اندیشه ها و زمزمه هایی با خود که شوربختانه نتوانستم آنگونه که باید و شاید بیش تر روی آن ها کار کنم (تاریخ بارگیری در رایانه : ۹ ـ ۸ ـ ۲۰۲۰).
ب. الف. بزرگمهر دهم اردی بهشت ماه ۱۴۰۴
https://youtu.be/5URcqVKJrJE
اندیشه ها و زمزمه هایی با خود که شوربختانه نتوانستم آنگونه که باید و شاید بیش تر روی آن ها کار کنم (تاریخ بارگیری در رایانه : ۹ ـ ۸ ـ ۲۰۲۰).
ب. الف. بزرگمهر دهم اردی بهشت ماه ۱۴۰۴
https://youtu.be/5URcqVKJrJE
با همین داس، شما مفتخواران بیکاره و علف های هرزه ی لیبرال دمکرات و سوسیال دمکرات تان که میان ما کارگران و زحمتکشان بُر خورده اند را هر بار که سر بلند کنید، درو و واچین (وجین) خواهیم نمود؛ می دانیم چه کار دشوار و همچنان جانفرسایی است؛ ولی چاره ای نداریم. نباید بگذاریم تا بیش از این، جان بگیرید و جان مان را بستانید. با همین چکش تا هنگامی که هنوز ناگزیر زنده اید و نتوانسته ایم همبود دلخواه خود که در آن از بهره کشی نشانی نیست را برپا کنیم، توی مغزتان خواهیم کوبید. داس و چکش مان به همان اندازه که ابزارهای کارمان هستند، در کارزارمان با شما تفاله ها بکار خواهند آمد. ما دمکراسی و آزادی بورژوازی در بهره کشی از نیروی کار زیر هر پوششی از آن میان، شیرین زبانی درباره ی «ارزش های همه بشری» که با آن سرمان شیره مالیدید و بسیاری از دستاوردهای مان را نابود کردید را نه تنها برسمیت نمی شناسیم که چنین ارزش های دروغینی را زیر پا له می کنیم. ما این بار، «دیکتاتوری پرولتاریا»۱ را چه خوشایند شما بورژواها و خرده بورژواهای دودل باشد یا نباشد با پیگیری بیش تر و همه سویه ای به انجام خواهیم رساند.۲ این دیکتاتوری که بگونه ای سنجش ناپذیر، «دمکراتیک تر از دمکراتيک ترين جمهورى های بورژوايى است ...»۳ به همان اندازه که برای شما بهره کشان، دیکتاتوری است و راه آزادی تان را می بندد، برای طبقه کارگرِ یه فرمانروایی دست یافته در هر جایی و زحمتکشان پیرامون وی، دمکراسی از گونه ای دیگر است.۴
ب. الف. بزرگمهر ۱۳ اُردی بهشت ماه ۱۳۹۸
https://www.behzadbozorgmehr.com/2019/05/blog-post_3.html
پی نوشت:
۱ ـ «میان همبودهای سرمايهدارى و کمونيستى، دوران دگردیسی انقلابىِ همبود نخست به همبود دوم جای می گیرد. سازگار با اين دوران، يک دوران جابجایی سياسى نيز از هستی برخوردار است و دولتِ اين دوران، چيز ديگرى جز ديکتاتورى انقلابى پرولتاريا نمي تواند باشد.» برگرفته از نوشتار «انقلاب پرولترى و کائوتسکى رانده شده (مُرتد)»، و. ای. لنین، ۱۹۱۸ ترسایی (با ویرایش و پارسی نویسی درخور از اینجانب: ب. الف. بزرگمهر)
«بلشويسم انديشه ی ”ديکتاتورى پرولتاريا“ را در سراسر جهان گسترش بخشید و اين واژه ها را از زبان لاتين به روسى و سپس به همه ی زبان هاى جهان برگردان نمود و در نمونه ی فرمانروایی (حاکمیت) شوروى، نشان داد که حتا کارگران و دهگانان تهيدست در يک کشور وامانده و حتا ناآزمودهترين، بى دانشترين و از دیدگاه سازمان یافتگی، خو نیافته ترین شان از این توان برخوردار بودند تا يک سال تمام با همه ی دشوارىهاى سترگ، همراه با پیکار با بهره کشان (که بورژوازى همه ی جهان آن را پشتيبانى مي کرد)، فرمانروایی زحمتکشان را پاس دارند و آنچنان دمکراسى پدید آورند که از همه ی دمکراسىهاى پيشين جهان، والاتر و دامنهدارتر باشد؛ و نيز توانستند، کنش های نوآورانه ی ده ها ميليون کارگر و دهگان در رشته انجام سوسياليسم در کردار را بیاغازند.» برگرفته از نوشتار «انقلاب پرولترى و کائوتسکى رانده شده (مُرتد)»، و. ای. لنین، ۱۹۱۸ ترسایی (با ویرایش و پارسی نویسی درخور از اینجانب: ب. الف. بزرگمهر)
۲ ـ «مبارزه طبقاتی ناگزیر به
دیکتاتوری پرولتاریا می انجامد. ... این دیکتاتوری فقط گذاری است به سوی نابودی
هرگونه طبقه، به سوی جامعه فارغ از طبقات» (برگرفته از «دولت و انقلاب»، و.
