«مردم در روی زمین برای کامیاب شدن یک چیز کم دارند و آن اعتماد به یکدیگر است؛ ولی این دانش برای کسانی که قلبی کوچک و روحی پست دارند و جز قانون سود شخصی هیچ قانونی نمی شناسند، دسترس پذیر نیست.» فارس پورخطاب هراتی

والاترین کاربرد نویسندگی این است که آزمون را به دانایی فرارویاند! ایگناتسیو سیلونه

۱۴۰۱ آبان ۹, دوشنبه

مع الاسف سرِ نخِ ماجرا کور شد

اسماعیل خطیب، وزیر اطلاعات در همایش ملی پدافند غیرعامل که صبح امروز برگزار شد از دستگیری عامل دوم حادثه تروریستی حمله به حرم حضرت شاهچراغ در شهر شیراز توسط سربازان ‌گمنام امام زمان در شب گذشته خبر داد. وزیر اطلاعات با بیان اینکه این دستگیری با رعایت یک اقدام کوچک پدافند غیرعاملی صورت گرفت، گفت:
این دستگیری با رعایت یک اقدام کوچک پدافند غیرعاملی و براساس گزارش‌های مردمی صورت گرفت ... این فرد وارد حرم شاهچراغ نشده بود، اما هم در پشتیبانی نفر اول تأثیر داشت و هم برنامه‌هایی را به این فرد ابلاغ کرده بودند. قبل از هر گونه اقدام، این فرد تحت اشراف کامل اطلاعاتی قرار گرفت و امکان تحرکات از وی سلب شد و بالاخره شامگاه یکشنبه هشتم آبان ماه به دست سربازان گمنام امام زمان در اداره کل اطلاعات استان فارس دستگیر شد. کار اطلاعاتی دستگاه‌ها در خصوص تمام سرنخ ها، ریشه‌ها، عوامل پشتیبانی و تسهیل‌کننده‌ها با قوت ادامه دارد و همه عوامل این جنایت تروریستی را به تیغ عدالت خواهیم سپرد.

گزیده ای برگرفته از «چوب دو سر گُه»   نهم آبان ماه ۱۴۰۱ (نیازی به ویرایش این گزارش ناشیانه نبود.  ب. الف. بزرگمهر)

ناگفته های «حاج اِسمال»:
البته همانطور که استحضار دارید، عامل اول این حادثه ی تروریستی هم سُرُ و مُرُ گنده دستگیر شده بود؛ ولی نمی دانیم چطور یکباره در همان صحن افتاد و مُرد. نه خونی از بینی اش بیرون ریخته بود و نه جان کندنی در کار بود. با مُردن وی، مع الاسف سرِ نخِ ماجرا کور شد. کسی چه می داند؟ و ما هم کف دست مان را که بو نکرده ایم! کَاَنَّهُ شاید یکی از سربازان امام زمان بود که شیطان به زیر جلدش خزیده و از راه بدَرَش برده بود. الله اعلم! با این همه، ما کار را پی می گیریم و مانند جریان آن دو فرانسوی جاسوس، ته و توی آن را انشاء الله در می آوریم. بعله! سازمانِ اطلاعاتی گفته اند؛ چوب خشک که نیستیم ...

ب. الف. بزرگمهر   نهم آبان ماه ۱۴۰۱

زیرنویس پرتور:

«نمودار اسلام والمفسدین»: اِسمال چاخان

ایرانِ جان ننه شان: «اسلامی»، چنین جای بی در و پیکری است

ایرانِ جان ننه شان: «اسلامی»، چنین جای بی در و پیکری است (گزارش زیر).* وختی رژیمی ایلخانی و هرج و مرج زا که خود نیز از درون پوسیده و وارفته است، همچنان با توسری های مهرورزانه ی کلان سرمایه داری جهانی از یکسو و ناکارآمدی و تبهکاری شماری روشنفکر دروغگوی بیکاره در کالبد سازمان های ریز و درشت چپ نما و از آن میان، تن دادگان به مزدوری سرمایه، بر سرِ پاست، از این بهتر نمی شود؛ روشنفکرانی که جز زِرزِر و غُر و لُندهای هر از گاهی، در حالیکهِ آرنگ (شعار) سرنگونی چنین رژیم سر تا پا دزد و تبهکاری دستِکم از سال ۱۳۸۸ خورشیدی به فرمانی تاریخی فراروییده و دیرکرد در جامه ی کردار پوشاندن به آن، همانگونه که گواه آنیم، به پوسیدگی و میان تهی شدنِ هر چه بیش تر اختساد و هازمان و بازتاب آن در سیاست می انجامد، همچنان آرنگ هایی نادرست و گمراه کننده با آماجِ گردآوری لایه های میانی و میان به بالای هازمانی سر می دهند و از «با هم به سوی تشکیل جبهه واحد ضد دیکتاتوری ...» پا فراتر نمی نهند و برای بیکارگی خود بهانه می تراشند. بسیاری از آن ها نیک می دانند که چنین آرنگ هایی نه تنها بجایی نرسیده و نخواهد رسید که به همین شَوَند، گمراه کننده نیز هست؛ اگر جز این بود، نیازی به افزودن یا باریک تر بگویم: بار زدنِ «... برای آزادی، صلح، استقلال، عدالت اجتماعی و برپایی جمهوری ملی و دمکراتیک!» نمی بود.**

سرنگون باد گروهبندی های خرموش اسلام پیشه ی فرمانروا بر میهن مان!

برپا، پایدار و پیروز باد پیشانی یگانه ی خلق های ایران برهبری طبقه کارگر برای سرنگونی رژیم پوشالی اسلام پیشگان

ب. الف. بزرگمهر   نهم آبان ماه ۱۴۰۱

* رئیس کل دادگستری هرمزگان: یک فروند نفتکش خارجی حامل ۱۱ میلیون لیتر سوخت قاچاق توسط نیروی دریایی سپاه در خلیج فارس توقیف شد.

به گزارش اسپوتنیک به نقل از "مهر"، مجتبی قهرمانی، رئیس کل دادگستری هرمزگان اظهار داشت که در راستای اجرای دستور قضائی، دلاورمردان منطقه یکم نیروی دریایی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی نسبت به توقیف یک فروند نفتکش خارجی حامل ۱۱ میلیون لیتر سوخت قاچاق در آب‌های خلیج فارس اقدام کردندقهرمانی با بیان اینکه ارزش محموله این نفتکش بالغ بر ۲۲۰ میلیارد تومان است، افزود: "توقیف شناور مذکور پس از یک ماه کار دقیق فنی و اطلاعاتی انجام شده است. کاپیتان و خدمه این نفتکش خارجی نیز جهت تکمیل روند تحقیقات و سیر مراحل قانونی در بازداشت به سر می‌برندمحموله ۱۱ میلیون لیتری نفتکش خارجی توقیف شده معادل ۵ هزار و ۵۰۰ خودروی نیسان و حدود ۱۱۰ فروند لنج است.

با توجه به اینکه بر اساس اخبار و اطلاعات واصله، فعالیت برخی از شرکت‌های متخلف در زمینه بانکرینگ سوخت محرز شده است، به منظور صیانت از حقوق قانونی دولت نسبت به برخورد قضائی با آنها اقدام خواهد شد.

شناورهایی که به این نفتکش متخلف سوخت رسانی کرده‌اند نیز مورد پیگرد قضائی قرار می‌گیرند.

در راستای اجرای مواد ۲۰ و ۲۲ قانون مبارزه با قاچاق کالا و ارز، قاچاقچیان علاوه بر محکومیت به حبس تا ۱۰ برابر ارزش سوخت مکشوفه جریمه می‌شوند و شناور دخیل در امر قاچاق نیز به‌نفع دولت ضبط خواهد شد.

اقدامات مجرمانه قاچاقچیان سوخت که در هماهنگی با بیگانگان به تاراج سرمایه‌های ملی مبادرت می‌کنند از زیر چتر اطلاعاتی دستگاه قضائی و ضابطین مخفی نخواهد ماند و مجازات مرتکبان چنین جرایمی قاطع و بدون اغماض خواهد بود".

