«مردم در روی زمین برای کامیاب شدن یک چیز کم دارند و آن اعتماد به یکدیگر است؛ ولی این دانش برای کسانی که قلبی کوچک و روحی پست دارند و جز قانون سود شخصی هیچ قانونی نمی شناسند، دسترس پذیر نیست.» فارس پورخطاب هراتی

والاترین کاربرد نویسندگی این است که آزمون را به دانایی فرارویاند! ایگناتسیو سیلونه

۱۴۰۰ تیر ۳۰, چهارشنبه

شکل گیری جبهه مطالبه گران معیشت و منزلت

روز سه شنبه مورخ ۱۴۰۰/۴/۲۹ در مقابل وزرات کشور، تجمعی در حمایت از اعتراضات مردمی خوزستان شکل گرفت که می شود آنرا اعلام موجودیت جبهه بزرگ مردمی برای دادخواهی و ظلم ستیزی خواند.

من نام این جبهه را «جبهه مطالبه گران معیشت و منزلت» انتخاب می کنم.

بیگمان در مسیر برون رفت از وضعیت اسفناک کنونی و ایجاد تغییرات اساسی در کشور، جنبش های اجتماعی اعم از جنبش زیست محیطی، جنبش کارگری، معلمان، زنان، بازنشستگان، بیکاران، دانشجویان و ...، در یک فرآیند طبیعی رشد و اعتلا می یابند.

شرایط ذهنی یعنی درک و تفاهم متقابل بر سر منافع مشترک و شرایط عینی یعنی ضرورت به هم پیوستگی و اتحاد در عرصه عمل با تلاش و سماجت مستمر و سازمان یافته هریک از این جنبش ها و ارتقا  آنها به یک جنبش اجتماعی گسترده که ظهور عینی آن را در تجمع روز سه شنبه ۱۴۰۰/۴/۲۹ به صورت یک تجمع کیفی بر سر خواسته ها و مطالبات بر حق مردم، در مقابل وزارت کشور شاهد بودیم.

به میدان آمدن چهره های موثر از جنبش کارگری، مادران دادخواه، معلمان و بازنشستگان و فعالین حقوق بشر و ....، که هریک سالها با تحمل درد و رنج، و داغ و درفش و زندان  هرگز ذره ای از اهداف انسانی خود‌کوتاه نیامده اند، بصورت نانوشته ای شکل گیری یک جبهه ی مردمی آزادیخواهانه و عدالت طلبانه را نوید می دهد. جبهه ای  که می تواند مطالبات،  دغدغه ها و آمال و آرزوهای مردم ستمدیده ایران  را نمایندگی کند.

امروز با قاطعیت می توان گفت، کیفیت این تجمع نقطه عطفی در فرایند رشد جنبش مطالباتی و  اعتراضی ـ اجتماعی مردم ستمدیده ایران است. مردمی که هم اکنون آب، نان، کار و شرف و آزادی خود را فریاد می زنند.

بیش از چند دهه است زخم  تضادهای طبقاتی، نابرابری های اقتصادی ـ اجتماعی و جنسیتی و ...،  توام با اختناق و فساد سیستماتیک و گسترده در حکومت، چنان رنجی را بر مردم ایران تحمیل کرده که امروز این درد و رنج  به نقطه جوش خود رسیده و بر این بستر، جنبش های مختلف اجتماعی را در مسیر همجوشی تاریخ سازی قرار داده است که در فرایند خود می‌تواند مردم ایران را به سوی  شکل دهی به جامعه ای نوین و مبتنی بر آزادی و رفاه رهنمون سازد.

شاپور احسانی راد ـ زندان تهران بزرگ ـ سی تیر ماه هزار و چهارصد

برگرفته از «تلگرام»  ۳۰ تیر ماه ۱۴۰۰

برجسته نمایی های بوم، همه جا از آنِ من است.  ب. الف. بزرگمهر

هیچ نظری موجود نیست:

برداشت و بازنویسی درونمایه ی این تارنگاشت در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید!
از «دزدان ارجمند اندیشه و ادب» نیز خواهشمندم به شاخه گلی بسنده نموده، گل را با گلدان یکجا نربایند!

درج نوشتارهایی از دیگر نویسندگان یا دیگر تارنگاشت ها در این وبلاگ، نشانه ی همداستانی دربست با آنها نیست!