ای. لنین). لنین، درباره این کشف پر اهمیت تئوریک ـ سیاسی می گوید:
«دوران گذار از سرمایه داری به کمونیسم البته نمی تواند با اشکال سیاسی بسیار فراوان و بسیار گوناگون همراه نباشد، ولی ماهیت آنها ناگزیر یکی، دیکتاتوری پرولتاریا خواهد بود» (همانجا) وی در جای دیگر می افزاید:
«محدود نمودن مارکسیسم
به آموزش درباره مبارزه طبقاتی، معنایش مثله کردن مارکسیسم، تحریف آن و تنزل دادن
آن به سطحی است که برای بورژوازی قابل پذیرش باشد. مارکسیست فقط کسی است که پذیرش
مبارزه میان طبقات را به پذیرش دیکتاتوری پرولتاریا برساند.» (همانجا)
۳ ـ برگرفته از نوشتار «انقلاب پرولترى و کائوتسکى رانده شده (مُرتد)»، و. ای. لنین، ۱۹۱۸ ترسایی
۴ ـ هرگاه بشيوه ی مارکسيستى داوری کنیم، بايد بگوييم: بهره کشان بیگمان دولت را (سخن هم بر سر دمکراسى به آرش يکى از برونزدهای دولت است) به ابزار چیرگی طبقه ی خود، همانا بهره کشان بر بهره دِهان، دگرمی دیسند. از اين سویه، هم دولت دمکراتيک تا هنگامی که بهره کشانِ چیره بر بیشینه بهره دِهان از هستی برخوردارند، ناگزير دمکراسى ویژه ی بهره کشان خواهد بود. دولت بهره دِهان بايد از بيخ و بُن با چنين دولتى جداگانگی داشته باشد؛ بايد دمکراسى ویژه ی بهره دِهان و ابزار سرکوب بهره کشان باشد و سرکوب طبقه هم به آرشِ نابرابرى اين طبقه و جدا (مستثنى) نمودن وى از «دمکراسى» است.
برگرفته از نوشتار «انقلاب پرولترى و کائوتسکى رانده شده (مُرتد)»، و. ای. لنین، ۱۹۱۸ ترسایی (با ویرایش و پارسی نویسی درخور از اینجانب؛ برجسته نمایی های متن نیز از آنِ من است. ب. الف. بزرگمهر)
حضرت مُعتکف بالله! نماینده آفریکای جنوبی به کشت و کشتار ددمنشانه ی توده های عرب غَزه پرخاش می کند؛* نه کسی کم تر از «بَلال حَبَشی اذان گو»! دیگران و از آن میان بویژه مردم دلاور یمن به رویارویی با هارترین امپریالیست های «جامعه جهانی»: «یانکی» ها و انگلیسی ها برخاسته و خون می دهند. هیچکدام شان چون تو موش چُس مرده در گیراندن اخگر (بجای «جَرَقّه») جنگی نابرابر، بیهوده و تبهکاران که به جان باختن هزاران شهروند بیگناهِ یهودی و بویژه عرب انجامیده و روند دوستی و آشتی در آن سامان بلاخیز را که می رفت تا به بهبودی های بیش تر بینجامد را در همراهی خواه ناخواه با «نادان یابو» و رژیم فراراستش به کینه جویی و دشمنی فزاینده ای میان شان دگردیساندی، نخش نداشته اند؛ اکنون، همان ها پای در میدان دارند و تو و ناکسان و نابکاران (همانا «اراذل و اوباش») دَم و دستگاه پوشالی ات، دُم های تان را لای پاهای تان گرفته و از ترس «شیطان بزرگ» که به دست و پایش افتاده تا شما را گفتگو کند، جیک تان هم درنمی آید؛ بماند که خود تو مادربخطای کونکونک باز (سعید توسی باز هم می توان گفت و نوشت!)، دلباختگی سال های جوانی ات به آتش افروزی (سینما رِکس آبادان در همکاری با «ساواک رژیم گوربگور شده ی پیشین) را فراموش نکرده و ناکسان و نابکاران «آتش به اختیار» را در حالیکه ارواح ننه ات، گوشه نشین شده و وردهای آسمانی ـ ریسمانی می خوانی به پیگیری چنان نابکاری هایی دلگرم می کنی؛ و چه جایی بهتر از ایران بچنگ تان افتاده که در آن جولان دهید و آتش بگیرانید؟
سرنگون باد گروهبندی های خرموش اسلام پیشه ی فرمانروا بر میهن مان در جنگی ساز و برگ یافته به جنگ ابزار!
برپا، پایدار و پیروز باد پیشانی یگانه ی خلق های ایران برهبری طبقه کارگر!