برگرفته از «چوب دو سر گُه»   نهم آبان ماه ۱۴۰۱ (بختی برای ویرایش این گزارش نداشتم.  ب. الف. بزرگمهر)

** ... این نکته نیز شایان درنگ است که بایستگی سرنگونی رژیم نه شعاری خواست (اراده) گرایانه به خواست این و آن و از آن میان، ب. الف. بزرگمهر که روندی ناگزیر و عینی است. برای آن، شاید بتوان ده ها و صدها شَوَند یادآور شد که برخی از برجسته ترینِ آن ها را بر بنیاد «سوسیالیسم دانشورانه» در نوشتارهایم یادآور شده ام. چنین روندی بسان میوه ای است که هنگام رسیدنش باید چیده شود ـ و هر که، راست یا چپ، از آمادگی بیش تر و بهتر برخوردار باشد، سرانجام آن را خواهد چید؛ ـ وگرنه بزمین می افتد و می گندد و پیرامون خویش را نیز می گنداند. چشم های تان را خوب بگشایید و وضع سخت ناگوار توده های مردم ایران که رژیم تبهکار و ددمنش آن ها را به مرگ گرفته تا بکشد را ببینید و در کنار تبهکاری های گسترده ی مالی و نوزاد فروشی و گرسنگی و بیکاری و هزار دردِ بی درمانِ دیگر بگذارید تا آرش گندیدگی که بسیار بیم برانگیزتر از سرنگونی چنان رژیمی است و کار را به فروپاشی سرزمین و جنگ برادرکشی خواهد کشاند و امپریالیست ها نیز با شکیبایی درخور در پی آنند را دریابید!

نکته ی شایان درنگ دیگری را نیز در اینجا یادآور می شوم. شعارهای سیاسی بویژه شعارهای سیاسی حزب ها و سازمان هایی که بر بنیاد «سوسیالیسم دانشورانه» کار و بار خویش را پی می گیرند، چکیده ترین و فشرده ترین برونزدِ برنامه ی آن حزب ها و سازمان ها هستند و به همان نسبتی که آن برنامه ها با واقعیت های عینی و روندهای رو به گسترش و بالنده، همخوان و همسوست و شناخت و برکشیدن آن ها، یکی از برجسته ترین کاریاهای کانون های رهبری حزب های راستین چپ است، آن شعارها نیز گویاتر، روشن تر و برای توده های گسترده تری از مردم دریافتنی تر می شوند. با این یادآوری فشرده که درباره ی آن بیش تر نیز می توان گفت و ناچارم از کنار آن درگذرم، همینکه «برای درک مفهوم عبارت”طرد رژیم ولایت فقیه“، ناگزیر از مراجعه به سایر قسمت های برنامه ی حزب هستیم»، بخودی خود گویای سردرگم بودن چنان شعارهایی است.

برگرفته از نوشتار «با سمتگیری برای سرنگونی رژیم سگ مذهب اسلام پیشه از فروپاشی ایران جلوگیریم!»  ب. الف. بزرگمهر   دوم شهریور ماه ۱۳۹۷

https://www.behzadbozorgmehr.com/2018/08/blog-post_93.html

به یاد یاران دربند

بازخوانی سرود لُری “ای رفیق” به یاد یاران دربند

برگرفته از «تلگرام»   نهم آبان ماه ۱۴۰۱

ویدئوی پیوست: به یاد یاران دربند



۱۴۰۱ آبان ۸, یکشنبه

بیانیه ی گروهی از زندانیان سیاسی زندان اوین

در پی اعتراضات سراسری پس از قتل مهسا (ژینا) امینی، اینک جنبش اعتراضی مردم ایران وارد مرحله جدیدی شده است. امروز دانش آموزان، معلمان، کارگران، دانشجویان و اساتید دانشگاه دوشادوش سایر اقشار اجتماعی در حال خلق صحنه‌های درخشانی از مبارزه برای تحقق آزادی و برابری هستند. در این بین پیشروی، زنان با شعار «زن، زندگی، آزادی» بنیان‌های ساختار موجود را با چالش جدی روبرو کرده است. این همه نشان از آن دارد که جنبش مترقی مردم ایران از مشروطه تا کنون وارد مرحله جدیدی شده است و تا تحقق آرمان‌ها و حق خود، سر ایستادن ندارد.

بدون تردید این اعتراضات ناشی از اعمال سیاست‌هایی است که بیش از چهار دهه شرایطی نابرابر و غیرانسانی را بر مردم تحمیل کرده است. از طرفی تبعیض طبقاتی/جنسیتی/اتنیکی/مذهبی و نفی آزادی‌های اجتماعی را به طور مداوم تئوریزه و عملیاتی می‌کنند که فقر، بیکاری، شکاف طبقاتی/فرودستی زنان/ نادیده گرفته شدن حقوق اقوام و اقلیت‌ها/ سلب آزادی بیان و تحمیل سبک زندگی از پیامدهای این سیاست‌ها است؛ از طرفی دیگر، هر شیوه‌ای از تشکل‌یابی را به عنوان یگانه گزاره منطقی دگرگونی این نظم مسلط، از اساس نهی و سرکوب می‌کنند. در چنین شرایطی، سرکوب زندانیان و به خاک و خون کشیده شدن آنان در «شنبه سیاه اوین» نشان داد که حکومت حتی از پژواک صدای اعتراض مردم در زندان نیز هراسان است. تا جایی که با به میدان آوردن تمام قوای سرکوبگر خود (نیروهای یگان ویژه، گارد زندان، نیروهای لباس شخصی و کارمندان مسلح شده‌ی زندان) و با بکارگیری بیشترین ادوات سرکوب (باتوم، شوکر، گاز اشک‌آور، گلوله‌ی ساچمه‌ای و گلوله‌ی جنگی) به مقابله با زندانیان روی می‌آورد.

اگر چه یک سوی صحنه، تصویر قلع و قمع زندانی بی‌دفاع بندهای ۷ و ۸ طی ساعات متمادی تا بامداد روز یکشنبه بود، اما آن سوی دیگر، ایستادگی آنان را نشان می‌دهد که همراهی سایر بندها و سرکوب متعاقب آنها را به دنبال داشت.

رسانه‌های حاکمیتی قصد دارند همچون گذشته با سناریوسازی افکار عمومی را منحرف کنند تا جویِ خون اوین را به درگیری بین زندانیان جرائم مالی و سرقت منتسب کنند و با برجسته نمودن عباراتی نظیر زندانیان اراذل و اوباش، سرکوب زندانیان را توجیه کنند؛ اما پر واضح است که اراذل و اوباش، همان سلب مالکیت شدگان و مطرودین ساختار طبقاتی جامعه هستند. دستگاه پروپاگاندای حکومت هرگز نمی‌تواند با گفتمان ارعاب و برچسب از زیر بار مسوولیتِ سرکوبِ خونینِ زندانیان شانه خالی کند.

در حالیکه بیش از یک هفته از سرکوب خونبار زندانیان می‌گذرد، همچنان آمار دقیقی از جانباختگان و مجروحان در دست نیست. بنا بر اطلاع، تعداد زیادی از مجروحان هیچگونه دسترسی به درمان مناسب ندارند و جانشان در خطر است و عده‌ی کثیری از آن ها نیز به زندان‌های تهران بزرگ و رجایی شهر کرج تبعید شده و در شرایط کاملا غیر انسانی و غیر بهداشتی محبوس‌اند.

ما امضا کنندگان این بیانیه به عنوان جمعی از زندانیان سیاسی زندان اوین، ضمن ابراز نگرانی شدید از وضعیت هم بندانمان و اعلام انزجار از عملکرد آمران و عاملان جنایت مذبور، این فاجعه‌ی خونین را محکوم کرده و خواستار رسیدگی فوری به وضعیت زندانیان و پاسخگویی به خانواده‌هایشان هستیم.

اسامی امضا کنندگان به ترتیب حروف الفبا:

جعفر ابراهیمی، میلاد ارسنجانی، رسول بداقی، عباس دهقان، محمد شریفی مقدم، حسین طیوری، مصطفی عبدی، حسین قشقایی، ابوالحسن منتظر، علی نوری

برگرفته از «تلگرام»   هشتم آبان ماه ۱۴۰۱

آفتاب از کدام سو سر زده، جنده باز مادربخطا؟!

چه چیزی روی داده که صفحه را از آن رو گذاشته ای؟! آفتاب از کدام سو سر زده، جنده باز مادربخطا؟! اگر راست می گویی هم اکنون بی هیچ درنگی آن خاوری دزد و دیگر دزدان خُرد و کلانِ جا خوش کرده در آنجا را دستگیر کن؛ بی دنگ و فنگ های زمانبَر بزندان بفرست و دارایی های شان را بسود توده های مردم ایران مصادره کن تا سخنت را بباوریم. یا شاید باری دیگر در پی دریافت شیتیلی های نان و آبدارتر از رژیمی دزدسالار و برباد دهنده ی سرمایه های مردم ایرانی؟ هان جنده باز؟ راستش را بگو!

افزون بر این ها، مگر سخن بر سرِ تنها با یک ژینا یا مهساست؟ هم اکنون، هزاران هزار ژینا از آن میان، نوگُلانی که شماری از آن ها با تیر نیروهای رژیمی سرکوبگر و خونریز جان باخته اند، در کنار جوانان و بزرگسالان پا در میدان کارزار دارند.

