«مردم در روی زمین برای کامیاب شدن یک چیز کم دارند و آن اعتماد به یکدیگر است؛ ولی این دانش برای کسانی که قلبی کوچک و روحی پست دارند و جز قانون سود شخصی هیچ قانونی نمی شناسند، دسترس پذیر نیست.» فارس پورخطاب هراتی

والاترین کاربرد نویسندگی این است که آزمون را به دانایی فرارویاند! ایگناتسیو سیلونه

۱۳۹۴ اردیبهشت ۱۰, پنجشنبه

آب پاکی روی دست آخوندِ جفنگ گو


به گزارش زیر باریک شوید! چند جای آن را برجسته نمایش داده ام. جُستار روشن و بی نیاز از هرگونه افزوده ای است:
«متمّمی که توافق اتمی را ”معاهده“ می‌شناخت، نتوانست رای لازم را [در مجلس سنای ”یانکی“ها] کسب کند.»۱ (افزوده ی درون [ ] از آنِ من است.  ب. الف. بزرگمهر)

به یاد یاوه گویی های چندی پیش رهبر نادان می افتم که گویی به خود اینچنین دلداری می داد:
«... بالاخره یک دولتی در یک کشوری سرِ کار است؛ یک تعهّدی میکند؛ بعد آن دولت می رود؛ دولت دیگری می‌آید؛ آن تعهّد به جای خود باقی است؛ نقضِ تعهّد نمی کنند.»۲

همان هنگام، چون روز روشن بود که «یانکی» ها هر آن بخواهند، می توانند پیمان نامه ای که دستینه نموده اند را چه از راه های قانونی و چه غیرقانونی، زیر پا نهند. آن ها پس از به هم خوردن تراز جهانی نیروها در پیِ فروپاشی «اتحاد جمهوری های شوروی سوسیالیستی» و «اردوگاه کشورهای سوسیالیستی» تاکنون، آن هنگام که قطعنامه ای از «شورای امنیت سازمان ملت ها» یا قراردادی جهانی پیش تر دستینه شده از سوی خودشان را به سود خویش نیافته اند یا آن را دور زده یا بی رودربایستی زیر پا نهاده، لگدمال نموده اند.

اینک، بار دیگر آب پاکی روی دست این آخوندِ جفنگ گو ریخته می شود و خام اندیشی هایش را به باد می دهد. حتا اگر بینگاریم که «برادر بَرَک حسین»، همه ی آنچه مجلس سنای «یانکی» ها روا شمرده۳ را «وتو» نماید که چنین کاری بسیار دور از ذهن می نماید و در اینجا به شَوَند (دلیل) های آن نمی پردازم، هیچگونه پایوری برای آینده ی این یا آن توافقنامه یا قرارداد۴ و بگونه ای کلی تر هرگونه پیمانی با امپریالیست ها در کار نخواهد بود؛ تاریخ دوره ی کنونی، اگر نگویم آکنده، ولی دربردارنده ی نمونه های نه چندان کمی از بی پشتوانگی قرار و مدارها با کشورهای امپریالیستی و همچنین قراردادهای میان خود کشورهای امپریالیستی با یکدیگر است؛ و مگر آن "برادر" که شاید تاکنون هیچ رییس جمهوری به اندازه ی وی به بزرگ اربابان بهره کش آن کشور بهره نرسانده تا کِی بر سرِ کار خواهد بود؟ و در اینجا به این نیز نمی پردازم که موافقتنامه ی «ژنوچای» و دنباله ی آن، «گلستانِ لوزان» که بخشی از آن همچنان از دید مردم ایران پنهان نگاه داشته شده، در چارچوب کنونی آن نیز قراردادی ننگین، پایمال کننده ی منافع ملی ایران و از هر باره غیرقانونی است.

هنوز سخنان رهبر پوشالی و نادان را فراموش نکرده ام که در هماوندی با آغاز گفتگوهای آشکار۵ با «یانکی» ها و شکاندن فضای ضد امپریالیستی ریشه گرفته از سال ها پیش از انقلاب بهمن ۵۷ گفته بود:
«من به آمریکا خوش بین نیستم. بداخم هستند و کلاه سرمان می گذارند ... آمدند پافشاری کردند ... و من هم پذیرفتم!» (نقل به مضمون ـ پاییز ۱۳۹۲( و این درست با کمی پس و پیش، همزمان با دوره ای است که پریشانگویی های مذهبی پیرامون دیدارهای وی با امام زمان در بیابان های قم نیز اوج گرفته بود.