ننگ و نفرت بر همه ی رژیم هایی که به هر شوند سودجویانه و کوته بینانه از رژیم تبهکارِ دزدان اسلام پیشه ی ننگ ایران و ایرانی پشتیبانی می کنند!
ب. الف. بزرگمهر دهم اردی بهشت ماه ۱۴۰۴
* نماینده آفریقای جنوبی در لاهه: نسلکشی غزه جلوی چشم جهانیان ادامهدارد
ـ نماینده آفریقای جنوبی در دیوان بینالمللی دادگستری اعلام کرد: نسلکشی در غزه، آزار و اذیت و کشتار فلسطینیهای ساکن این منطقه، جلوی چشم جهانیان ادامهدارد.
ـ در دومین روز از جلسات دیوان بینالمللی دادگستری درباره شرایط غزه، وکلای مدافع و نهادهای حقوق بشری بار دیگر رژیم اشغالگر را به نسلکشی در نوار غزه متهم کردند، آن هم در حالی که جهان با «چشمانی باز» نظارهگر این وضعیت است.
ـ سازمان عفو بینالملل اخیرا در گزارشی، جنایات رژیم صهیونیستی در غزه را نوعی پخش زنده نسل کشی اعلام و کوچاندن اجباری بخش عمدهای از جمعیت غزه و ایجاد عمدی فاجعه انسانی از طریق محاصره کامل و ممانعت از ورود کمکهای بشردوستانه به این منطقه را بخشی از این جنابات عنوان کرد.
برگرفته از «تلگرام خبرگزاری خرموش نشان ایر و اینا» نهم اردی بهشت ماه ۱۴۰۴ (بختی برای ویرایش این گزیده گزارش نداشتم. ب. الف. بزرگمهر)
ملیجک چاچولباز! می شنوی چه می گوید؟ لالایی و یاوه گویی هایی چون «ما می توانیم ...» و اینا نیست؛ فریاد درد و رنج توده های مردم ایران بویژه در سامان هایی با کم ترین برخورداری چون کهکیلویه و بویر احمدی است که مردم نه تنها با تنگدستی دربرگیرنده و روزافزونی دست و پنجه نرم می کنند که حتا آب، جاده ی درست و درمان و درمانگاه هایی حتا با کم ترین برخورداری از کادر درمان و ابزارهای بایسته از آن ها دریغ شده و می شود.
نمی خواهی بروی با آن ها پرتوری یادگاری بگیری و دلداری شان بدهی که گویا بهار زندگی همراه با کمپُزه و خیار در راه است؟ هم اندیشی و یافتن راهکارهای تازه برای نرمش قهرمانانه ای دیگر با «جامعه جهانی» بهتر و نان و آبدارتر است؛ درست می گویم مردک مادربخطا؟
سرنگون باد گروهبندی های خرموش اسلام پیشه ی فرمانروا بر میهن مان در جنگی ساز و برگ یافته به جنگ ابزار!
برپا، پایدار و پیروز باد پیشانی یگانه ی خلق های ایران برهبری طبقه کارگر!
ننگ و نفرت بر همه ی رژیم هایی که به هر شوند سودجویانه و کوته بینانه از رژیم تبهکارِ دزدان اسلام پیشه ی ننگ ایران و ایرانی پشتیبانی می کنند!
ب. الف. بزرگمهر نهم اردی بهشت ماه ۱۴۰۴
ویدئوی پیوست: می شنوی چه می گوید؟ لالایی و یاوه گویی هایی چون «ما می توانیم ...» و اینا نیست
چرا که نه؟ کَاَنَّهُ مادر مُکَرَّمه ات هم که این حرف گنده را توی دهن تو کاشته، می تواند مرا بغل کند؛ من همان جایگاه پیامبر اسلام را دارم.
از زبان «کیر خر نظام خرموش پرور»: ب. الف. بزرگمهر نهم اردی بهشت ماه ۱۴۰۴
***
حالا که به سن تکلیف نرسیدم، میشه شمارو یه کم بغل کنم؟
حِلما، دختر خردسال شهید پوریا احمدی رو به رهبر «مُنقَلب» (بجای «انقلاب»: «حالا که به سن تکلیف نرسیدم، میشه شمارو بغل کنم؟»
برگرفته از «تلگرام خبرگزاری خرموش نشان ایر و اینا» نهم اردی بهشت ماه ۱۴۰۴
ویدئوی پیوست: کَاَنَّهُ مادر مُکَرَّمه ات هم که این حرف گنده را توی دهن تو کاشته، می تواند مرا بغل کند
بله! فرمایش بسیار جاافتاده و درستی است (ویدئوی پیوست)؛ ولی وختی نه تنها داد و ستدهای کلان با دیگر کشورهای جهان که کم و بیش همه ی اختساد کشور در دست کلان سوداگران و بازرگانان است و آن ها در کردار، سیاست های خُرد و کلان را در چنگ خود دارند، همه ی دَم و دستگاه دیوانسالاری و از آن میان سرمایه های انباشته شده در بنگاه های اختسادیِ گویا وابسته به «کیر خر نظامِ خرموش پرور» با مشتی دله دزدهای دیگر که کم تر کسی از خورد و بردِ درون و بیرون شان آگاه است، همه ی آن دَم و دستگاه و خیمه ای همچنین دربرگیرنده ی مفتخوارِان و خمس و زکات بگیران، پوشال هایی اینجا و آنجا پراکنده بیش نخواهند بود و چیزهایی خنده دار و همزمان گریه آور رخ می دهند که سه نمونه شان را بازمی گویم:
ـ فروش گندم به بهای بسيار کمتری در سنجش با خوراک دام۲
ـ بکارگیری روان های مردگانی که شاید هیچگاه هستی نداشته
اند در شهرداری تهران،۳ یادآور
داستان بسیار زیبای «روان های مرده» («نفوس مرده») از یکی از زبردست ترین
نویسندگان روسیه و جهان به نام «نیکلای گوگول» بویژه در آفرینش و نمایش مَنِش
(«پرسوناژ») های گوناگون آدمیان.