با اشک سوسمار ریختن برای زنان و دختران ایرانی (و چرا تنها برای آن ها؟!) و اشاره به دزدان کانادایی شده ی ننگ ایران و ایرانی، گفته ای:
«این ها باید به ایران برگردند.» (گزارش زیر)

آیا این همه ی آن چیزی است که می توانستی بر زبان آوری؟ چه گل پسری هستی تو! دست ننه ات درد نکند. نه، جنده باز شیتیلی بگیر و نان و نمک خورده با مزدوران خرپول ننگ ایران و ایرانی! آن ها باید به دادگاه سپرده شوند تا به تبهکاری های شان رسیدگی شود؛ آن ها نه از آن دادگاه های فرمایشی کشدار که دادگاه هایی با سمتگیری توده ای و انقلابی بسیاری از آن ها سرراست یا ناسرراست با رژیم پوشالی ایران همدستند و برای آن ها کار چاق می کنند؛ از آن میان، کسانی که در آنجا گواهی های دانشگاهی نیز برای خود دست و پا کرده و به زد و بند سرگرمند. دُم همه ی این ها را باید گرفت و به دادگاه سپرد. اگر همه ی این کارها را به انجام رساندی، توده های مردم ایران نه تنها سخنت را باور می کنند که ترا سپاس نیز خواهند گفت. آیا توان و شایستگی انجام این ها را داری؟ بگمانم، پاسخ آن پیشاپیش روشن است. برای مردم ایران اشک سوسمار نریز! آن ها به اندازه ای از اینگونه گفته ها از آن میان، از زبان «کیر خر نظامِ خرموش پرور»: آن پشمعلی پرچانه شنیده اند که گوش شان پر شده و جایی برای نمونه هایی چون تو نیست. اگر دریافتی برو گمشو و خفقان بگیر!

ب. الف. بزرگمهر   هشتم آبان ماه ۱۴۰۱ 

***

جاستین ترودو، نخست وزیر کانادا، و همسرش روز شنبه هفتم آبان در تجمع همبستگی با اعتراضات ایران در اتاوا، پایتخت کانادا، شرکت کرد.

جاستین ترودو در ادامه این تجمع طی سخنانی تاکید کرد که از ورود عاملان سرکوب اعتراض‌ها بعد از جان‌باختن مهسا (ژینا) امینی به کانادا جلوگیری خواهد شد.

نخست وزیر کانادا در جمع حاضران در این تجمع گفت: زمانی که حکومت در ایران تغییر کند و وضعیت در ایران بهتر شود، آنانی که امروز مسئولند، هرگز فراموش نخواهند شد و اجازه ورود به کانادا را نخواهند داشت.

او اضافه کرد: ما می‌دانیم افرادی هم اینک در کانادا حضور دارند که از حکومت فاسد و هولناک در ایران سود برده‌اند و اکنون در این جامعه خود را پنهان کرده و از آزادی و فرصت‌های کانادا بهره می‌گیرند. آنها ثروتی را که از مردم ایران دزیده‌اند، آورده‌اند تا برای بهترین زندگی در اینجا استفاده کنند.

نخست وزیر کانادا تاکید کرد که این افراد باید به ایران برگردند

جاستین ترودو همچنین افزود که «ما همه ابزارهایی را که در اختیار داریم به کار خواهیم گرفت تا نگذاریم هرگز کانادا به پایگاه امنی برای قاتلان و سرکوبگران بدل شود.»

او همچنین با اشاره به سرکوب اعتراضات در ایران گفت: بی رحمی، سرکوب و نقض حقوق اساسی بشر بس است.

نخست وزیر کانادا در ادامه اظهارات خود به جان باختن مهسا (ژینا) امینی در بازداشت گشت ارشاد، و همچنین رشادت دختران و زنان در ایران اشاره کرد و گفت که در کنار این معترضان می‌ایستد.

جاستین ترودو در حالی که در مقابل یک بنر سفید پوشیده از ده‌ها نماد پنجه خونین ایستاده بود، گفت: زنان٬ دختران، مادربزرگ‌ها و همه همراهان در ایران... آنها فراموش نمی‌شوند.

او در اظهار داشت: «ما در کنار شما خواهیم ایستاد. من با شما راهپیمایی خواهم کرد، دستانتان را در دستم می‌گیرم.»

سوفی گرگوار ترودو، همسر نخست وزیر کانادا نیز در این تجمع گفت: «من در کنار شما می‌ایستم. زیرا وقتی حق یک زن سلب می‌شود، نشانه بی احترامی به همه زنان است.»

او اضافه کرد٬ ما «هیچ خواهری» را تنها نخواهیم گذاشت.

برگرفته از تارنگاشت دروغپردازِ و بی هیچگونه مسوولیتِ اخلاقیِ وابسته به وزارت امور خارجی یانکی ها: «رادیو فردا» که از آغاز درگیری در اوکراین تاکنون، نه تنها بر شمار دروغ های شاخدارش درباره ی روسیه افزوده شده که گاه از هیچ و پوج خبری از تبهکاری های روسیه از خود در کرده یا با وارونه نمایی آنچه رخ داده و می دهد، گناه تبهکاری های نابخشودنی باند «نازی» فرمانروا بر اوکراین، نامور به «باندرا» و رژیم پوشالی و ابزار دست «یانکی» ها در آنجا را بگردن روسیه افکنده و می افکند.   هشتم آبان ماه ۱۴۰۱ (بختی برای ویرایش این گزارش نداشتم.  برجسته نمایی های بوم، همه جا از آنِ من است.  ب. الف. بزرگمهر)

خرموش زادگان دُم شان را روی کول شان گذاشته و از ایران زمین می گریزند

خرموش زادگان دُم شان را روی کول شان گذاشته و از ایران زمین می گریزند؛ هوا پس است. خرموش باباها و ننه خرموش ها نیز این پا و آن پا می کنند تا به قبله ی زمینی همه ی دین فروشان، دین پیشگان و بسیاری از کلان دزدان جهان در آن آبخست نفرین شده و دیگر کشورهای تبهکار کلان سرمایه داری بشتابند تا جان و مال و ناموس نداشته شان را از گزند توده های مردم که آن ها را سخت ناروا «اغتشاشگر»، «خودفروخته»، «شرور»، «دشمن دین و آیین» و ... می خوانند، برهانند.

سرنگون باد گروهبندی های خرموش اسلام پیشه ی فرمانروا بر میهن مان!

برپا، پایدار و پیروز باد پیشانی یگانه ی خلق های ایران برهبری طبقه کارگر برای سرنگونی رژیم پوشالی اسلام پیشگان

ب. الف. بزرگمهر   هشتم آبان ماه ۱۴۰۱    

***

اخبار مربوط به خروج خانواده جمعی از مسئولان ایرانی از این کشور که توسط رسانه های انگلیسی و همچنین فارسی زبان خارج نشین منتشر شد، با واکنش تعدادی از رسانه های داخلی ایران همراه شد

طی روزهای اخیر، جمعی از رسانه های فارسی زبان خارج نشین از جمله ایران وایر به نقل از تعدادی از منابع انگلیسی از خروج خانواده تعدادی از مسئولین ایرانی به وسیله هواپیماهای اختصاصی از ایران به خارج از کشور و پناهنده شدن خبر دادند که واکنش تعدادی از رسانه های خبری ایران را در پی داشت.

در خبری رسانه ای که از روزنامه «اکسپرس» برگرفته شده، چنین آمده است:
بخش ویژه‌ای از فرودگاه بین‌المللی امام خمینی برای خروج اختصاصی خانواده‌های مقامات تدارک دیده شده است و گاهی در یک روز پنج پرواز به آنها اختصاص داده می‌شود. این پروازها از دو هفته پیش آغاز شده، اما اکنون سرعت گرفته است. اغلب نیروهای امنیتی فرودگاه تغییر کرده‌اند و «وقتی قرار است این پروازها انجام شود کارکنان عادی را از آن بخش فرودگاه دور می‌کنند و تلفن‌های آنها را بطور موقت می‌گیرند. همچنین کارکنان «بخش ویژه» («وی آی پی») هم با نیروهای امنیتی جابجا می‌شوند.» در عین حال و پس از انتشار این اخبار، رسانه های داخلی ایران از جمله تسنیم، همشهری و نورنیوز در گزارش هایی به بررسی این موضوع پرداخته و با جعلی خواندن چنین اطلاعات و اخباری، آنها را «تلاشی نافرجام برای ایجاد دو قطبی در جامعه و تضعیف روحیه ملی» در ایران خوانده و از منتشر کنندگان آنها خواستند تا اسامی این مسوولین که به ذعم آنها در حال فرار از ایران و پناهنده شدن در کشورهای خارجی هستند را منتشر کنند.

