«مردم در روی زمین برای کامیاب شدن یک چیز کم دارند و آن اعتماد به یکدیگر است؛ ولی این دانش برای کسانی که قلبی کوچک و روحی پست دارند و جز قانون سود شخصی هیچ قانونی نمی شناسند، دسترس پذیر نیست.» فارس پورخطاب هراتی

والاترین کاربرد نویسندگی این است که آزمون را به دانایی فرارویاند! ایگناتسیو سیلونه

۱۳۹۸ اسفند ۱۰, شنبه

بنابراین، انقلاب هیچگاه تمام شدنی نیست ... ـ بازانتشار

سرنگون باد گروهبندی های خرموش اسلام پیشه ی فرمانروا بر میهن مان!

ب. الف. بزرگمهر   دهم اسپند ماه ۱۳۹۸

***

بنابراین، انقلاب هیچگاه تمام شدنی نیست ...

ـ حضرت آقا! تازه پانزده ساله شده بود که از زندگی سیر شد و خود را کشت. این خودکشی ها در این چند سال بسیار افزایش یافته است.

ـ البته خودکشی کار خوبی نیست و ما آن را توصیه نمی کنیم؛ ولی در باطن امر، این نشانه ی عشق به خدا و آخرت و آن جهان است. خوب! جوان هم هستند و برای هر کاری تعجیل می کنند. از این جهت هم، چندان بد نیست؛ زیرا هر چه سن و سالِ آدم بیش تر می شود، عشق به مال و منال دنیا نیز بیش تر می شود و خدا نکند که بی چیز هم باشی و به انحراف کشیده شوی. دزدی کنی؛ کلاه دیگران را برداری و الی آخر! از همه بدتر اینکه نه یکی یکی که همه با هم به خیابان بیایند و بر ضد آن ها که مال و منالی بدست آورده اند، شعار بدهند؛ این کار، دیگر عبور از خط قرمز الهی و فساد فی الارض است؛ چون خدا که همه را یکسان نیافریده و سرنوشت ما همگی هم در دست اوست؛ یکی را خوشبخت می کند و از این راه او را می آزماید و دیگری را به بدبختی می کشاند تا ببیند چه واکنشی نشان می دهد؛ همینکه پا به خیابان گذاشت و پرخاش کرد، آن جهان را نیز چون این جهان از دست داده است. برخی از این برادران ما تا یکی دو سال پیش، فشار می آوردند تا مردم را بزور به بهشت بفرستند؛ می بینید که هم اکنون، دیگر به چنان فشاری نیاز نیست و خودِ مردم با عشق فراوان به لقاء الله می پیوندند؛ خوب! این پیشرفت بزرگی است که در اثر کار و کوشش چهل ساله ی ما بدست آمده و خدا نیز انشاء الله از ما راضی است!

ـ حضرت آقا! چندی پیش، حضرتعالی پیشرفت های انقلاب اسلامی را به چندین مرحله تقسیم نموده، فرمودید که در چهارمین مرحله، «نظام اسلامی، دولت اسلامی و جامعه اسلامی، زمینه ساز پنجمین مرحله یعنی ایجاد ”تمدن انقلابی و اسلامی“ خواهند شد ...»* به نظر حضرتعالی، کار این نوجوانان و جوانان در کدامیک از این مراحل می گنجد؟

ـ ولله چه بگوییم؟! ما همانجا در دنباله ی آن تقسیم بندی گفتیم که «... بنابراین، انقلاب هیچگاه تمام شدنی نیست و همواره ادامه دارد.»* همه چیز را که نمی شود پیش بینی کرد یا گفت.

ب. الف. بزرگمهر   ششم اَمرداد ماه ۱۳۹۷


* «اگر آزادی نباشد، رشد معنوی و پیشرفت جامعه وجود نخواهد داشت»، منبع: پایگاه اطلاع رسانی دفتر رهبری، برگرفته از «صاحب خبر»   هفتم خرداد ماه ۱۳۹۷

زیرنویس تصویر:
خودکشی دختر ۱۵ساله در شهرک الغدیرِ بجنورد («گوگل پلاس»)

یک آزمایشِ ساده برای شناسایی آلودگی به «کرونا»

ویروس کرونای تازه (COVID 19‌‏)، در آغاز با نشانه های آلودگی همراه نیست؛ ‏پس چگونه می توان از دچار شدن به آن آگاهی یافت؟

واپسین داده ها درباره ی این ویروس بیم برانگیز، گویای دوره نُهُفتگی تا ۳۸ روز پیش از پدیداری نخستین نشانه های آن است و آن هنگام که نشانه هایی چون تب یا سرفه نمودار می شوند، کم و بیش ریه ها تا ۵۰ ٪ فیبری شده ودیگر درمان پذیر نیستند.‏

پزشکان یک آزمایش ساده پیشهد کرده اند که می توان آن را بامدادِ هر روز انجام داد:
نفس عمیق ‏بکشید و بیش از ده ثانیه در سینه نگه دارید. سپس، چنانچه بازدَم تان را بدون سرفه،  بی ناراحتی، خستگی و ‏سفتی با کامیابی بیرون دادید، نشان می دهد که هیچ فیبروزی در ریه ها نیست و چرک و آلودگی در کار نیست.‏

به سپارش پزشکان ژاپنی باید دهان و گلو را همیشه خیس نگاه داشت و نگذاشت خشک شوند. به این ترتیب، دستکم هر ۱۵ دقیقه، یک قُلُپ آب باید نوشید. با این کار، چنانچه ویروس درون دهان شما آمده باشد؛ آب آشامیدنی یا دیگر نوشیدنی هایی که می آشامید، ویروس را بسوی دستگاه گوارش روانه می کند و اسید معده آن ها را نابود می کند.  اگر به اندازه ای بسنده با همان هنجار یاد شده، آب یا نوشیدنی نیاشامید، ‏ویروس از توان اندرون شدن به مویرگهای دستگاه دَم و بازدَم برخوردار شده و خود را به شُشها برساند که بسیار بیم برانگیز خواهد بود.‏

برگرفته از «تلگرام گروه اتحاد بازنشستگان» (با ویرایش، پارسی و بازنویسی درخور از اینجانب؛ برنام را نیز اندکی دستکاری نموده ام.  ب. الف. بزرگمهر)
https://t.me/GEtehadbazneshastegan


... و من مانده ام که کدامیک از دیگری خرتر است؟! ـ بازانتشار

پس از برگزاری نمایش گزینش خرگوش از صندوق انتخابات، کسی نوشته بود:
«برتری خر همسایه مون نسبت به صاحبش اینه که همسایه مون به جلیلی رای داده ولی خرش رای نداده!»