بدین سان، کل انتقاد به میان آمده، افزون بر آنکه پدیده ای نو در "رژیم" سزاوار سرنگونی تبهکار دزدان اسلام پیشه نیست، به یاسین خواندن در گوش خر می مانَد و بجایی نمی رسد؛ نمی گویم نباید گفت؛ باید گفت و برای آن راه یا راه های چاره ای کارآمد اندیشید که از دید من، بر بنیاد برآوردی دانشورانه (با کاربرد «سوسیالیسم دانشورانه»)، راهکاری کم تر از سمتگیری و همسو شدن و نمودن همه ی نیروهای خواهان پیشرفت و سربلندی ایران برای سرنگونی رژیم پوشالی ایران بر باد ده نبوده و نخواهد بود.
سرنگون باد گروهبندی های خرموش اسلام پیشه ی فرمانروا بر میهن مان در جنگی ساز و برگ یافته به جنگ ابزار!
برپا، پایدار و پیروز باد پیشانی یگانه ی خلق های ایران برهبری طبقه کارگر!
ننگ و نفرت بر همه ی رژیم هایی که به هر شوند سودجویانه و کوته بینانه از رژیم تبهکارِ دزدان اسلام پیشه ی ننگ ایران و ایرانی پشتیبانی می کنند!
ب. الف. بزرگمهر هشتم اردی بهشت ماه ۱۴۰۴
پی نوشت:
۱ ـ قرار
است این بار به عنوان نمونه حتا با دستی «اورانیوم پرچگال» (غنی شده) به بازار
کشورهای امپریالیستی برده و بیگمان به رقمی ناچیز بفروشند و با دستی دیگر از همان
کشورها «اورانیوم کم چگال» یا اورانیوم طبیعی
بخرند! بسان آن است که در بازار پیش از پیدایش سرمایه داری و هماوندی های پولی در
جهان که در آن داد و ستدها پایاپای انجام می گرفت، گاوی چاق و چله به بازار برده و
بجای داد و ستد یا کالایی دیگر، گاوی لاغر مردنی خریده به خانه بیاوری. در آن
هنگام، سده ها پیش، اگر کسی به چنین کاری دست می یازید، دیوانه اش می خواندند و
اگر به پادافره کارش سزایی درخور نمی دید، دستِکم دیگر به بازار فرستاده نمی شد؛
ولی هم اکنون، در رژیم تبهکار جمهوری اسلامی و بزرگ بازرگانان سوداگر و زنهارخوار
(خائن) فرمانروا بر هست و نیست ایران و ایرانی، چنین کاری دو بار سود آور است:
هم در فروش و هم در خرید، جیب آن ها پر می شود و خرسند و خوشنود، نمازهای پرآب و تاب تری به درگاه الله می خوانند؛ از چندی پیش نیز به چنین کاری دست یازیده و سبیل دیوانسالارانی چون آن مردک خودفروخته: «عین الله رژیم» (علی اکبر صالحی) را نیز چرب کرده اند؛ درباره ی اینکه اورانیوم پرچگال و دسترنج دانشمندان و زحمتکشان آن رشته را پیشاپیش و بیگمان "داوطلبانه" فروخته اند، جیک شان در نمی آید؛ ولی زمینه ی بر زبان راندن و بازگویی آن به توده های مردم ایران را اینگونه آماده می کنند:
«اکنون ایران هم می تواند
اورانیوم غنی شده تولید کند و هم می تواند بفروشد و در قبال آن اورانیوم طبیعی
وارد کند. پیش از این نمی توانستیم تولید کنیم، نمی توانستیم بفروشیم و نمی توانستیم
وارد کنیم.» (از گفته های «عین الله رژیم»: علی اکبر صالحی، ششم اَمرداد ماه ۱۳۹۴ در نشستی با «کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس»)
برگرفته از «بازی برد ـ برد سوداگران اینچنین است: ستاندن گاوی لاغر مردنی در برابر گاوی چاق و چله!» ب. الف. بزرگمهر ۱۳ امرداد ماه ۱۳۹۴
https://www.behzadbozorgmehr.com/2015/08/blog-post_11.html