برگرفته از «چوب دو سر گُه»   ششم آبان ماه ۱۴۰۱ (بختی چندان برای ویرایش این گزارش نداشتم.  ب. الف. بزرگمهر) 

***

آمارهای وزارت فرهنگ و گردشگری ترکیه نشان می‌دهد که هم‌زمان با اعتراضات گسترده مردمی در ایران، ورود شهروندان ایرانی به ترکیه رکورد تاریخی بر جای گذاشته است.

طی ماه گذشته میلادی، بیش از ۳۰۷ هزار شهروند ایرانی به ترکیه وارد شده‌اند که حتی از رکورد تاریخی ورود ۲۷۰ هزار گردشگر ایرانی به ترکیه در فروردین امسال و تعطیلات نوروزی نیز بیشتر است.

آمار ورود شهروندان ایرانی به ترکیه در ماه گذشته نسبت به سپتامبر پارسال دو برابر شده است.

هنوز گزارشی درباره چرایی اوج‌گیری ورود شهروندان ایرانی به ترکیه در ماه گذشته منتشر نشده است.

برگرفته از تارنگاشت دروغپردازِ و بی هیچگونه مسوولیتِ اخلاقیِ وابسته به وزارت امور خارجی یانکی ها: «رادیو فردا» که از آغاز درگیری در اوکراین تاکنون، نه تنها بر شمار دروغ های شاخدارش درباره ی روسیه افزوده شده که گاه از هیچ و پوج خبری از تبهکاری های روسیه از خود در کرده یا با وارونه نمایی آنچه رخ داده و می دهد، گناه تبهکاری های نابخشودنی باند «نازی» فرمانروا بر اوکراین، نامور به «باندرا» و رژیم پوشالی و ابزار دست «یانکی» ها در آنجا را بگردن روسیه افکنده و می افکند.   هفتم آبان ماه ۱۴۰۱ (بختی برای ویرایش این نیمچه گزارش نداشتم.  ب. الف. بزرگمهر)

برپا خیز برای سرزندگی، آزادی!

کاری بر بنیادِ آهنگ «مردم یگانه» از دانشجویان دانشکده‌ی موسیقیِ دانشگاه هنر تهران،

برگرفته از «تلگرام» هفتم آبان ماه ۱۴۰۱ (برنام را از بومِ سروده برگزیده ام.  ب. الف. بزرگمهر)

ویدئوی پیوست: برپا خیز برای سرزندگی، آزادی



ما هم امیدواریم که جنگ نشود ... ـ بازپخشش

ما هم امیدواریم که جنگ نشود؛ ولی زندگی برای میلیاردها آدم روی زمین در اوضاع کنونی جهان نیز مرز دشواری را پشت سر نهاده و روزبروز ناشدنی تر می شود؛ جهانی بیم برانگیز که همچشمی های نظامی در آن به فضای پیرامون زمین نیز کشیده شده و چشم انداز تیره تری برای آینده ی آدمی پدید آورده است. آیا کلان سرمایه داران جهان با زبان خوش از خر مُرادی که بر آن سوارند، پیاده شده و بدست خویش، سامانه ی تبهکاری که روزبروز زمینگیرتر نیز می شود را به تاریخ خواهند سپرد؟! بیگمان، نه! بنابراین، باید بزور بزیر کشیده شوند و دشواری کار در همینجاست!

ب. الف. بزرگمهر   ۲۱ اَمرداد ماه ۱۳۹۷

https://www.behzadbozorgmehr.com/2018/08/blog-post_22.html

زیرنویس تصویر:

دختری در راهپیمایی جهانی به مناسبت ۷۳ سالگی بمباران اتمی هیروشیمای ژاپن («اسپوتنیک»)

زود، تند و بی هیج چُس و پِس همه ی این ها را چون گذشته برای مان بفرستید!

می خواهید در این زمستان سرد، ما را گرسنه و لرزان بگذارید؟! یادتان رفته که برجسته ترین کاریای شما نادان ها رساندن خوراکی، سوخت و مواد خام معدنی استراتژیک به ما سروران جهان و دنباله روهای مان در اروپای باختری است؟ نمی دانید که ما در کانون جهان نشسته و بی ما «جامعه جهانی» خواهد مرد؟ درنمی یابید که ما باید هر روز نیرومندتر شویم تا سرانجام جان تان را بستانیم؟! زود، تند و بی هیج چُس و پِس همه ی این ها را چون گذشته برای مان بفرستید!

از زبان «پرزیدنت بادبادی»   ب. الف. بزرگمهر   هشتم آبان ماه ۱۴۰۱ 

***

روسیه روز شنبه به دنبال حمله پهپادی گسترده اوکراین به ناوگان دریایی این کشور در شبه‌جزیره کریمه، همکاری خود را در اجرای توافق صادارات غلات اوکراین تعلیق کرد.

جو بایدن، رئیس جمهور آمریکا، در واکنش، این اقدام روسیه را «کاملاظالمانه» خواند و آن را محکوم کرد.

رئیس جمهوری آمریکا تصریح کرد٬ این اقدام روسیه باعث افزایش گرسنگی می‌شود.

وزارت دفاع روسیه اعلام کرد، اوکراین بامداد روز شنبه با ۱۶ پهپاد به ناوگان این کشور دریای سیاه در نزدیکی سواستوپل در شبه جزیره کریمه حمله کرد.

روسیه «متخصصان» نیروی دریایی بریتانیا را متهم کرده است به هماهنگ کردن حملات پهپادی و نابودی یکی از کشتی‌های روسی در بندر سواستوپول کمک کرده‌اند.

تعلیق همکاری روسیه برای اجرای توافق صادارات غلات از اوکراین باعث کاهش صادرات غلات این کشور از بنادر مهم دریای سیاه می شود.

جو بایدن به خبرنگاران در ایالت دلوور گفت: کاری که (روس‌ها) انجام داده‌اند هیچ پایه و ارزشی ندارد. این توافقی است که توسط سازمان ملل انجام شده است.

تیرماه سال جاری با میانجیگری ترکیه و سازمان ملل، نمایندگان روسیه و اوکراین برای ادامه صادرات محصولات کشاورزی اوکراین به بازارهای جهانی از بنادر این کشور در دریای سیاه به توافق رسیدند.

کمیسیون مشترکی متشکل از نمایندگان سازمان ملل، ترکیه، روسیه و اوکراین برای نظارت بر اجرای این توافق تشکیل شده و مقر آن در استانبول است.

پیش از تهاجم روسیه به اوکراین، این دو کشور بیش از یک سوم گندم مورد نیاز جهان را تامین می‌کردند.

جنگ اوکراین و قطع کامل صادرات محصولات کشاورزی این کشور، سبب گرانی مواد غذایی در جهان شد.

برگرفته از تارنگاشت دروغپردازِ و بی هیچگونه مسوولیتِ اخلاقیِ وابسته به وزارت امور خارجی یانکی ها: «رادیو فردا» که از آغاز درگیری در اوکراین تاکنون، نه تنها بر شمار دروغ های شاخدارش درباره ی روسیه افزوده شده که گاه از هیچ و پوج خبری از تبهکاری های روسیه از خود در کرده یا با وارونه نمایی آنچه رخ داده و می دهد، گناه تبهکاری های نابخشودنی باند «نازی» فرمانروا بر اوکراین، نامور به «باندرا» و رژیم پوشالی و ابزار دست «یانکی» ها در آنجا را بگردن روسیه افکنده و می افکند.    هشتم آبان ماه ۱۴۰۱ (نیازی به ویرایش این گزارشِ آبکی ندیدم.  ب. الف. بزرگمهر)

۱۴۰۱ آبان ۷, شنبه

آن ها هستند که رژیم دزدسالار خرموش پرور را همچنان سرِ پا نگاه داشته اند

هم میهنان ایرانی بیرون از ایران!

ویدئوی پیوست* و نوشته ی زیر را در هر جایی که هستید، برای گروهبندی های جان ننه شان: «حقوق بشری» و دولت هایی که در کردار، هیچ پشتیبانی درخوری از جنبش گسترش یافته ی توده های مردم ایران از خود نشان نمی دهند بویژه آن ها که در همراهی آشکار و پنهان با رژیم ددمنش اسلام پیشگان، دستی در سفره ی رنگین ایران داشته و به چاپیدن سرگرمند، بفرستید و با آگاهی رسانی درخور در برابر توده های مردم کشورهای خود رسوای شان نمایید. آن ها هستند که رژیم دزدسالار خرموش پرور را همچنان سرِ پا نگاه داشته اند.

سرنگون باد گروهبندی های خرموش اسلام پیشه ی فرمانروا بر میهن مان!