از «گوگل پلاس»

هنگامی که این یادداشت را برای خود نگاه می داشتم، در زیر آن افزوده بودم:
«... و من مانده ام که کدامیک از دیگری خر تر است؛ تفاوتی هم نمی کند که همسایه شان به چه کسی رای داده است. مهم این است که خرِ همسابه به هیچکدام شان رای نداده است!»

امشب که سخنان حبیب‌الله عسگراُلاغی را درباره ی آرامش مردم و کشور خواندم، یاد این نوشته ی طنزآمیز افتادم و می پندارم که با بر زبان رانده شدن چنان سخنانی از زبان «عسگر آقا» دیگر بیش تر از این نباید خود را وادار نمود تا احترام همسایه را نگاه داشت. بوسه ای از همین جا برای آن خر می فرستم و اگر پیش آید، مشتی یونجه ی خوشبو نیز برایش به ارمغان خواهم برد.

ب. الف. بزرگمهر   هفتم تیر ماه ۱۳۹۲


انشاء الله با دستی پر از ویروسی دست آموز نزد ما بیایید

مرقومه ی حضرتعالی۱ اسباب نگرانی این حقیر را فراهم نمود و وعده و وعیدهای دیگر مسوولین پاکدست نظام از حل مسائل و مشکلات از آب و هوایی گرفته تا معادن زیرزمینی را به یادمان آورد که نه تنها گرهِ هیچکدام گشوده نشد که کارخرابی های فراوان هم ببار آمد. از خودمان هم هیچ نگوییم، بهتر است. نصیحتم به جنابعالی و سایر همکاران تان در این زمینه این است که گوشزد پیامبر عظیم الشان مان به شتربانش۲ را آویزه ی گوش نموده با توکل به خدای متعال، نخست زانوی آن «ویروس منحوس»۳ را ببندید و زمینگیرش کنید تا نتواند هر جایی که دلش خواست، رهسپار شود و مسوولین پاکدست مان را از تک و تا بیندازد؛ ولی نابودش نکنید؛ بجای آن، باید تحقیق و تفحص نمود که چگونه می توان از این ویروس بگونه ای آماجمند و سمتگیری شده سود برد تا ازین پس دوست را از دشمن بازشناسد؛ وگرنه، خدا را چه دیدی؟! کَاَنَّهُ شاید بسرش بزند به بیت ما هم سرک بکشد که واویلاست. اگر همه ی این کارها را توانستید بهنگام به انجام برسانید، آنگاه می توانید از شکست «کیر و اینا»۴ سخن سرایی کنید. البته ناگفته نگذارم که این ویروس در سرشت خود تا اندازه ای دوست و دشمن را می شناسد و سراغ آن ها که بحمدلله خوب می خورند و خوب می خوابند و خوب می گایند و مزاج هاضمه شان نیز خوب کار می کند، کم تر می رود. خوب! از همین زمینه باید برای سمتگیری بهتر آن سود برد و از آن، ویروسی دست آموز بر پایه ی «طبّ اسلامی» ساخت. به عبارتی دیگر و کوتاه سخن، آنکه باید دشواری پدید آمده را به بختی خوب و کارساز برای نظام مقدس اسلامی تبدیل نمود. این را هم تا فراموش نکرده، عرض کنم که در سخن نگاری۵ شما از بحمدلله، انشاء الله و اینا نشانی نبود! از خدا نترسیدید که ممکن است سر لج بیفتد و همه ی کوشش ها و دستاوردهای تان را به باد دهد؟ این هم نمونه ی پندآموز آن درباره ی دیوانه ای خیره سر که با یک انشاء الله نگفتن و فرمان خدا را زیر پا نهادن، برای خرید درازگوشی به بازار رفت و خر نخریده و زَر از دست داده، دست از پا درازتر به خانه بازگشت:
«روزی جحی برای خرید درازگوشی به بازار می رفت. مردی پیش آمد و پرسید: كجا می روی؟ گفت:
به بازار می روم كه درازگوشی بخرم. گفتش: بگوی انشاءالله! گفت: چه جای انشاءالله باشد كه خر در بازار و زر در كیسه ی من است. چون به بازار در آمد مایه اش را بزدند و چون بازگشت همان مرد به او برخورد و پرسیدش از كجا می آیی؟ گفت: انشاءالله از بازار؛ انشاءالله زَرَم را بدزدیدند؛ انشاءالله خری نخریدم و زیان دیده و تهیدست به خانه بازمی گردم، انشاءالله!»۶ انشاء الله سرشکسته و درمانده نشوید و با دستی پر از ویروسی دست آموز نزد ما بیایید.

ب. الف. بزرگمهر   دهم اسپند ماه ۱۳۹۸

پی نوشت:

۱ ـ «پیام امید بخش، پدرانه، مهربانانه و سرشار از صفای حضرتعالی، همکاران عزیزم را که در سراسر کشور، شبانه روز و بی هراس دل به دریای بلا زده اند تا هموطنان نازنین گرفتار در گرداب بیماری نوپدید را برهانند، سراپا شوق و امید و سپاس کرد و خستگی روز و شبهای نفس گیر و جانکاه را از جسم و جانشان زدود و این فرزند کوچک و سرباز خدمتگزارتان را بیش از پیش شرمسار محبت های بیکران تان نمود.

امسال سربازان و افسران ارشد نظام سلامت با دل زدن به موج سیلاب های بهاری و جانفشانی در آنفلوآنزای پاییزی، لحظه ای از کنار مردم و بیماران نیازمند دور نشدند و با تلاشی بی وقفه در کاهش مرگ و میرها افتخاراتی بی بدیل آفریدند که سازمان های بین المللی را در اوج تحریم های ظالمانه، شگفت زده کرد و این بار نیز شیرزنان و بزرگ مردان عرصه بهداشت و درمان، جان بر کف می روند تا با شکست هر چه زودتر بیماری، افتخاری نو در تاریخ کشور عزیزمان بیافرینند و پیام محبت آمیز و دلگرم کننده حضرتعالی نفس تازه شان بخشید تا آهنگ گامهای شتابانشان تندتر و زمان سلطه شان بر عامل بیماری‌زا، کوتاهتر شود.

