«مردم در روی زمین برای کامیاب شدن یک چیز کم دارند و آن اعتماد به یکدیگر است؛ ولی این دانش برای کسانی که قلبی کوچک و روحی پست دارند و جز قانون سود شخصی هیچ قانونی نمی شناسند، دسترس پذیر نیست.» فارس پورخطاب هراتی

والاترین کاربرد نویسندگی این است که آزمون را به دانایی فرارویاند! ایگناتسیو سیلونه

۱۴۰۰ تیر ۱۵, سه‌شنبه

ریدم به اسلامِ دستپخت انگلیس و «یانکی» ها!

می شنوی ای حقیر مادربخطا؟ با تو هستم که جان ننه ات: رهبر کشوری با فرهنگ پربار باستانی شدی و همراه با مشتی نابکار دله دزد، پول بجیب زدی و بار زدی و بردی! با تو دزد ساده زیست دروغین که مردم را لخت کردی؛ زنان و دختران و حتا دختربچگان را به روسپیگری کشاندی و چادر سرشان کردی. می شنوی چه می گوید؟ «ریدم به این روسری!» و من همراه با میلیون ها تن از توده های مردم ایران می گویم: ریدم به این ولایت دزدان و کارچاق کن های مزدور سرمایه جهانی که چیزی نیست که نفروخته باشند! ریدم به اسلامِ دستپخت انگلیس و «یانکی» ها!

ب. الف. بزرگمهر   ۱۵ تیر ماه ۱۴۰۰

ویدئوی پیوست: ریدم به اسلامِ دستپخت انگلیس و «یانکی» ها!



هیچ نظری موجود نیست:

برداشت و بازنویسی درونمایه ی این تارنگاشت در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید!
از «دزدان ارجمند اندیشه و ادب» نیز خواهشمندم به شاخه گلی بسنده نموده، گل را با گلدان یکجا نربایند!

درج نوشتارهایی از دیگر نویسندگان یا دیگر تارنگاشت ها در این وبلاگ، نشانه ی همداستانی دربست با آنها نیست!