برپا، پایدار و پیروز باد پیشانی یگانه ی خلق های ایران برهبری طبقه کارگر برای سرنگونی رژیم پوشالی اسلام پیشگان

ب. الف. بزرگمهر    هفتم آبان ماه ۱۴۰۱  

* ویدیویی از یورش نیروهای سرکوبگر گارد ویژه به خوابگاه دانشجویان دانشگاه علوم‌پزشکی سنندج

در این نابکاری سرکوبگرانه که در ساعت های نخستین بامداد امروز انجام پذیرفت، نیروهای «گارد ویژه» بسوی در و پنجره‌های خوابگاه دانشجویان شلیک می‌کنند.

هنوز از آمار زخمی ها و شمار بازداشت‌شدگان آگاهی نداریم.

برگرفته از «تلگرام»  شنبه ۷ آبان‌ماه ۱۴۰۱



چانه زنی و کنار آمدن با امپریالیست ها را کنار نهاده، هر چه بیش تر و پرشتاب تر آماده شوید!

آیا رژیم همچنان مافیایی روسیه سرانجام درمی یابد که سیاست چانه زنی و زد و بند با «یانکی» ها راه بجایی نخواهد برد؟ (گزارش زیرِ این یادداشت) آیا چنین رژیم سردرگم و گیر گرده در برگزینی سمتگیری درست اختسادی ـ هازمانی در درون و پیگیری سیاست فرامرزی آگاهانه بسود توده های مردم روسیه و جهان، درخواهد یافت که آماج سرراستِ امپریالیست های «یانکی» در همکاری نزدیک با «برادران انگلوساکسون» خود در آن آبخُستِ نفرین شده، نابودی روسیه و به بردگیِ بس فراتر واداشتنِ توده های مردم در همه ی جهان زیر نگاه و مهار آدمک ها و آدمواره ها۱ و نابودی گام بگام بخش سترگی از انبوه نیروی کار آدمیانِ روی زمین است؟

آیا چنین رژیمی که ناساز با داوِهای هر از گاهی و بخت جویانه (فرصت طلبانه)ی دنباله ی «اتحاد جمهوری های شوروی سوسیالیستی» بودن، بویی از سوسیالیسم نبرده و همچنان گونه هایی از سیاستِ سرمایه داری مافیایی را در روسیه پی می گیرد به تنگی زمان برای رسیدن به آمادگی درخور در رویارویی هسته ای با اهریمن خویان «یانکی» و شتاب بخشیدن به کُنشگریِ (عملیاتی نمودن) فن آوری های پیشرفته از آن میان، بکارگیری موشک های «سرمت» بر روی زیردریایی ها در نزدیک ترین جاها به «ایالات متحد»، آگاه است؟

آیا چنین رژیمی که همچنان سیاست های کوته بینانه و خشک مغزانه ی پراگماتیستی را پی می گیرد، این سخن باریک و پاکیزه (نکته) را آویزه ی گوش خویش ننهاده که در فرجام کار، نیروی بایسته و تواناییِ کاربردِ درخورِ آن است که سخن نخست را ـ و در این باره، چه در بازدارندگی و چه در کوبندگی ـ خواهد زد؟ کرداری که هزاران گفته، جایگزین آن نمی شود و نمی تواند بشود:
دو سد گفته چون نیم کردار نیست. شیخ اجل سعدی شیرازی

آیا چنین رژیمی هنوز نتوانسته ببیند که کاربرد چنان سیاست های کوته بینانه و خشک مغزانه ی پراگماتیستی در درگیری با اوکراین، افزون بر جان باختن چندین و چند هزار سرباز و فرمانده روسی و پاره تنانِ اوکراینی شان در آن سو به گواریده شدنِ گام بگام سیاست روسیه در سیاست «یانکی» ها و ابزار دست شدنِ آن برای پیشبرد هر چه باریک ترِ آن سیاست های اهریمنی در دامنه ی رویهمرفته بزرگی نه تنها در اروپا که جاهای دیگری پیرامون آن انجامیده است؟۲

همان «اتحاد جمهوری های شوروی سوسیالیستی» با همه ی نارسایی ها و کوتاهی های سر زده از تبهکاران راه یافته تا بلندترین جایگاه های رهبری آن که گروهبندی کنونی فرمانروا بر روسیه نیز دنباله ی آن هاست با همه ی پیف پیف های هر از گاهی روشنفکران خرده بورژوا و بورژوای تمرگیده در درون و پیرامون رژیم کنونی در با دست پس زدن و پا پا پیش کشیدن آن بگاهِ ناجاری، هوده ی سترگی بر گردن مردم سرفراز و پایدار روسیه در کالبد «شوروی» و خود شما رهبران رویهمرفته کوته بین و خشک مغز کنونی دارد. شما چه بخواهید، چه نخواهید، در برابر تاریخ آدمیت، آن مردم سرفراز و نیز توده های کار و رنج جهان که انقلاب سترگ اکتبر روسیه چشم و چراغ شان بود و همچنان هست، کاریای بسیار سنگینی بر دوش دارید که امیدوارم زین پس با در پیش گرفتن سیاستی دانشورانه و کارآ از پس آن برآیید.

به چانه زنی و زد و بندهای پشت پرده ی کنار آمدن با امپریالیست ها پایان داده، هر چه بیش تر و پرشتاب تر آماده شوید! بستنِ هر چه زودترِ سوراخ پدید آمده در اوکراین، نخستین گام در این راستاست.۳

ب. الف. بزرگمهر   هفتم آبان ماه ۱۴۰۱

پی نوشت:

۱ ـ واژه ی «آدمک» را به آرش دستگاه های با هوش ساختگی ( robot ) بکار برده ام.

برگرفته از پی نوشتِ نوشتارِ «نه تنها دوست آدمی که جایگزین وی در چرخه ی فرآوری کالاها و خدمات!» در پیوند زیر:
ب. الف. بزرگمهر هفتم آبان ماه ١٣٩١

https://www.behzadbozorgmehr.com/2012/10/blog-post_29.html

شاید بتوان آمیخته واژه ی «آدمواره» را که از سوی کاربری در بالا پیشنهاد شده، در چارچوبی بسته با اندک چشم پوشی برابر واژه ی از ریشه لاتینی «رُبات» انگاشت؛ ولی این آمیخته واژه که ساخته ی اینجانب سال ها پیش است، چارچوبی فراتر از «رُبات» ( آدمک ) دارد:
«آدمواره» را در اینجا به مفهوم همپیوندی های بسیار گوناگونی از آدم و سامانه های نرم ابزاری که در آینده برپایه دانش های گوناگون زیست فن آوری ( بیوتکنولوژی ) پدید خواهند آمد، بکار برده ام.

برگرفته از پی نوشتِ نوشتارِ «چگونه "جهان افلاتون" به واقعیت می پیوندد!» در پیوند زیر:
ب. الف. بزرگمهر سوم آبان ماه ۱۳٨٨

https://www.behzadbozorgmehr.com/2009/10/blog-post_25.html

۲ ـ چنانچه بخت با من یار باشد و آن اسب سرکشِ روغن کشی درونِ سرم اندکی بیارامد، در این باره یادداشتی جداگانه خواهم نوشت.

۳ ـ رای تاریخی پیوستن سرزمین های روسی زبان یاد شده به میهن خود، نشانه ی خوبی برای برونرفت از روز و روزگار بیم برانگیز کنونی پدید می آورد و بر نیروی روسیه از هر سویه می افزاید؛ گرچه، سوراخی که امپریالیست ها در آنجا یافته اند را نمی بندد. از دید من، روسیه همراه با نیروهای مردمی سرزمین های آزاد شده از چنگ امپریالیست ها و دولت دست نشانده شان در اوکراین باید همه ی توان خود را برای بفرار واداشتن یا بیرون راندن مزدوران گروهبندی بچه پرروی یهودی بکار گیرند. می توانم با آسودگی این داو را بر زبان آورم که هم اکنون، بسیاری از مردم زیر بار رژیم باتوم بدست امپریالیست ها در آنجا با چنین گروهبندی پلیدی سر همراهی ندارند؛ بگمانم می توان و باید این نیروی در سرشت خود توانمند را به جنبش درآورد و با بستن سوراخ بر جای مانده، پوزه ی امپریالیست ها بویژه «برادران انگلوساکسون» را بخاک مالید.    

برگرفته از یادداشتِ «سوسمار پرتغالی» بار دیگر دُم خود را برای خوشایند «جامعه جهانی» جنباند،  ب. الف. بزرگمهر   نهم مهر ماه ۱۴۰۱

https://www.behzadbozorgmehr.com/2022/10/blog-post.html 

***

«آناتولی آنتونوف» می‌گوید همه ی جنگ ابزارهای هسته‌ای روسیه درونِ کشور گرد آورده شده و آمریکا را نمی‌ترساند. وی از «ایالات متحد» خواست تا جنگ ابزارهای هسته‌ای بیرون از کشور خود را بازگرداند و آموزش نیروهای کشورهای غیرهسته ای برای بهره وری از این جنگ ابزارها را پایان دهد.