علیرغم رنجی که از رنجوری مردم می‌کشیم، وفاق و همدلی ملی بین همه دستگاه‌های اجرایی، رسانه ملی، نیروهای مسلح، سازمان‌های مردم‌نهاد و مردم عزیز کشورمان در کنار خدمتگزاران عرصه سلامت با شعار "کرونا را شکست می‌دهیم" جهانیان را شگفت‌زده خواهد کرد.» (از نامه ی وزیر بهداشتِ نظام خرموشی به «کیر خر نظام»، برگرفته از رسانه های ایران)

۲ ـ گفت پیغمبر به آواز بلند        با توکّل زانوی اُشتر ببند! (مولانا جلال الدین محمد بلخی رومی)

... داستان شتر پیامبر، هنگامی که در بیابان گم شده بود؛ و چون رسول از شتربان خود پرسید:
«چرا زانوی شتر را نبسته است؟» پاسخ شنید:
«به خدا توکّل کردم!»

آنگاه، رسول شتربان را گفت:
«از این پس، نخست زانوی شتر را ببند و آنگاه توکّل کن! (اَعقِل و توکّل!

برگرفته از «کتاب کوچه»، حرف الف. دفتر دوم، زنده یاد احمد شاملو، چاپ دوم، تابستان ۱۹۹۵ (با اندک ویرایش و پیرایش درخور از اینجانب؛ عنوان نیز از آنِ من است. ب. الف. بزرگمهر) و درج شده در یادداشتِ «چاره جویی زمینی؛ نه واگذاشتن به آسمان!» ب. الف. بزرگمهر  هشتم مهر ماه ۱۳۹۲

۳ ـ «... ان‌شاءالله زودتر کلک این ویروس منحوس گرفته بشود [گرچه، آماج سخن «حضرت بصیرت العظما» کنده شدن کَلَک ان است؛ پیری است و خرفتی!] ان‌شاءالله ...»

برگرفته از «تارنگاشت مُعَظَّم لله» هشتم اسپند ماه ۱۳۹۸ (افزوده های درون [ ] از آنِ من است.  ب. الف. بزرگمهر) و درج شده در یادداشتِ «کَاَنَّهُ بی بصیرتی مطلق است!» ب. الف. بزرگمهر  هشتم اسپند ماه ۱۳۹۸

۴ ـ «این ویروس، در ممالک محروسه ی ՛شیطان بزرگ՝ با همکاری و راهنمایی انگلیسی ها برای هدف قرار دادن ولایت مقدس ما ساخته و پرداخته شده و نام کامل علمی آن بر اساس ՛طبّ اسلامی՝، ՛کیر و اینا՝ست که کوتاه شده ی آن را در رسانه ها بکار می برند.»  برگرفته از یادداشتِ «بیخود دنبال منشاء این ویروس نگردید!»  ب. الف. بزرگمهر   دوم بهمن ماه ۱۳۹۸

۵ ـ «آقا» چون هر از گاهی فیل شان یاد هندوستانِ دوران جوانی شان می کند که به پارسی گویی و پارسی نویسی، اندک دلبستگی داشته اند، در اینجا بجای واژه ی از ریشه عربی «انشاء»، برابر پارسی آن: «سخن نگاری» را بکار برده و کنایه ای هم زده اند. از شاهکارهای پارسی گویی و پارسی نویسی شان از آن میان، پیشنهاد کاربرد واژه های ساخته و پرداخته ی «تلویزان» بجای «تلویزیون» و «رادیان» بجای «رادیو»ست:
«من گفتم ما می توانستیم مثلاً همینطور که عرب ها وقتی که تلویزیون آمد به آن گفتند ”تِلْفاز“ ـ تلفاز یک ساخت لغت عربی است ... ـ بگوییم ”تلویزان“ که یک شکل فارسی دارد. ما اصلاً در فارسی کلمه‌ای شبیه رادیو نداریم، مگر حالا ممکن است بِندرت یک چیزی پیدا بشود؛ چه اشکال داشت که ما رادیو را می گفتیم ”رادیان“ تا می شد فارسی؛ اشکالی هم نداشت؛ این کار را هم نکردیم. مرتّب همین طور الفاظ دخیل، کلمات دخیل وارد می شود در زبان فارسی و همین طور دائم تکرار می شود؛ در مطبوعات می نویسند، در رادیو و تلویزیون تکرار می کنند، در کتابها می نویسند، حالا که دیگر فضای مجازی هم هست، در فضای مجازی می نویسند؛ من نگرانم.»

برگرفته از تارنگاشت «کیرِ خرِ نظام» به تاریخ ۳۰ اُردی بهشت ماه ۱۳۹۸ و درج شده در یادداشتِ «دُلاویزُن لا پاتِ، دُلاویزُن لا کُنتِ» ب. الف. بزرگمهر   ۱۷ خرداد ماه ۱۳۹۸

۶ ـ جاودانه عُبید زاکانی

۱۳۹۸ اسفند ۸, پنجشنبه

نامه سرگشاده گروهی از خانواده‌های زندانیان سیاسی به مسوولان قضایی

با توجه به اخبار نگران کننده در مورد شیوع ویروس کرونا در زندان‌های کشور و نظر به اینکه زندانیان ضمن عدم برخورداری از امکانات بهداشتی و درمانی مناسب و قابل قبول، به دلیل زندگی جمعی و تنگاتنگ به شدت در معرض خطر ابتلا به این ویروس هستند، ما جمعی از خانواده‌های زندانیان سیاسی به منظور جلوگیری از وقوع یک فاجعه انسانی، خواهان آزادی یا حداقل مرخصی قابل قبول زندانیان تا پایان دوران بحران هستیم.

بدیهی است در صورت کوتاهی در این امر مسوولیت هرگونه خطر احتمالی متوجه مسئولان ذیربط خواهد بود.

