«مردم در روی زمین برای کامیاب شدن یک چیز کم دارند و آن اعتماد به یکدیگر است؛ ولی این دانش برای کسانی که قلبی کوچک و روحی پست دارند و جز قانون سود شخصی هیچ قانونی نمی شناسند، دسترس پذیر نیست.» فارس پورخطاب هراتی

والاترین کاربرد نویسندگی این است که آزمون را به دانایی فرارویاند! ایگناتسیو سیلونه

۱۴۰۰ تیر ۲۷, یکشنبه

... و جواب مردم چه بود در خیابان؟!

تانکرهای ولگرد
چشمه ها و
رودخانه ها را یک جا هورت کشیده اند
چوب حراج به تن دریا زدند
حالا
داد می زند یک سرزمین
ـ آی بی رحم زادگان
خشکیده گلوی لوله ـ
و جواب مردم چه بود در خیابان؟!
سرفه ی تفنگ و
خروار
خروار
گلوله.
در خانه
کارخانه
خیابان
با لوله های پر تفنگ
با لوله های خالی آب
چقدر ما را می میرانند؟!

فخرالدین احمدی سوادکوهی

برگرفته از «تلگرام»  ۲۷ تیر ماه ۱۴۰۰ (برنام را از بوم برگزیده ام.  ب. الف. بزرگمهر)

هیچ نظری موجود نیست:

برداشت و بازنویسی درونمایه ی این تارنگاشت در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید!
از «دزدان ارجمند اندیشه و ادب» نیز خواهشمندم به شاخه گلی بسنده نموده، گل را با گلدان یکجا نربایند!

درج نوشتارهایی از دیگر نویسندگان یا دیگر تارنگاشت ها در این وبلاگ، نشانه ی همداستانی دربست با آنها نیست!