«آناتولی آنتونوف» در پاسخ به نوشتاری که روز چهارشنبه در «پولیتیکو» بچاپ رسید، گفت که «ایالات متحد» سرگرم برنامه ریزی برای شتاب بخشیدن به برپایی بمب های هسته ای «ب ۶۱ ـ ۱۲» در پایگاه های «ناتو» در اروپاست. بر پایه گواهی های دیپلماتیک که در آن رسانه گنجانده شده، بمب های پیشرفته و باریک تر بجای بهار سال ۲۰۲۳ ترسایی که پیش تر برنامه ریزی شده بود در ماه دسامبر به این بزرگ خشکی می رسند و از آن میان، کم و بیش ۱۰۰ بمب در پایگاه های هواییِ آلمان، ایتالیا، بلژیک، هلند و ترکیه جای می گیرند.

«آنتونوف» گفت که بلندپایگانِ واشنگتن، جنگ ابزار «ب ۶۱ ـ ۱۲» را راهبردی («تاکتیکی») می‌خوانند و «گمان می‌کنند که زرّادگاهِ روسیه از همان رده، چندین برابر بیش تر از آنِ ایالات متحده است.» با این همه، آنها به این هستینگی (واقعیت) اشاره نمی کنند که همه ی جنگ ابزار های هسته ای راهبردی ما در انبارهای کانونمند در خاک روسیه گرد آورده (ذخیره) شده است و نمی تواند زهر چشمی (تهدیدی) برای «ایالات متحد» باشد. از سوی دیگر، بمب‌های آمریکا در کشورهای اروپایی با پرواز کوتاه تا مرزهای روسیه جای می گیرند. بنابراین با همه ی (علیرغم) بازده کرانمند (محدود)، بمب های «ب ۶۱ ـ ۱۲» نخش دوربردی (استراتژیک) دارند.

گزیده گزارشی برگرفته از «آرتی»   هفتم آبان ماه ۱۴۰۱ (با ویرایش، پارسی و فشرده نویسی درخور از اینجانب: ب. الف. بزرگمهر)

۱۴۰۱ آبان ۶, جمعه

یک کشور و یک مقام مُعظّم رهبری! ـ بازپخشش

خبر و نیمچه تحلیل زیر را که خواندم، آن را با رویدادهای نه تنها سال های گذشته که چند هفته ی کنونی سازگار یافتم؛ بویژه، آنگاه که احمدی نژاد پس از رد شدن شایستگی یار غار خویش، رحیم مشایی جن گیر به عنوان نامزد «ریاست جمهوری»، گفته بود:
«... در کشوری که ولایت فقیه دارد به کسی ظلم نمی شود!»، جُستار را بسیار بودار یافتم؛ ولی این تنها یک گمان بود و نه چیزی گواهمند. خبر زیر نیز با آنکه گامی فراتر است، همچنان گواهمند نیست؛ ولی نمودها و نشانه های بسیاری بر درستی آن و نیز اوضاع بیمناکی که هر آن می تواند از جایی و با هر جرقه ای آغاز شود، گواهی می دهند. به آن در اینجا نمی پردازم؛ ولی، هنگامی که خبر و تحلیل را خواندم؛ چیزهایی که بخش هایی از آن، پیش تر جُسته گریخته، اینجا و آنجا درز کرده بود، یاد حکایت زیرکانه۱ی زیر از عُبید زاکانی افتادم که کم و بیش سنجیدنی با اوضاع حاکمیت تبهکار کشورمان و بلایی است که به سر مردم آن درآورده و می آورند؛ کشوری که به دست مشتی نابکارِ نادان و ناکارآمد می چرخد؛ کسانی که بوی «هویج» دراز شده از سوی باخترزمین، هر بار آنچنان سرمست شان کرده و می کند که درنمی یابند بر شاخه نشسته و بُن آن را می بُرّند؛ کسانی که تُخماق های هر از گاهی فرود آمده بر سرشان نیز هربار بیش از پیش گیج ترشان کرده و می کند؛ و بدبخت مردمی که در چنگِ چنین رژیم تبهکار و فرمایه ای گرفتار و راه تیره روزی های بیش تر می پیمایند.

عُبید، چنین نوشته است:
«در ولایت هرات دیهیست چرخ نام. قاضی آنجا به خانه نَدّافی۲ رفته بود و شراب خورده و در مستی بر مشته۳ ی نَدّاف ریده. شاعری گفته بود:
از علم و عمل بری بود قاضی چرخ
با خلق به داوری بود قاضی چرخ
بر مشته اگر می بِرید، نیست عجب
زان روزی كه مُشتری۴ بود قاضی چرخ»

... و من می پندارم که میهن مان به اندازه ی روستای چرخ آن هنگام در ولایت هرات، کوچک شده است.

ب. الف. بزرگمهر   ۱۶ خرداد ماه ۱۳۹۲

https://www.behzadbozorgmehr.com/2013/06/blog-post_2825.html

پانوشت:

۱ ـ از دید من، سراینده ی آن سروده در حکایت عُبید زاکانی و نیز خود وی، بسی بیش تر از آن قاضی زمینی و روستای چرخ در ولایت هرات را در نظر داشته اند؛ ولی از ترس آخوندها و ملاهای دوره ی خود ناچار شده تا با برگزیدن آگاهانه ی روستایی به نام چرخ که در ایران بزرگ آن هنگام و شاید هم اکنون نیز کسی جای آن را به درستی نداند و نشناسد، چنین ایز گم کنند. آنچه این پندار را بیش تر نیرو می بخشد، بهره گیری وی از نام سیاره ی مُشتری در این طنزسروده به عنوان «قاضی چرخ» است که اگر آن را «مُشته ری» به آرش کسی که بر مُشته ریده، بگیریم، همان قاضی روستای چرخ از آب درمی آید و از دید من، جز راه گریز از هرگونه تهمت کفر و زندقه نبوده و کوتاه شده ی آن به «مُشتری» نیز بهانه ای برای نگهداری تراز و وزن سروده است! از سوی دیگر، واژه ی «چرخ» به آرش «گردون» و از آنجا «قاضی چرخ» آرشی فرازمینی می یابد. دو پاره یا لنگه ی (مصراع) نخست و دوم سروده، این گمان را نیروی بیش تری بخشیده، بر طنز تلخ آن می افزاید.   

۲ ـ نَدّاف به آرش پنبه زن یا حلّاج است.

۳ ـ مُشته ابزاری است که پنبه زن (ندّاف) ها با آن بر زه می زنند.

۴ ـ سیاره ی مُشتری (بِرجیس، هورمزد و زاوش از نام های گوناگون پارسی آن است.) را در گذشته ای دورتر و بنا بر باورهای دینی کهن، داور آسمان «قاضی چرخ» می نامیده و می دانسته اند.

***

۵ ساعتی که در طول آن، احمدی نژاد را توجیه کردند و پیامدهای احتمالی رد صلاحیت رحیم مشائی

خبری در خارج از کشور انتشار پیدا کرد حاکی از این که احمدی نژاد را به مدت ۹ ساعت توقیف و تهدید کرده اند که دست از پا خطا نکند وگرنه بر سر او بلائی خواهند آورد که هرگز از یاد نبرد. اینک اطلاع می یابیم که او را به مدت ۵ ساعت «توجیه» کرده اند که تند نرود برای همه، از جمله خود او، بسیار خطرناک است. اﮊه ای نیز از «توجیه» کنندگان بوده است.

   صلاحیت رحیم مشائی را رد کردند. احمدی نژاد تهدید ها که می کرد را عملی نکرد، سهل است، گفت: به رحیم مشائی ظلم شده است و موضوع را از طریق رهبری پی می گیریم. در کشوری که ولایت فقیه دارد به کسی ظلم نمی شود!

مهندسی انتخابات و نقش سپاه و بسیج در آن

   فرماندهی بسیج به كلیه دانشجویان و دانش آموزان بسیجی ابلاغ كرده است كه برای گذراندن دوره های آموزشی فوری خود را به مراكز مربوطه معرفی کنند. خواهر یكی از بسیجیان دبیرستان گفته بود كه به برادرش گفته اند باید برای آموزش خود را معرفی كند در حالیكه الان مدارس و دانشگاهها خود را برای گذراندن امتحانات آماده می سازند.

   در ضمن كلیه امتحانات دانشگاهها به جز علوم پزشكی را به گونه ای برنامه ریزی كرده اند كه باید تا قبل از برگزاری انتخابات امتحانات آنها به پایان رسیده باشد و دانشگاه تعطیل شود.