۲ ـ «گندم خريداری شده توسط واسطهها که در واقع از چرخه توليد نان خارج میشود، به واحدهای دام و طيور يا صنايع غذايی فروخته شده است. بالابودن بهای خوراک دام و طيور در کشور که به بيش از دو برابر افزايش يافته بود، دامداران را مجبور کرد که برای تغذيه دامهای خود از گندم که بهای بسيار کمتری نسبت به خوراک دام داشت استفاده کنند.» (روزنامه شرق)
برگرفته از «حاکمیتی ناکارآمد؛ ولی بیش از آن دزد و نابکار »
https://www.behzadbozorgmehr.com/2013/07/blog-post_1706.html
۳ ـ این
نمونه از پلشتی و تبهکاری فرمانروا بر دم و دستگاه رژیم ایلخانی دزدان اسلام پیشه
(نامه ی پیوست)، شاید به پای نمونه های دیگری چون تبهکاری های شهرداری تهران که در
آن از آن میان، شماری کارمند که از بنیاد هستی نداشته و سالیان سال به نام شان
حقوق دریافت می شده*، نرسد؛ ولی بگونه ای
باورنکردنی، ساده و شگفت انگیز است: حضرت آقا برای دستیابی به خانه ای سازمانی، در
جایگاه مسوول به خود نامه ای رسمی می نویسد و آن را دستینه می کند:
ـ بسمه تعالی ... قُل هوالله اَحَد جوجه رفت زیر سبد!
اگر کارمندان ندیده و نشناخته ی شهرداری تهران، یادآور داستان «نفوس مرده» از داستان نویس توانای روسی: نیکلای گوگول است، این یکی از سادگی به «کلک مرغابی» پشتِ پا می زند.
ب. الف. بزرگمهر ۱۷ مهر ماه ۱۳۹۶
https://www.behzadbozorgmehr.com/2017/10/blog-post_9.html
همچنین:
«خدا نیکلای گوگول را بیامرزد. ما بهمراه یکی دو برادر،
داستان نفوس مرده وی را در شهرداری تهران پیاده کردیم. فکرش را بکنید؛ چندین و چند
سال این همه بنده خدا را سرِ کار گذاشتیم و چه درآمدی؟! نگو و نپرس! حالا می
پرسند، این ها از کجا پیدا شدند و کجا رفتند. ما از کجا بدانیم؟! بگذار خودشان دنبال
شان بگردند؛ آدم است دیگر؛ یک روز می آید و روز دیگر باید برود ...»
برگرفته از یادداشت «خدا نیکلای گوگول را بیامرزد ...» ب. الف. بزرگمهر ۱۳ اُردی بهشت ماه ۱۳۹۷
https://www.behzadbozorgmehr.com/2018/05/blog-post_3.html
ویدئوی پیوست: این ها یاسین بگوش خر خواندن است
دردت بجانم! می خواهی برایت کمی نهج الملاقه بخوانم تا دردت انشاء الله کاهش یابد؟
از زبان ملیجک چاچولباز نظام رو به یکی از جان بدر بردگان زخمی ترکش سهمگین و خونبار بندری نیمه ویران: ب. الف. بزرگمهر هشتم اردی بهشت ماه ۱۴۰۴
بگمانم وخت مبارک و میمون تان به اندازه ای کم بود که نتوانستید همدردی و دلداری کوچکی با بازماندگان جانباختگان از خود نشان دهید؟! خوب! من این کار را بجای حضرتعالی انجام می دهم و به یادبودِ جانباختگان چند شمعی در کلیسا روشن می کنم.
از زبان موش خرمای نیرنگباز روسی که هم اکنون برای از سر گذراندن بلای زمینی بزرگ تری نخش جانور خانگی دست آموز لات بی همه چیز «یانکی» را بازی می کند؛ گرچه این بار هم کلاه گشادی سر وی و گروهبندی دیوانسالارش خواهند نهاد: ب. الف. بزرگمهر هشتم اردی بهشت ماه ۱۴۰۴
همدردی پوتین با ایران پس از حادثه* بندر شهید رجایی
«ولادیمیر پوتین»، رئیس جمهوری روسیه، در واکنش به حادثه* مرگبار انفجار در بندر شهید رجایی، به رهبر معظم انقلاب، دولت و مردم ایران تسلیت گفت.
در متن این پیام آمده است: «مراتب تسلیت صمیمانه ما را برای جانباختگان و ویرانیهای گسترده ناشی از انفجار در بندر شهید رجایی بپذیرید و همچنین لطفاً مراتب همدردی و حمایت های ما را به خانواده های جانباختگان این حادثه برسانید. آرزوی شفای عاجل برای همه مجروحان داریم.»