اسامی خانواده‌های زندانیان به شرح زیر در این نامه آمده است:
محمود بهشتی لنگرودی
اسماعیل عبدی
محمد حبیبی
نرگس محمدی
امیرسالار داودی
مسعود کاظمی
فرهاد میثمی
رویین عطوفت
جعفر عظیم زاده
شهناز اکملی
مجید آذرپی
آتنا دائمی
سام رجبی
مراد طاهباز
نیلوفر بیانی
عبدالرضا کوهپایه
امیرحسین خالقی
هومن جوکار
طاهر قدیریان
ندا ناجی
مهرداد محمد نژاد
محمد ابوالحسنی
پیمان کوشک باغی
ارس امیری
جعفر فاضل
علیرضا گلی‌پور

برگرفته از «تلگرام گروه اتحاد بازنشستگان»  هشتم اسپند ماه ۱۳۹۸

انگار هابیل و قابیل از یک خانواده و برادر یکدیگر نبودند؟! ـ بازانتشار

آقا بخدا من که سال هاست آنسوی آب که او می گوید زندگی می کنم، تاکنون «فیک نیوز» بگوشم نخورده بود.* ناچار شدم با «گوگل» جستجو کنم تا شیرفهم شوم این کوفته قِلقِلی نظام پوسیده ی سگ مذهب چه می گوید. با این همه با این بخش از گفته های وی همداستانم که هیچ پرخاشگری با ساز و برگِ بازکردن تیرچراغ برق و گارد ریل و اینا (بجای سه نقطه ی وی که می تواند نابدترِ خود این کوفته قِلقِلی باشد!) به میدان نمی‌آید و با جنگ ابزار سرد و گرم، مردم را نمی ترساند؛ چه برسد به آنکه با زور مردم را به صف پرخاش کنندگان بکشاند که شوخی بس بیمزه ای است. بنابراین، چون نمونه های سال های ۱۳۸۸ و ۱۳۹۶ و از آن میان، نابکارانی همچنان ناشناخته که به امام حسین ناسزا گفته بودند، باید یکی یکی آن ها را یافت و پیش از هر چیزی پرسید، این ابزارها را از کجا و بدستور چه کسانی به میدان آورده و چگونه فیلمبرداری های گاه سه چهار دقیقه ای بسیار خوبی که گاه چهره های برخی از آن ها نیز بخوبی پیداست، توانسته اند بگیرند، بی آنکه «سربازان جان ننه شان: گمنام نظام» کم ترین رد پایی از آن ها بیابند؟ و چرا هیچکدام شان نیز چون اسیدپاش ها، از دیوار مردم بالاروها و دیگر آتش به اختیارهای لات و لمپن خرموش ها تاکنون گرفتار نشده و به سزای نابکاری ها و تبهکاری های شان نرسیده اند؟!

از این ها که بگذریم، آن اختلاف خانوادگی میان مردم و مسوولین نظام که گویا تنها کودن ها جِدّیت آن را می باورند به نمکِ آغشته به سنگ ریزه و خرده شیشه آمیخته است. گویا جناب کوفته قِلقِلی از بس با درس و مشق و آزمون های انگلیسی و اسپانیایی و پرتغالی و اینا (باز هم بجای همان سه نقطه!) سرگرم بوده که فراموش کرده «هابیل» و «قابیل»، نه تنها از یک خانواده که برادر یکدیگر بودند که یکی شان، برابر داستان های هشت مَن نُه شاهیِ مذهبی با دسته بیل، دیگری را بخاک و خون می کشد. این «حدیٍ» را برای این نادان از آنرو یادآور شدم که بر بنیاد "منطق" سست وی، همه ی اختلاف های خانوادگی، شوخی هستند! دانسته، گفته اش را وارونه کردم که این خَرَک بهتر دریابد چه شکری خورده است؛ بنابراین، تنها کاری که بر بنیاد آموزش ریاضی سال سوم یا چهارم دبستان برجای می ماند، یافتن کودن (همان ابله!) است که آن را به «رییس سازمان پدافند غیرعامل خرموش های اسلام پیشه» وامی نهم.     

ب. الف. بزرگمهر   ۲۷ آبان ماه ۱۳۹۸


* «شاید مردم از دست اقدامات نسنجیده برخی مسوولین دلخور باشند؛ اما این یک اختلاف خانوادگی است که فقط ابلهان جدیت آن را باور می‌کنند ... حضور سازمان یافته گروه‌های ضدانقلاب در تجمعات اخیر کاملا محسوس است. کدام معترضی با تجهیزات کامل بازکردن تیرچراغ برق، گاردریل و ... به میدان اعتراض می‌آید و با سلاح سرد و گرم مردم را تهدید می‌کند تا به صف اعتراض بپیوندند. پشتیبانی تمام عیار فیک نیوزهای آنطرف آبی هم این مضحکه را رسواتر می‌کند.»

گُزیده ای از گفته های مردکی نادان در جایگاه «رییس سازمان پدافند غیرعامل خرموش های اسلام پیشه»، برگرفته از «خبرگزاری فارس»  ۲۷ آبان ماه ۱۳۹۸ (برجسته نمایی های متن از آن من است.  ب. الف. بزرگمهر)

کَاَنَّهُ بی بصیرتی مطلق است!

این همه از نابرابری دَم زدید و فریاد برآوردید؛ لاکن می بینید که ویروس «کیر و اینا» میان فقیر و غنی، مسوول و بی مسوولیت فرقی نمی گذارد و همه را به یک چشم می بیند. آیا این عدالت است؟ نه! اگر چنین بود، خدا هم انگشتان پنج دست آدم را یکسان خلق می فرمود. بنابراین، حکمتی در کار است. حال عملکرد «این ویروس منحوس»* را ببینید و کلاه خودتان را قاضی کنید! کَاَنَّهُ بی بصیرتی مطلق است؛ گرچه، درباره ی برخی از این مسوولین که گویا این ویروس بجان شان افتاده و از قرنطینه با چهره هایی بَشّاش، پیام های امیدوارکننده برای این و آن می فرستند تا خبر مرگ شان را برای مان نیاورند، باور نمی کنیم. ما با بیماری موش مردگی نه تنها آشناییم که فوت و فن های آن را هم بلدیم چجوری بکار ببندیم. هرگاه مردند، ما می فهمیم که راست گفته و خود را به موش مردگی نزده بودند.

