«مردم در روی زمین برای کامیاب شدن یک چیز کم دارند و آن اعتماد به یکدیگر است؛ ولی این دانش برای کسانی که قلبی کوچک و روحی پست دارند و جز قانون سود شخصی هیچ قانونی نمی شناسند، دسترس پذیر نیست.» فارس پورخطاب هراتی

والاترین کاربرد نویسندگی این است که آزمون را به دانایی فرارویاند! ایگناتسیو سیلونه

۱۴۰۰ تیر ۱۰, پنجشنبه

آنگاه که نوبت جابجا کردن شان با مهره ای تازه می شود، آه و ناله سر می دهند

همه شان مانند هم اند؛ مهره های کوچک و بزرگی که خود برای مزدوری پیشگام می شوند؛ ده ها و سدها پدرسوختگی برای پاسداشت جایگاه خود از آن ها سر می زند و آنگاه که نوبت جابجا کردن شان با مهره ای تازه می شود، آه و ناله شان بلند می شود و نمایش می دهند. چنانچه از این خرس گنده که مانندِ ننه بزرگ های دورانی سپری شده آه و ناله سر داده، بگذریم۱ آن «بنده خدا»۲ که همراه با اَره و اوره و شمسی کوره بسیاری از کشورهای جهان را گشت، بی آنکه کاری جوش دهد و پس از کنار نهاده شدنش، خود را «بنده خدا» نامید، آن مردک پیزوری که همراه با فرسایش هرچه فزاینده تر ولایت خرموش پرور، دُم جنباندن هایش برای خداوندان جهان سرمایه هر دَم بیش تر و بیش تر می شود و بسیاری دیگر، پس از کنار نهاده شدن یا چون دستمالی چرک بدور افکنده شدن، همین رفتار شرم آور را از خود نشان می دهند: مُشتی پفیوز فرومایه که زمین و زمان و الله تازی و امام زمان را گواه درستکاری و بیگناهی خود می گیرند تا از زیر بار پاسخگویی شانه تهی کنند.

سرنگون باد گروهبندی های خرموش اسلام پیشه ی فرمانروا بر میهن مان!

ب. الف. بزرگمهر   دهم تیر ماه ۱۴۰۰

پی نوشت: 

۱ ـ مهتر پیشین «بانک مرکزی» با خرده گرفتن (انتقاد) از برکناری‌اش در بازه ی همچشمی ‌های "گزینش" ریاست‌جمهوری یا همانا «کارپردازی خیمه و خرگاه ولایت خرموش پرور» گفته است:

«رئیس قوه قضائیه هنوز دارد کار‌های خود را انجام می‌دهد [ولی] من را یک ماه پیش از مسوولیتم عزل کردند.» عبدالناصر همتی که در نشستی با هموندان ستاد انتخاباتی‌اش سخن می‌گفت از نبود (عدم) پشتیبانی بلندپایگان (مقام‌های) دولتی از خود نیز گلایه کرد و گفت: «جفایی که دولت در حق من کرد،‌ هیچوقت یادم نمی‌رود.»

برگرفته از تارنگاشت دروغپردازِ و بی هیچگونه مسوولیتِ اخلاقیِ وابسته به وزارت امور خارجی یانکی ها: «رادیو فردا»  هفتم تیر ماه ۱۴۰۰ (با ویرایش، پارسی و پاکیزه نویسی درخور از اینجانب: ب. الف. بزرگمهر)

۲ ـ پیش از این نیز «بنده خدایی» در مقام وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی ایران، چند سالی بر سر کار بود. وی که در کنار خود چندین "وزیر امور خارجه" ی دیگر در کارهای گوناگون، از آن مشاور عالیمقام منقلی کنار رهبر گرفته تا مامور گفتگوهای اتمی و دیگران را با بردباری می شکیبید و تا پیش از برکناری اش از آن مقام یادش نبود بنده ی خداست، بسی پیش از طرح درهم آمیزی وزارتخانه های گوناگون، وزارتخانه های امور خارجه و جهانگردی را با هم درآمیخت و همراه اهل و عیال گِردِ جهان را گشت!

برگرفته از پی نوشتِ یادداشتِ «از «جن» های مسلمان و کافر بیاموزید!»  ب. الف. بزرگمهر  ۲۶ خرداد ۱۳۹۰

https://www.behzadbozorgmehr.com/2011/06/blog-post_8964.html

هیچ نظری موجود نیست:

برداشت و بازنویسی درونمایه ی این تارنگاشت در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید!
از «دزدان ارجمند اندیشه و ادب» نیز خواهشمندم به شاخه گلی بسنده نموده، گل را با گلدان یکجا نربایند!

درج نوشتارهایی از دیگر نویسندگان یا دیگر تارنگاشت ها در این وبلاگ، نشانه ی همداستانی دربست با آنها نیست!