برگرفته از «تلگرام خبرگزاری خرموش نشان ایر و اینا» هفتم اردی بهشت ماه ۱۴۰۴ (دانسته از ویرایش بوم بالا خودداری ورزیده ام. ب. الف. بزرگمهر)
* شنگول منگول های مزدور رسانه ای از واژه های «عاغا بزرگ تان» که توده های مردم ایران را به شیوه ی تبار تازی گزیده اش: «عوام النّاس» می بیند و آن ها را خوار و کوچک می شمارد، سود برده و بلای بزرگ و دلخراشی که در آن بویژه کارگران کشته و زخمی شده اند را «حادثه» می خوانی؟! ننگ بر شما! می توانستید چشمان کور شده تان را هم بگذارید که انگار گویی ننه ی مکرمه ی فلان نشانه ی خدا (همانا آیت الله بزبان تازی گَزیده!) درگذشته و به «لِقاء الله» که بگمان جایی میان دو پای الله باشد، پیوسته تا با پاس و سپاس شایسته («تکریم») از آن ها یاد کنید. هان؟! نادرست می گویم؟ ب. الف. بزرگمهر هشتم اردی بهشت ماه ۱۴۰۴
بیشرف ها! جلوی راهپیمایی مان را می گیرید؟ خودتان را رسوا می کنید
ب. الف. بزرگمهر ۱۱ اُردی بهشت ماه ۱۳۹۷
https://www.behzadbozorgmehr.com/2018/05/blog-post_78.html
زیرنویس تصویر:
گرامیداشت یکم ماه مه ـ تهران، یازده اُردی بهشت ماه ۱۳۹۷
سامانه ی بی سر و سامان سرمایه داری امپریالیستی، زمینگیرتر می شود؛* روندی که بی هیچ گمان و گفتگو شیبی تندتر و شتابی فزاینده تر در آینده یافته و در فرجام کار به کله پا شدن این سامانه ی انگل سرشتِ تبهکار که در پی نابودی مردم جهان است، می انجامد؛ بگمانم بخودی خود روشن باشد که جایگزین آن، همجوش یا همجوش هایی سر هم بندی شده از باهماد (اتحادیه) های کاسه بشقاب فروشان جهان که دادگری هازمانی («عدالت اجتماعی») را تنها در چارچوب بده بستان و خرید و فروش کالاها که تنها بخشی از دورپیمایی سرمایه بسود سوداگران و بازرگانان ریز و درشت را دربرمی گیرد، نبوده و نخواهد بود؛ همبودهایی که نه تنها از توانِ به انجام رساندنِ دادگری هازمانی بسود میلیاردها توده ی کار و رنج برخوردار نیستند که گسترش شان به افزایش تنش درون سامانه ای و همچشمی های اختسادی فزاینده و جنگ هایی هر بار کشتارگرانه تر از پیش می انجامد؛ بدین سان، آرنگِ (شعار) «سوداگران خرده فروشِ جهان با یکدیگر همدست و همپا شوید!» در سنجش با آرنگِ آنچه دانشمند بی همتای انقلابی: «کارل مارکس» و دوست و هم اندیشی گرانمایه اش: «فریدریک انگلس» در میان نهادند، بیش از آن کوته بینانه و ریشخندآمیز است که در همچشمی با کلان سرمایه داری امپریالیستی با همه ی زمینگیر شدنش به پیروزی دست یابد. تنها آرنگِ درست، همچنان همان است که آن دو نزدیک به دو سده پیش، در «مانیفست حزب کمونیست» سر داده و به آگاهی کارگران و رنجبران جهان رساندند:
ب. الف. بزرگمهر هشتم فروردین ماه ۱۴۰۲
https://www.behzadbozorgmehr.com/2023/03/blog-post_82.html
* مهتر «بانک فدرال رزرو مینیاپولیس» بر این باور است که دشواری ها در سامانه ی بانکی «ایالات متحد» می تواند تأثیر منفی بر بازار املاک و مستغلات و ساخت و ساز در این کشور داشته باشد و اختساد آن کشور را به رکود نزدیک کند.
«نیل کشکاری»، مهتر «بانک رزرو فدرال ایالات متحد» در گفتگویی
رسانه ای در پاسخ به این پرسش که آیا دشواری های بانک های آمریکایی که بر بخش ساخت
و ساز کشور تاثیر می گذارد، «ایالات متحد» را به رکود نزدیک می کند، گفت:
«هنوز روشن نیست که آیا دشواری های کنونی در بخش مالی به
فروپاشی گسترده در وامدهی می انجامد و تا چه اندازه میتواند بر اختساد انگ و
نشان خود را بگذارد.»
دشواری ها در بخش بانکی ایالات متحده در ۱۰ مارس گذشته پس از بسته شدن بانک «سیلیکون ولی»، یکی از بیست بانک بزرگ سوداگری «ایالات متحد» در «ایالت کالیفرنیا» آغازید. این بزرگترین ورشکستگی بانکی در «ایالات متحد» از زمان بحران مالی سال ۲۰۰۸ بود. همه ی سپرده های بیمه شده از این بانک به یک ساختار جداگانه" «بانک ملی بیمه سپرده سانتا کلارا» جابجا شد.