ب. الف. بزرگمهر  هشتم اسپند ماه ۱۳۹۸

* «من برنامه‌ی امروز را فقط ترتیب دادم برای همین که این تشکر را بکنم در حضور آقای دکتر مرندی، رییس محترم فرهنگستان علوم پزشکی؛ دوست داشتم که این تشکر قلبی خودم را به همه‌ی برادران و خواهران محترم پزشک و پرستار و کادرهای درمانی عرض بکنم. ان‌شاءالله که موفق باشید. کارتان بسیار با ارزش است. هم ارزش جامعه‌ی پزشکی و پرستاری را در جامعه بالا می برد که برده، هم مهمتر از این، ثواب الهی است که خدای متعال قطعاً به شما اجر خواهد داد و ثواب خواهد داد؛ [همانطور که به آن پرستار جوان از دست رفته، اجر و ثواب داد. از عرش بگوش ما رسانده اند که برای جانفشانی اش برای بهبود بیماران با همه ی کمبودها و اینا در جهان فانی، جایی بسیار خوب در بهشت به وی ارزانی شده و بزودی به شغل شریف حوریگری گماشته خواهد شد.] امیدواریم که ان‌شاءالله این کار برجسته و سنگین خیلی هم طولانی نشود و ان‌شاءالله زودتر کلک این ویروس منحوس گرفته بشود [گرچه، آماج سخن «حضرت بصیرت العظما» کنده شدن کَلَک آن است؛ پیری است و خرفتی!] ان‌شاءالله ...» از بیانات حکیمانه ی «حضرت کیر خر نظام» در دیدار زورکی با برخی دست اندرکاران پزشکی مادرمرده، برگرفته از «تارنگاشت مُعَظَّم لله» هشتم اسپند ماه ۱۳۹۸ (افزوده های درون [ ] از آنِ من است.  ب. الف. بزرگمهر)

ما مارکسیسم را چینی کردیم! ـ بازانتشار

بر بنیاد گفته ای از «شی جین پینگ»، رییس‌جمهوری چین، این کشور بیست میلیارد دلار وام و  صد و شش میلیون دلار کمک مالی برای گسترش اقتصاد غیرنفتی به کشورهای عرب آسیای باختری خواهد داد. وی در گردهمایی با نمایندگان بیست و یک کشور عرب گفت:
«باید روراست با هم داد و ستد کنیم؛ نه از جداگانگی های مان بترسیم و نه از دشواری های‌مان روی گردانیم و در زمینه ی سیاست بیرونی و راهبردهای گسترش [اقتصادی] بند به بند۱ گفتگو کنیم.»۲

دنباله ی سخنان ناگفته ی کاسه بشقاب فروش چینی را چنین پی می گیرم:
... دستگاه گوارش همه ی ما کم و بیش یکسان کار می کند و هیچ کیش و آیین و زبانی جز خوراکی و آشامیدنی سرش نمی شود؛ دانشمند بزرگ دوران ما: «کارل مارکس» که بسیاری از شما از بر زبان آوردن نام وی نیز تن تان می لرزد، گفته بود:
«آدمیان باید نخست بخورند و بیاشامند، پیش از آنکه بتوانند به سیاست، دانش، هنر، دین و کارهای دیگر بپردازند ...»۳ خوب! آن دانشمند بزرگ درباره ی چگونگی خوردن و آشامیدن، چیزی نگفته یا شاید یادش رفته بود که بگوید؛ ولی بگمانم روشن است که اگر کاسه بشقابی در کار نباشد، ناچاریم چون جانوران بخوریم و بیاشامیم و حتا نتوانیم با آشامیدن یک سوپِ جانبخشِ چینی، کمی جان بگیریم. اقتصاد که تنها نفت نیست و همه ی کشورها نیز از آن برخوردار نیستند. آماج ما از پرداخت وام به شما که مانند خودمان نفت و گاز چندانی ندارید، گسترش اقتصاد غیرنفتی است. برای ما چینی ها پایه و بنیادِ کار از ساخت و فروش کاسه بشقاب های زیبای چینی آغاز می شود و سپس به کالاهای دیگر گسترش می یابد. ما با سرمایه گذاری خود به شما از هرباره کمک می کنیم تا مانند آن ها را بسازید و با هم و با دیگران داد و ستد کنیم. می بینید که «کارل مارکس» و رفیقش «فریدریک انگلس» کار را بر بنیادِ چیزهای ساده ای نهاده اند:
«آدمیان باید نخست بخورند و بیاشامند ...» ما نیز بر همان بنیاد، کار آن ها که به نامِ مارکس «مارکسیسم» خوانده شده را در کشورمان آنچنان چینی کرده ایم که سرمایه داران خودمان، نه تنها از شنیدن نام آن ها ترس و لرز بر اندام شان نمی نشیند که خرسند شده و حتا لبخند می زنند. ما دنباله ی کار آن دو دانشمند بزرگ را پی گرفته، «مارکسیسم با ویژگی های چینی» را پدید آورده ایم که بسیار کارآست و با آنکه هنوز راه درازی برای آشتی دادن مارکس با داد و ستد و بازارِ سرمایه داری در پیش داریم، همه ی کوشش خود را در این راه بکار می بندیم و ساخت و فروش کاسه بشقاب و اینک، سرمایه گذاری برای آن در کشورهای شما نه تنها آماج که ابزاری برای پیشبرد «مارکسیسم با ویژگی های چینی» برای ماست.

ب. الف. بزرگمهر   ۲۱ تیر ماه ۱۳۹۷


پی نوشت:

۱ ـ پارسی نویسی:
در گزارش برگرفته، گفتارِ «به تفصیل» بکار رفته بود که بجای آن می توان گفتارِ پارسیِ «بند به بند»، گفت و نوشت.

۲ ـ برگرفته از تارنگاشت «اِیر فورس یک» ۲۰ تیر ماه ۱۳۹۷ (با ویرایش و پارسی نویسی درخور از اینجانب؛ افزوده ی درون [ ] نیز از آنِ من است.  ب. الف. بزرگمهر)

۳ ـ از سخنرانی فریدریک انگلس در مراسم خاکسپاری کارل مارکس:
«آدمیان باید نخست بخورند؛ بیاشامند؛ سرپناه داشته باشند و جامه ای بپوشند، پیش از آنکه بتوانند به سیاست، دانش، هنر، دین و کارهای دیگر بپردازند ...»