   از قرار، سپاه برای از دست ندادن قدرت، احتمال های گوناگون را بررسی و بر اساس قوت و ضعف احتمال ها، گزینه ها را سنجیده و بر روی میز گذارده است: مذاكره با برخی كاندیداها و فشار بر آنها و ترور افراد مورد نظر و انفجارهای ضروری و آدم ربایی مورد نیاز جهت گروگانگیری و عدم تایید صلاحیت برخی كاندیداها و عدم كفایت سیاسی احمدی نژاد ولو در روزهای آخر ریاست جمهوری و كودتای انتخاباتی مانند سال ۸۸ و استفاده از ۷۰۰ هزار شناسنامه مرده كه در برخی انتخابات از آن چند باره با جعل و پاك كردن مهر استفاده می شود و كودتا نظامی و اشغال شهرها و سركوب مردم.

نوار تقلبی در انتخابات سال ۸۸، نوار گفتگوی احمدی نژاد با مجتبی خامنه ایست:

   خبری انتشار پیدا کرد گویای این اطلاع که، در باره تقلب در انتخابات سال ۸۸، احمدی نژاد نواری در اختیار دارد از گفتگوی خود با یکی از مقامهای رﮊیم. آن مقام به او گفته است: باید ۸ میلیون رأی به آرای شما بیفزائیم... دفتر احمدی نژاد این خبر را تکذیب کرد.

و اینک، اطلاع می یابیم که نوار وجود دارد و برخی نیز آن را شنیده اند. نوار گفتگوی مجتبی خامنه ای با احمدی نژاد است. بادامچیان نیز حضور داشته است. مجتبی به او می گوید: شما ۱۶ میلیون رأی آورده اید. اما لازم است ۸ میلیون بر آرای شما افزوده شود تا فاصله آرای شما از آرای میر حسین موسوی زیاد شود. احمدی نژاد به او و بادامچیان می گوید: چه لزوم دارد در آرای مردم دستکاری بشود. مجتبی استدلال می کند که لزوم دارد زیرا باید نشان داده شود که در این انتخابات بیشتر از همه مردم به پای صندوقهای رأی رفته اند و با رأی بالا به شما، نظام و ولایت فقیه را تأیید کرده اند. او می پرسد: مقام معظم رهبری اجازه این کار را داده اند؟ مجتبی و بادامچیان، هر دو، می گویند از ایشان مجوز کسب کرده ایم.

   بنابر اطلاع موثق، کار مهندسی انتخابات سال ۸۸ از دو سال پیش آغاز شده بود: در تمام مكانها و دفاتر وابسته به اصلاح طلبان شنود قرار داده بودند همه مکالمات را شنود کنند. حتی در اواخر در ستادهای انتخاباتی كروبی و موسوی نیروهای خود را نفوذ داده و علاوه بر شنود دفاتر و ستادها كلیه مكالمات تلفن ها و  موبایل ها و حتی مسنجرهای اینترنتی را نیز در كنترل داشتند و  بر همه فعالیتها اشراف و مهار می داشته اند.

   درآخر شب  خرداد ۸۸، به ستادهای خبرگزاری ها حمله می کنند و همه کسانی كه در کار گردآوری آراء بوده اند و  آرای  تهران و شهرستانها را ثبت می كرده اند را دستگیر می کنند و همه وسایل آنها به آتش می کشند. این کار به دستور مستقیم مجتبی خامنه ای انجام می گیرد برای این که هیچ اثری از پیروزی میر حسین موسوی برجا نماند.

انقلاب اسلامی: یک بار دیگر خاطر نشان می کنیم که در آن انتخابات، ممکن نبود بیشتر از ۲۶ میلیون رأی اخذ شود. بنابراین، برفرض صحت خبر وجود نوار، بخش اول تقلب را به احمدی نژاد نگفته اند: آرای او حداکثر ۸ میلیون بوده است و ۱۶ میلیون بر آنها افزوده اند. 

«نشریه انقلاب اسلامی» شماره ۸۲۹ از ۱۳ تا ۲۷ اردیبهشت

دایه دایه وختِ جنگه

همخوانی ترانه لری «دایه دایه وختِ جنگه» بر سر مزار زنده یاد نیکا شاکرمی (برگرفته از «تلگرام»  ششم آبان ماه ۱۴۰۱)

سرنگون باد گروهبندی های خرموش اسلام پیشه ی فرمانروا بر میهن مان!

برپا، پایدار و پیروز باد پیشانی یگانه ی خلق های ایران برهبری طبقه کارگر برای سرنگونی رژیم پوشالی اسلام پیشگان

ب. الف. بزرگمهر   ششم آبان ماه ۱۴۰۱

ویدئوی پیوست: دایه دایه وختِ جنگه



۱۴۰۱ آبان ۵, پنجشنبه

آن رفتگان و این بزرگوارانند که نام ایران را همچنان بلند نگاه داشته اند! ـ بازپخشش

کیر خر نیرنگباز! بخوان تا شیرفهم شوی!* این تنها نمونه ای است از شمار بسیاری پزشکان، پرستاران و دیگر ایرانیان جانفشان که همه ی هستی خود را برای یاری هم میهنان خود و بیمارانی «کرونا زده»، «خرموش زده»، «دزد زده»، «دروغگو و لافزن زده» بکار گرفته و می گیرند. به این ها باید خدا قُوّت گفت** و دستِکم، هوده ی کاری شان را بهنگام پرداخت؛ گرچه، کمابیش همه ی آن ها با بزرگواری برخاسته از درون خود، بی هیچ چشمداشتی که بگمانم حتا ناروا می رسد با کمینه ابزارها، پاک کننده ها و داروهایی که در دسترس دارند به یاری بلازدگان می شتابند. آن ها که در پرخاش های خیابانی تیر خوردند و کشته شدند یا زخم برداشته، بی هیچ رسیدگی در زندان ها جان سپردند، فرزندان همین ها بودند؛ همه ی آن ها و این ها از آن میان، زندانیان پایدار سیاسی اند که نام ایران را همچنان بلند نگاه داشته اند؛ نه تو پفیوز مادربخطا و دیگر لات و لش های تمرگیده در بالاترین جایگاه های هِرَمی پوشالی و لرزان که هر روز گندی ببار می آورید و ایران و ایرانی را سرافکنده و ریشخند هر کس و ناکسی می کنید. شرم تان باد! مرگ تان باد که با خود، پریشانی و ویرانی بهمراه آوردید! شما نماد خشکسالی ها، تندآب ها، ریزگردها، زمین لرزه ها و دیگر بلاهای زمینی و آسمانی هستید که در این چهار دهه بسر ایران آمده است. شما بدتر از «کرونا»، نماد اهریمن در همه ی نمودهای آنید؛ جای تان در دوزخ است و به همان جا بازخواهید گشت.

سرنگون باد گروهبندی های خرموش اسلام پیشه ی فرمانروا بر میهن مان!

ب. الف. بزرگمهر  ۲۰ اسپند ماه ۱۳۹۸

https://www.behzadbozorgmehr.com/2020/03/blog-post_53.html

پی نوشت:

... صبح که وارد بیمارستان می شوم، پرستار شیفت شبِ «آی سی یو» را با چشمانی گریان می بینم:
آقای دکتر! پوریا دم دمای صبح فوت کرد، تو رو خدا تا کی این وضع ادامه داره؟

پوریا پسر جوانی بود که چهار روز پیش بعلت تنگی نفس شدید به «آی سی یو» منتقل شده بود. در آخرین لحظاتی که هوشیار بود و نفسش می گرفت، دست مرا گرفته بود و می گفت:
آقای دکتر، یعنی من می میرم؟! یک کاری بکنید؛ من زندگی را دوست دارم ... و من فقط او را آرام کرده بودم.

به سمت بخش می روم؛ در راهرو پرستار و پرسنل متعددی را می بینم که هر کدام با آزمایش و عکسی در دست از من می خواهند وضعیت شان را روشن کنم. بعضی ها با نگرانی و بعضی با پذیرشی مَقَدَّر از سر اجبار. تقریبا اکثریت آنها مبتلا شده اند. آنها را دلگرم می کنم که همه لزوما بدحال نخواهند شد . «گانِ» یکسره می پوشم؛ مریض ها را می بینم. سراپا عرق می کنم و خیس می شوم. امروز تقریبا ۲۰ روز گذشته است و تقریبا ۵۰ نفر فوت نموده اند. گواهی فوت کم آورده ایم. کسب و کار مرگ، چقدر سکه است! ولی همه پذیرفته اند. همراهان بیماران، تقدیر مرگ را پذیرفته اند؛ کمتر صدای بلند شیون را می شنویم. مرگ دیگر اقتدار ندارد؛ هرچند یکه تازی می کند. این روزها زندگی عزیزتر شده است.