ناساز با گفته های بلندپایگان آمریکایی [بخوان: «یانکی»!] درباره ی در پناه ماندن سامانه ی بانکی این کشور، کارشناسان برآورد کردند که دولت آمریکا [بخوان: «یانکی»!] برای پایوری (تثبیت) آن به دستکم دو تریلیون دلار نیازمند است و پنجاه بانک دیگر شاید پیش از گره گشایی دشواری ساختاری از سوی بلندپایگان، ورشکست شوند.
گزیده ای برگرفته از گزارشی شلخته و نارسا در «چوب دو سر گُه» به تاریخ هفتم فروردین ماه ۱۴۰۲ (با ویرایش، پارسی و پاکیزه نویسی درخور از اینجانب: ب. الف. بزرگمهر)
از بزرگ ترین دشواری های مردم ایران و آن دسته از کارگران و کارمندانی که در اینگونه رخدادهای تلخ و جانگداز به یاری آسیب دیدگان و درماندگان می شتابند، پیدا شدن سر و کله ی مشتی بیکاره ی مفتخوار همایشی ـ نمایشی در میدان است که نه تنها کاری به انجام نمی رسانند که دست و پا گیر نیز هستند؛ بویژه چنانچه گَلّه وار بجایی سرازیر شوند. به گفته های این مردک چاچولباز در نیمچه گزارش زیر اندکی باریک شوید؛بخودی خود گویاست:
ب. الف. بزرگمهر هفتم اردی بهشت ماه ۱۴۰۴
***
رئیس جمهور: دولت پیگیر مسائل مرتبط با بندر شهید رجایی است
ـ رئیسجمهور پزشکیان در بدو ورود به بندرعباس با تسلیت به خانواده جانباختگان حادثه انفجار در بندر شهید رجایی، گفت: مسئولان دولت چهاردهم پیگیر رفع مسائل مرتبط با بندر شهید رجایی هستند.
ـ در این حادثه بیش از ۷۰۰ نفر مجروح شدند که آرزوی سلامتی برای آنان دارم.
ـ از لحظه وقوع حادثه، استاندار، وزارت بهداشت، وزارت کشور، وزارت راه در منطقه حضور پیدا کردند و در حال تلاش هستند.
ـ از آتشنشانی، امدادگران، نیروهای سپاه و ارتش که در این حادثه حضور پیدا کردند و برای حل مشکل تلاش کردند قدردانی میکنم.
ـ از نزدیک در محل حادثه حاضر شدم که هر کاری که از دستمان بر میآید انجام دهیم. [بیل یا کلنگ یا اگر هیچکدام نبود، جارویی بدستم بدهید تا به همه ی جهان نشان بدهم که «ما می توانیم!»؛ گرچه، نخست و پیش از هر کاری باید سرِ نخ را یافت. دنباله ی ناگفته های «ملیجک نظام»]
ـ باید به جانباختگان و مجروحان حادثه به صورت فوری رسیدگی شود.
برگرفته از «تلگرام خبرگزاری خرموش نشان ایر و اینا» هفتم اردی بهشت ماه ۱۴۰۴ (بختی برای ویرایش این گزارش نداشتم. افزوده های درون [ ] از آن من است. ب. الف. بزرگمهر
خُب! این آمارها که از خود درکرده اید، بیش از هر چیز دیگر نشان می دهد الله شما ایرانیانِ انشاء الله همگی مسلمان را بسیار دوست می دارد که در این زمینه نیز، عوام النّاس دیگر کشورها و حتا عوام النّاس کشور انشاء الله دوست و برادر ترکیه را فرسنگ ها پشت سر نهاده و با شتابی درخور به «جهان بَغی و تَقی و نَقی» رهسپارید؛ «انا لله و انا الیه راجعون». خیر پیش!
از زبان کیر خرِ دست اندر کار در آتش افروزی باریکه غَزِّه و از چندی پیش به این سو لالمونی گرفته در آن باره و به کُنجِ «اعتکاف» و اینا پناه برده: ب. الف. بزرگمهر هفتم اردی بهشت ماه ۱۴۰۴
سنجش آمار مرگ و میر کشور همسایه با ایران، بسیار تکان دهنده است
ایرانی ها نزدیک نُه برابر بیشتر از همسایگان ترک خود در برخوردهای (تصادفات) رانندگی می میرند!
برآوردها گواه آن است که سالانه کم و بیش ۸۰۰۰۰۰ برخورد رانندگی در ایران و ۶۲۳۰۰۰ در ترکیه رخ می
دهد؛ بدین سان، یشمار برخورد رانندگی در ایران، تنها ۲۸⸓ بیشتر از ترکیه است؛ ولی شمار
میر و میرها ۷۷۵⸓ بالاتر است؛ پس باید پدیدآورنده ای برجسته تر از ندانمکاریِ (خطا)
آدمی دست اندر کار باشد که بی هیچ گمان و گفتگو خودِ خودروها است؛ زیرا (این «چرا که» ی
ریشخندآمیز را یکبار برای همیشه کنار بنهید، خشک مغزان!) بویژه چگونگی
(کیفیت) خودرو و ناسازگار بودن جاده است که پس از برخورد رانندگی، سرنوشت سرنشینان
را نخش می زند.