بازنشستگان صدقه بگیر نیستند!

«صندوق بازنشستگی کشوری» در یک اقدام عجیب خواسته یا ناخواسته با اعلام واریز تسهیلات یک میلیون و‌ دویست هزار تومنی به حساب بازنشستگان که البته و مطابق روال معمول با هیاهو و جنجال تبلیغاتی فراوان همراه بود و آنرا «خبرخوش برای بازنشستگان اعلام کرد» به نوعی موجبات وهن بازنشستگان وتوهین مسلم به ایشان را فراهم آورد و این قشر عظیم و محروم از بسیاری از امکانات رفاهی و معیشتی و‌ اقتصادی را تا حدِّ صدقه بگیر تنزل داد. اگرچه گوش و‌ چشم مسوولان بویژه مدیران «صندوق بازنشستگی کشور» در تهران، هم ناشنوا شده و ‌هم نابینا که این همه مصیت ها و مشکلات معیشتی و اقتصادیِ بازنشستگان را نمی بینند، گمان نمی کردیم این گروه از مدیران نالایق کشور تا این حد از بهره هوشی هم محروم باشند!

باید گفت، جناب آقای افتخار، مدیر «صندوق بازنشستگی کشوری»! این یک میلیون و دویست تومن، دردی از هیچ بازنشسته ای دوا نمی کند که شما منت آنرا بر سر آنان می گذارید و به قول خودتان لطف کرده آن را قرار است چهار ماهه و ‌در اقساط سیصد هزار تومنی از حقوق بازنشستگان کسر کنید.

لطف فرموده از این دست صدقات را به جیب مبارک خود و آن افرادی که چنین پیشنهاداتی می دهند واریز کنید؛ زیرا حضرتعالی و دوستان تان در «صندوق بازنشستگی» در تهران ظاهرا و علیرغم حقوق های چند ده میلیون تومانی، بیشتر به صدقات این چنینی محتاج هستید؛ بازنشستگان آنقَدَر عزت نفس دارند که در عین مشکلات و گرفتاری های اقتصادی حاضر به پذیرش چنین توهین هایی از جانب شما مدیران نالایق نیستند.

وحید حسینی

برگرفته از «تلگرام گروه اتحاد بازنشستگان»   هشتم اسپند ماه ۱۳۹۸ (با اندک ویرایش درخور بویژه در نشانه گذاری ها از سوی اینجانب:  ب. الف. بزرگمهر)

ما «کرونا» می خواستیم چکار؟!


کجای ما به هیتلر می ماند که اینجوری دست افراشته اید؟! ـ بازانتشار

کجای ما به هیتلر می ماند که اینجوری دست افراشته اید؟! البته نمی گوییم که هیتلر بد بود؛ کَاَنَّهُ آدم بسیار خوبی هم بود و کاری خدایی در پیش گرفته بود. او مانند باغبانی دلسوز می خواست زمین را وجین کند و دودمان آدم های اضافی را بباد دهد که کمونیست های بی دین و ایمانِ کافرستان و اکناف عالم، لعنت الله علیه، جلویش ایستادند و او را از انجام کارش بازداشتند و مع الاسف ناکام ماند. ما هم فی الواقع همان کار خدایی را در پیش گرفته ایم؛ با این تفاوت که او وظیفهِ خود را از ملت های پیرامون آلمان آغاز کرد و ما از همین کشور که نان آن را خورده و میوه هایش را می چینیم، کارمان را به پیش می بریم. البته کمی با چشم بصیرت که نگاه کنید، تفاوت مان بیش تر در زمینه های کار عملی و راهبردی است و در باطن، علی الخصوص میان آماج های مان چندان توفیری نیست؛ به عنوان نمونه، چنانچه مسأله ی کمونیست ها را در نظر بگیریم، او و حزبش در قَلع و قَمع آن ها در آلمان کامیاب بود؛ ولی ما نتوانسته ایم ریشه شان را در این کشور بسوزانیم و هنوز اندر خم یک کوچه ایم.

ب. الف. بزرگمهر  ششم آذر ماه ۱۳۹۸


زیرنویس تصویر:
دیدار «کیر خرِ خدا قُوّت گوی نظام» با «شجره ی خبیث» لات و لَش های مزدور و چاقوکش گروهبندی های خرموش اسلام پیشه ی فرمانروا بر میهن مان، ششم آذر ماه ۱۳۹۸


۱۳۹۸ اسفند ۶, سه‌شنبه

کسی که پادوی دشمن است و کارگر را تحریک به اعتصاب می کند، حسابش جداست ـ بازانتشار

«حضرت آیت الله خامنه ای، ”دفاع از حقوق مردم و تلاش برای حل مشکلات آنها“ را وظیفه همه مسوولان برشمردند و افزودند: قشرهایی از مردم بخصوص ”طبقات ضعیف“ تحت فشار هستند و باید همه همت مسوولان صرف حل مشکلات موجود شود. ”شناخت مشکلات جامعه، تمرکز بر حل مسائل اساسی و تقسیم کار برای رفع آنها“ توصیه مهم دیگر رهبر انقلاب به مسوولان سه قوه بود. ایشان با اشاره به تشکیل چندین جلسه با مسوولان و مدیران اصلی کشور درباره آسیب های اجتماعی و اقدام برخی مسوولان در کاهش بعضی از این آسیب ها افزودند: همه بدانند که مشکلِ حل‌نشدنی و گره‌ی بازنشدنی در کشور نداریم؛ اما باید در این زمینه آماده‌تر، پا به‌رکاب‌تر، بیشتر و دقیق تر، کار و تلاش کنیم.»*