ما کم کم با این بیماری ناشناخته: «کورونا» آشناتر و مسلط تر می شویم و رفتارش را بهتر می توانیم پیش بینی کنیم و از آن بیشتر با ناتوانی خود بیشتر آشنا می شویم. هفته سوم بیماری است و موج حمایت های مردمی راه افتاده است؛ مردم عجیبی داریم؛ در اوج این همدلی با شکوه، در عین حال هنوز نتوانسته اند زنجیره انتقال را بشکنند و بعضی ها که خیلی از داستان پرت اند.

برمی گردم منزل. از دم در، همسرم تمام خودم و وسایل را ضدعفونی می کند؛ گویی از جهانی دیگر آمده ام. صدای جیر جیر پیام های «واتساپ» و «تلگرام» سرازیر است:
عکس «سی تی اسکن» و آزمایش: «ما کورونا گرفته ایم؟» ترس و اضطراب همه را گرفته است. شب های اول، مثل همیشه می خواستم بخوابم؛ ولی نمی توانستم. همه اش فکر می کنم، الان بیمارستان زنگ می زند؛ الان در «واتساپ» عکس و آزمایش یک نفر دیگه آمده ...

یک چیزی در سرم زنگ می زند و مثل سوهان تمام سلولهای مغزم را می سابد. الان قرص خواب می خورم؛ ولی فقط چهار ساعت اثر می کند و باز بیخوابی و باز صدای آمدن عکس و آزمایش یک نفر دیگر در «واتساپ».

می دانم، یک روز این داستان تمام می شود. می دانم و آنگاه برای خوابیدن به هیچ قرصی نیاز نخواهم داشت.

دکتر عبدالرضا دزفولی ـ متخصص بیماری های عفونی ۲۰ اسفند ۱۳۹۸

برگرفته از «تلگرام»  ۲۰ اسپند ماه ۱۳۹۸

دانسته از ویرایش و پارسی نویسی این نوشته خودداری ورزیده و به ویرایش نشانه گذاری ها بسنده نموده ام.  ب. الف. بزرگمهر

** «... هفته‌ی دولت فرصتی برای ارزیابی مسئولان دولتی از عملکرد خود است؛ ضمن آنکه در این هفته باید به دولتمردان و برادران و خواهران حاضر در این جلسه ”خداقوت“ گفت، زیرا اداره‌ی کشوری با جمعیتی بیش از هشتاد میلیون با مسائل گوناگون، وظیفه‌ای بسیار سنگین و دشوار است.» (برگرفته از «تارنگاشت بصیرت العظما»  هفتم شهریور ماه ۱۳۹۷)

گواهی دیگر بر پیکار پیروزمندانه ی زنان سرفراز و برومند ایران! ـ بازپخشش

اینکه زنان ایران همواره در برآمدهای تاریخی میهن مان، بویژه از جنیش و انقلاب مشروطیت به این سو، نقشی پیشرو داشته و گاه پیشگام جنبش ها نیز بوده اند بر کم تر کسی پوشیده است. حتا بسیاری از آخوندهای واپسگرا و تاریک اندیش حاکمیت ایران نیز با آنکه با واقعیت ها نمی خواهند کنار بیایند، این را نیک دریافته و از همین رو جز یکی دو آخوند دریده، سایرین در این زمینه لالمونی گرفته و جیک شان در نمی آید. هوا پس است! این ها، همان طیف ضدانقلابی از این صنف رویهرفته مفتخوار و شکمباره هستند که پس از به قدرت رسیدن و میوه چینی انقلاب، شعار: «یا روسری، یا توسری!» پیشه نموده و کوشیدند تا زنان انقلابی میهن مان را که بدون دستیاری آن ها انقلاب بهمن ۱۳۵۷ نمی توانست به پیروزی برسد به خانه و کنج آشپزخانه ها رانده و از آن ها انتقام بگیرند؛ گرچه ناگفته نماند که دست امپریالیست های شکست خورده از انقلاب بزرگ توده های مردم و رانده شده از سرزمین ایران نیز بیگمان در کار بود تا با توسری زدن بر نیمی از جامعه ی ایران، زمینه ی سرکوب توده های انقلابی مردم در میدان و به شکست کشاندن انقلاب را فراهم نمایند.

اکنون در وانفسایی که با دنبال نمودن سیاست «هویج و چماق» امپریالیسم، انقلابی بزرگ را به شکست کشانیده، بی آنکه حتا گازی کوچک از آن "هویج" خوش عطر و بو که هربار تنها مشامشان را نوازش داد، زده باشند، بیم فرود آمدن چماق امپریالیستی را با همه ی هستی خود احساس می کنند. آن یکی، یاد آموزگار شهید توده ای، خانعلی افتاده تا «سوء تفاهم» خود و گروه لیبرال دمکرات ها و بورژوا لیبرال های رانده شده به پیرامون حاکمیت با گروه های «ذوب در ولایت» جمهوری اسلامی را به «تفاهم» تبدیل کند و این یکی با تار موی خانم ها که پیش از این پرتوهای اهریمنی آن، دیدگانشان را می آرزد، دیگر کم ترین دشواری ندارد. محمدرضا باهنر، «نایب رییس مجلس» در جمع طیفی از "اصولگرایان" شیراز چنین می گوید:
«با یک تار موی خانم ها مشکل نداریم؛ با چندتار موی خانمها هم مشکل نداریم؛ با بیش از صد تار موی خانمها هم مشکل نداریم؛ مشروط به اینکه به ناهنجاری نرسند و حد آن را عرف تعیین می کند.» (گاهنامه ی «انتخاب»).

براستی نیز چرا باید با موی زنان دشواری داشته باشند؟! مگر نه آنکه، پیامبر اسلام حتا از دید زدن بدن برهنه ی همسر زیبای پسرخوانده ی خود که سرزده وارد خانه شان شده و وی را هنگام شستشوی خود غافلگیر نموده بود، کم ترین دشواری نداشت؟ زنی که همان روز یا شاید پس از آن، فریفته ی پیامبر خدا شد ـ راست یا دروغ آن به گردن پیامبر اولی العظم! ـ از همسر جوان خود جدا شد و به ازدواج مردی در آستانه ی ۶۰ سالگی یا شاید بیش از آن درآمد! نایب رییس مجلس ایران از کدام حد عرفی سخن می گوید؟! این «حدعرفی»، چند تار موست و چگونه و با چه ابزاری باید آن را بررسی و مهار نمود؟ یا شاید این نیز نیرنگ تازه و دستمایه ای برای گشایش طرح و برنامه ای نو برای  بازنمودن پای سرمایه دارانی دیگر به کشورمان و سپارش فناوری های ها و ابزارهایی برای تعیین شمار تار موی زنان از سویی و پرنمودن بازهم بیش تر انبان دزدان اسلام پناه از سوی دیگر است؟! آیا آقای «نایب رییس» با بر زبان راندن چنین سخنی پس از اعتراف به شکستی تاریخی در برابر زنان ایرانی که دربرگیرنده ی همه ی آن ها با نادیده گرفتن باورهای مذهبی یا دگراندیشی شان یا شمار رکعت نمازهایشان در شبانه روز است، خود و حاکمیت تبهکار جمهوری اسلامی را ریشخند نمی کند؟!

با همه ی این ها و حتا نادیده گرفتن این نکته که میهن مان چه سرنوشتی خواهد یافت، یک چیز بازهم با روشنی هرچه بیش تر خودنمایی می کند:
زنان سرفراز و برومند ایرانی با پیکار جانانه شان و با همه ی دشواری هایی که تاکنون پشت سر نهاده اند، دزدان میوه چین به پوستین اسلام درآمده را از رو بردند؛ اگر آن ها در سرکوب زنان ایرانی و به کنج خانه و آشپزخانه راندن شان کامیاب نشدند، این ها تا همین جای کار، صورتک اسلامی دروغین را از چهره ی دزدان و تبهکاران حاکمیت اسلام پناه کنار زده، رسوایشان نموده اند و این هنوز فرجامِ کار نیست!

درود بر همه ی آن ها!

ب. الف. بزرگمهر   هشتم اردی بهشت ماه ۱۳۹۲

https://www.behzadbozorgmehr.com/2013/04/blog-post_28.html

برداشت و بازنویسی درونمایه ی این تارنگاشت در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید!
از «دزدان ارجمند اندیشه و ادب» نیز خواهشمندم به شاخه گلی بسنده نموده، گل را با گلدان یکجا نربایند!

درج نوشتارهایی از دیگر نویسندگان یا دیگر تارنگاشت ها در این وبلاگ، نشانه ی همداستانی دربست با آنها نیست!