برگرفته از «تلگرام» هفتم اردی بهشت ماه ۱۴۰۴ (با ویرایش، پارسی و پاکیزه نویسی درخور از اینجانب: ب. الف. بزرگمهر)
به پاس جاودانه فیدل کاسترو
اندیشه پردازی و بنیادهای اندیشگی، برای ما چیزی سپندینه نیست که ابزار کار است
او وجدان جهان زحمتکشان و رنجبران بود و تا پایان زندگی پربار و آموزنده اش، در راه ببار نشاندن بهترین آرزوها و آرمان های آدمی رزمید و پایدار ماند؛ بی هیچ خشک مغزی و از بر کردنِ مشتی فرمول که همچنان در میان بسیاری از نیروهای نامور به «چپ» چشم را می آزارد. همواره برخوردی زنده و جاندار به روند و چگونگیِ کار و پیکار توده های مردم کوبا و جهان داشت:آن دانشمند تیزبین انقلابی، چند سالی پس از پیروزی انقلاب
سترگ اکتبر ۱۹۱۷ روسیه، در میانه ی گفتگویی با نویسنده ی نامدار پرولتری: «ماکسیم
گورکی» با بدبینی و اشاره به زنهارخواهی روشنفکران و سنگ اندازی های پی در پی شان
در راه پیشرفت انقلابی که تازه ریشه کرده و جوانه می زد، چنین می گوید:
«خودمانیم! بسیاری از ترس به پیمان شکنی و زنهارخواهی نمی
گرایند که خودپرستی و ترس از دست دادن جایگاه و بیم آنکه اندیشه پردازی ها (تئوری
ها) و بنیادِ باورهای دلبندشان در درگیری با کردار و زندگی آسیب ببند، آن ها را به
این کار وامی دارد. ما این ترس را نداریم. اندیشه پردازی (تئوری) و بنیادهای
اندیشگی، برای ما چیزی سپندینه (مُقَدّس) نیست که ابزار کار است.»۲ فیدل کاسترو نیز به آرش باریک واژه، همینگونه می اندیشید و از آن
برجسته تر، اندیشه ی انقلابی را به کردار فرارویاند؛ کار و کاریایی که از هر آدمی
برنمی آید.
فیدل کاسترو، آنگونه که چندی پیش، برخی روشنفکران دوآتشه ی سال ها پیش، جَک و جانوران «سوسیال دمکرات» و هر کون نشور همچنان نامور به «چپِ» تن داده به مزدوری این یا آن کشور امپریالیستی که ناگهان «فیلش یاد هندوستان کرده» و شمار کمابیش بسیاری، نوشته هایی رویهمرفته بی آرش و مانش، در بزرگداشت یا بهتر بگویم: بالای تاقچه نهادنِ «مارکس سپندینه» از خود در کرده بودند،۳ نیازمند «بازگشت به مارکس» (یا «انگلس» و «لنین») نبود. او سازگار با دوران خویش به همان راهی رهسپار شد که یک یکِ هر کدام از آن دانشمندان انقلابی بهنگام خود، پیمودند. او همراه با دیگر رفیقان راه، در دگرگونی های ژرفِ انقلابیِ کوبایِ ستمدیده، رنجور و له شده زیر دست و پای یکی دو سده بهره کشیِ بهره کشان اسپانیایی و سپس در دوره ای نزدیک تر، امپریالیست های ششلول بند «یانکی»، همه ی دانش و بینش و کوشش خود را بکار گرفت؛ آموخت و باز هم آموخت. او همراه با دیگر رفیقان راه، اندیشه ی انقلابی «سوسیالیسم دانشورانه» را جامه ی کردار پوشاند و کوبا و توده های مردم آن را به ترازِی از دانش و فن و هنر و کاردانی در کمابیش هر زمینه ای فرارویاند که برای توده های مردم جهان نمونه شد؛ نمونه ای درخشان از آنچه شدنی بود و همچنان هست. بسیاری از مردم جهان، مِهر وی را بِدِل گرفتند و کاسترو جاودانه شد ...
ب. الف. بزرگمهر هشتم آذر ماه ۱۳۹۷
https://www.behzadbozorgmehr.com/2018/11/blog-post_510.html
پی نوشت:
۱ ـ بله! درست دریافتید؛ بجای آن، همانگونه که زبانزد کهن می گوید، «گاو» نیز می توان نشاند!
۲ ـ برگرفته از کتاب «لنین»، نوشته ی «ماکسیم گورکی»، برگردانِ زنده یاد کریم کشاورز (با ویرایش و پارسی نویسی درخور از اینجانب؛ برجسته نمایی های متن نیز از آنِ من است. ب. الف. بزرگمهر)
۳ ـ «بخدا سوگند، ما همچنان مارکسیست هستیم و برای کارگران جهان، آینده ای نیک آرزومندیم»، ب. الف. بزرگمهر چهارم خرداد ماه ۱۳۹۷