دنباله ی بیانات از زبان حضرت بصیرت العظما:
به عنوان نمونه، همین مجتمع نیشکر هفت تپه را در نظر بگیرید! برادران ما در دولت، بالاخص رییس جمهور محترم، تصمیم گرفته اند تا آنجا را که کارگرانش نیز سخت موی دماغ نظام شده اند به ورشکستگی بکشانند و با کمک برادر محترم ایشان که در این میان، در زمینه ی «هولدینگ» و اینا پیشرفت های قابل ملاحظه ای کرده اند، آن را به ثمن بخس خریده و با بخش خصوصی خارجی تاخت بزنند و انشاء الله قال قضیه را بکنند. دلیل شان هم درست است و می گویند، حالا که بخش خصوصی داخلی، نتوانسته از عهده ی کار در آنجا برآید، راه دیگری جز فروش آن به خارجی ها بر جای نمی ماند. خوب! تقسیم کار خوبی هم بحمدلله در میان برخی وزرای مربوطه انجام شده و تنها برخی «شیطنت کاری ها» مانده که گروهی فتنه گر و مزدور دشمن در لباس کارگر، مُخلِّ آسایش شده، اعتصاب راه می اندازند و کارگران را تحریک می کنند  و این ها هم در برخورد قانونی با آن اخلالگران، دست و بال شان بسته است. ما به ایشان گفتیم، قرار بر این نیست که همه ی کارها را خودتان انجام بدهید و «مشکلِ حل‌نشدنی و گره‌ی بازنشدنی در کشور نداریم». برخی کارها که قانون، مُخلِّ انجام آن هاست را باید به اهل آن سپرد. خوب هم جواب می دهد. نمونه اش قضیه اسیدپاشی. ما که نمی توانستیم راسا وارد شویم و بهانه بدست بلندگوهای تبلیغاتی استکبار بدهیم. آنجا هم همینطور است. با کارگری که هیجانی وارد ماجرا شده، باید صحبت و روشنگری کرد و اگر لازم بود زبان به تهدید گشود؛ ولی کسی که پادوی دشمن است و کارگر را تحریک به اعتصاب می کند، حسابش جداست.

ب. الف. بزرگمهر    ۲۶ دی ماه ۱۳۹۶


هان، پدرسوخته! بد می گویم؟! ـ بازانتشار

چه تفاوتی می کند عبدالله من برنده باشم یا تو، هنگامی که هر دو زیر سایه مهمانان ناخوانده ی جا خوش کرده در این مرز و بوم، چشم دیدن یکدیگر را نداریم؟! بیا و بگذر! هر چه نباشد، من ریشم را بیش از تو در آسیاب آن ها سپید کرده ام. هان، پدرسوخته! بد می گویم؟!

ب. الف. بزرگمهر    هشتم مهر ماه ۱۳۹۸


زیرنویس تصویر:
اشرف اَنی و عبدالله به توان دو، هر دو در گزینش پوشالی ریاست ‌جمهوری آن کشور، خود را پیروز خواندند!


۱۳۹۸ اسفند ۵, دوشنبه

میان ماه وی تا ماه گردون ... ـ بازانتشار

شق القمری که آن حضرت انجام داده، اینگونه بوده است که در تصویر می بینید! دو پاره شدن ماه را برای «عوام النّاس» بیچاره درآورده اند؛ برای آن حضرت، هر شب یکپارچه ماه بوده و تنها هر از گاهی، شب به شب، نو می شده است!

ب. الف. بزرگمهر    سوم آذر ماه ۱۳۹۲


* میان ماه من تا ماه گردون، تفاوت از زمین تا آسمان است

·         تصویر از «گوگل پلاس»


ماهی های خاکستری کوچولو، بی هیچ نشانی از گذشته و آرزو و آرمانی ـ بازانتشار

همه شان می خواستند «ماهی سیاه کوچولو» بشوند و از آن برکه ی کوچک به دریا برسند. بسیاری شان نیز به دریا رسیدند؛ دریایی بس بزرگ تر از دریای پندارشان: اقیانوس! اقیانوسی که بگونه ای باورنکردنی، ماهیتی فریبا داشت. آن ها به اقیانوس پهناور و ژرف سرمایه داری رسیدند و در آن، آرام آرام و گاه با شتابی بسیار، آنچنان غوته ور شدند که به ژرفای آن نیز دست یافتند؛ جایی که چون آبزیان چنان ژرفایی، دیگر نیازی به چشم و گوش نبود؛ بجای آن، فشار سهمگینی بود که نه تنها بر دوش شان فرود می آمد که همه ی بدن و روح و روان شان را درهم می فشرد تا به آن خو بگیرند؛ خو بگیرند تا بسیاری چیزها را از سر بدر کنند و سبکبال تر شوند؛ و خو نیز گرفتند. دیگر کم تر نشانی از خواست و آرزوی دیدن نور در ژرفاهای کم تر در آن ها برجای ماند و رفته رفته، رنگ شان نیز به خاکستری روشن گرایید:
ماهیان خاکستری کوچولو، بی هیچ نشانی از گذشته که حتا توان بالا آمدن از آن ژرفا را نیز از دست دادند و چنانچه دل به دریا بزنند و بخواهند اندکی بالاتر بیایند با کم شدن فشار، خواهند ترکید.

نه! جای مان، همینجاست و فراز و بازگشتی در کار نیست؛ آه چه آرزوها و آرمان هایی در سر داشتیم و برآورده نشد؛ آرزو و آرمان؟ کدام آرزو و آرمان؟! سر؟ مگر ما هنوز سر داریم؟ دهان داریم که بخوریم و از آنسو شاید سوراخی برای پس دادن آنچه خورده ایم که چندان، احساسش نیز نمی کنیم. اینجا به هیچکدام از این ها نیازی نیست ...

ب. الف. بزرگمهر   ۱۷ آذر ماه ۱۳۹۷


۱۳۹۸ اسفند ۴, یکشنبه

ارواح شکمت مردک دروغگو!

«رهبر انقلاب اسلامی [انگلیسی ـ آمریکایی!] با شکر خداوند متعال و قدردانی عمیق از حضور گسترده مردم در انتخابات برغم این تبلیغات مغرضانه، گفتند:
خداوند اراده کرده است این ملت را پیروز کند. [سَنَ نه؟! مگر تو نماینده ی خدایی؟ تو حتا از سوی مردم ایران نیز نمایندگی نداری: کیر خری از همان نخست کاشته شده با همدستی «اُم الفساد والمفسدین»: اکبر نوقی بهرمانی گوربگور شده، بی هیچ دانش و بینشی و ناگزیر به آویزان وانمودن خود به ریسمانی آسمانی!]

ایشان دشمنیِ دشمنان با ملت ایران را محدود به عرصه‌های اقتصاد، فرهنگ و باورهای دینی و انقلابی مردم ندانستند و افزودند:
آنها حتی با انتخابات ملت ایران نیز مخالف هستند؛ چرا که نمی‌خواهند پدیده شرکت مردم به‌نام دین در پای صندوق رأی و در خدمت انقلاب، به‌عنوان یک واقعیت تثبیت شود.  [بیهوده مکوش خود را پشت مردمی که هر آن به میدان آمدند، تو دروغگوی لافزن حقیر را بیشرف نامیدند، پنهان کنی! یا شاید آماج سخنت از مردم، کلان دزدان و تخم و ترکه ی شکمباره شان و شماری مزدور و سرکوبگر است؟ بله! آن ها در چنین نمایش ریشخندآمیزی همدست بوده و همچنان هستند. این را هم بدان که چنانچه حتا نیمی از این آمار دروغین بیرون داده می شد، باز هم در درستی آن جای دودلی و بدگمانی بود. آمار راستین نمی تواند چیزی بیش از دست بالا ۱۵ ٪ باشد. گفتی که «شهر قم یکی از ՛شلوغ‌ترین՝ حوزه‌های انتخابیه بود.» کمی با خود بیندیش، مردک دَبَنگ! خنده دار نیست که واقعیت را زیر عبارتِ ՛شلوغ‌ترین՝ پنهان می کنی؟ واقعیت چنین است که هم آن رحمانی فضله و هم دشمن بر زبان آورده اند: «... میزان مشارکت در استان قم یکی از پایین‌ترین نرخ‌ها را نشان می‌دهد و در میان ۳۱ استان رده ۲۴ را از نظر میزان مشارکت به خود اختصاص داده است ... میزان مشارکت در انتخابات مجلس نیز در شهر قم ۴۳ درصد اعلام شده است که نسبت به دوره پیش ۱۸ درصد کاهش نشان می‌دهد.» (گزیده گزارش زیر) بگو ببینم! آیا خرموش ها در آنجا شلنگ تخته می انداختند و جست و خیز می کردند که شلوغ شده بود؟]

حضرت آیت‌اللهِ [یکشبه] خامنه‌ای، برگزاری انتخابات در نظام اسلامی را باطل‌کننده ادعای دشمنان مبنی بر مخالفت دین با آزادی و دموکراسی خواندند و گفتند:
انتخابات در جمهوری اسلامی نشان می‌دهد که دین مظهر کامل یک دموکراسی همه‌جانبه است و برگزاری ۳۷ انتخابات در طول ۴۱ سال نشان‌دهنده اهتمام بی‌نظیر نظام اسلامی به مردم‌سالاری است. [با این همه زندانی سیاسی و سرزمینی که به نوبه ی خود به زندانی بزرگ دگردیسیده، بر زبان راندن چنین یاوه هایی به پررویی و بیشرمی بیمانندی نیازمند است!]»


***

«وزیر ولایت خرموش های همچنان فرمانروا بر ایران، میزان مشارکت سراسری در انتخابات مجلس یازدهم را ۴۲.۵ درصد و در تهران ۲۵ درصد اعلام کرد و گفت مسائلی چون کرونا، حوادث آبان و هواپیمای اوکراینی باعث کاهش مشارکت در این انتخابات شد.

عبدالرضا رحمانی‌فضله، روز یکشنبه چهارم اسفند در نشست خبری‌اش، همچنین شمار کل رأی‌دهندگان را ۲۴ میلیون و ۵۱۲ هزار و ۴۰۴ نفر اعلام کرد. وی با اعلام اینکه واجدان شرایط رأی در این انتخابات ۵۷ میلیون و ۹۱۸ هزار و ۱۵۹ تن بود، گفت که میزان مشارکت در کل کشور ۴۲.۵۷ درصد بوده است. این رقم پایین‌ترین میزان مشارکت در انتخابات چهل و یکسال گذشته است و در سنجش به انتخابات مجلس دهم نیز ۱۹ درصد کاهش نشان می‌دهد. وی همچنین میزان مشارکت در شهر تهران را ۲۵.۴ درصد (یک میلیون و ۸۴۱ هزار نفر) اعلام کرد. این میزان مشارکت حدود نیمی از مشارکت در انتخابات مجلس دهم است. در آن انتخابات میزان مشارکت ۵۰ درصد بود.

رحمانی فضله همچنین گفت در قم بیش از ۴۳ درصد از افراد واجد شرایط در انتخابات شرکت کردند که ՛لازم است از آنان هم تشکر شود که با توجه به ورود کرونا این مشارکت انجام شد.՝

پیش تر رهبر درِ پیتی خرموش های همچنان فرمانروا بر ایران گفته بود که شهر قم یکی از «شلوغ‌ترین» حوزه‌های انتخابیه بود. این سخنان در حالی بیان شده که میزان مشارکت در استان قم یکی از پایین‌ترین نرخ‌ها را نشان می‌دهد و در میان ۳۱ استان رده ۲۴ را از نظر میزان مشارکت به خود اختصاص داده است ... میزان مشارکت در انتخابات مجلس نیز در شهر قم ۴۳ درصد اعلام شده است که نسبت به دوره پیش ۱۸ درصد کاهش نشان می‌دهد.

برگرفته از تارنگاشت دروغپردازِ و بی هیچگونه مسوولیتِ اخلاقیِ وابسته به وزارت امور خارجی یانکی ها: «رادیو فردا»  چهارم اسپند ماه ۱۳۹۸ (بختی برای ویرایشِ گسترده ی این گزیده گزارش نداشتم و تنها در برخی جاها واژه های درخور را جایگزین نموده ام. برجسته نمایی های متن نیز از آنِ من است. ب. الف. بزرگمهر)

برداشت و بازنویسی درونمایه ی این تارنگاشت در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید!
از «دزدان ارجمند اندیشه و ادب» نیز خواهشمندم به شاخه گلی بسنده نموده، گل را با گلدان یکجا نربایند!

درج نوشتارهایی از دیگر نویسندگان یا دیگر تارنگاشت ها در این وبلاگ، نشانه ی همداستانی دربست با آنها نیست!