همان هنگام با سنجش شیوه ی برخورد و کردار رهبر درگذشته ی انقلاب بهمن با این دَبَنگ نابکار که نادانی خویش را چون همیشه با نهادن جای پایی برای فرار "جبران" می کند، نوشته بودم:
«او هم رهبر بود؛ رهبری که با نادیده گرفتن بسیاری از ندانمکاری هایش، دستِکم در برهه ای از دوران انقلابی، چنانچه پایدار و استوار بر بیرون راندن شاه گوربگور شده از ایران و سرنگونی رژیم پادشاهی پافشاری نکرده و حتا اندکی واداده بود، روشن نبود که چه بر سر انقلاب بهمن می آمد و شاید بسیار جلوتر و زودتر، ضدانقلاب زخم خورده، پای خود را در حاکمیت استوار می نمود؛ سرها که بریده نمی شد و خون ها که بر زمین ریخته نمی شد  ...

سوداگران سرمایه، نولیبرال ها و کله گنده های بازار که به پندار خام خود، ”شیطان بزرگ“ کوچک ترین دشواری با آن ها ندارد و الحمدلله، ملت ایران را ... سر تا پا چاپیده و لخت کرده اند، مجیزش را می گویند و پیزُر لای پالانش می چپانند و سپس خر خود را می رانند تا شاید انشاء الله از روی پل ”شیطان بزرگ“ رد شوند.

او آن مجیزگویی ها را به ریش می گیرد و نمی بیند که ”شیطان بزرگ“ چگونه دام خود را بیش تر می گستراند و به انتظار لحظه ی مناسب برای گام بعدی می نشیند ... و در این میان، مشتی کوته بین نیز درباره ی دوستی با «شیطان بزرگ» پنداربافی می کنند.»۶

همان هنگام با خود می اندیشیدم:
این چگونه رهبری و مدیریت است که «آمدند پافشاری کردند ... و من هم پذیرفتم»؟!

اکنون در هماوندی با بازی های «خورد و برد» با «شیطان بزرگ» و با چشمی به گفته ی درست و خردمندانه ی رهبر انقلاب بهمن که در پشتیبانی از سبزه قبای به بند کشیده شده با نشانه گیری همین دَبَنگ و کسانی چون وی گفته بود: «... حتا یک نانوایی را نمی توانند بچرخانند»، داستانک زیر را که اگر شاخ و برگ بیش تری می یافت، شاید به نمایشی کمدی درام فرامی رویید، نوشته ام.

ب. الف. بزرگمهر    دهم اردی بهشت ماه ۱۳۹۴

***

صحنه نمایش:
یک نانوایی کم و بیش بزرگ با چندین تنور در برزنی پرجمعیت که مشتریانی فراوان دارد و در آن دم که پاسی از شب گذشته، جز سرکارگر و خداوند (مالک)۷ آن، کسی در آن نیست.

آدم های نمایش:
خداوند نانوایی به نام «آ.. سیدعلی» که کارگرانش از وی بسیار ناخشنودند و در میان خود از او با برنام «سیّدعلی گدا» یاد کرده به ریشش می خندند؛ برخی از آن ها که پا به سن گذاشته اند، زمانی را به خاطر دارند که وی با تنگدستی روزگار می گذراند و اندک نامی به عنوان آدمی ساده زیست که بیش تر از همان تنگدستی اش سرچشمه می گرفت، برای خویش دست و پا نموده بود. اکنون از این ها کم تر نشانه ای است؛ بجای چپق، پیپ می کشد؛ آبی به زیر پوست دوانده و کمی نونوارتر شده است. کارگران آگاهند که این نانوایی را نیز با همدستی نزولخواری به نام «اکبر کوسه» و با کلاه گذاشتن سر خداوندِ پیشین آن، دست و پا کرده است

سرکارگر نانوایی به نام «عین الله»، آدمی پرمدعّا، مجیزگو و رویهمرفته بی جربزه که به سپارش نزولخواری نیرنگباز از دوستان نزدیک «آ.. سید علی» به نام «اکبر کوسه» به وی معرفی شده و بکار گمارده شده است. وی هر از گاهی، سر و گوشی هم اینجا و آنجا آب می دهد و پایش بیفتد، پادویی و خبرچینی این و آن را می کند.   

زمینه و جُستار نمایش:
وضعیت ناگوار و پرهرج و مرج نانوایی که نه سرکارگر از دوش آن برمی آید و نه خداوند نانوایی از توان اداره ی آن برخوردار است. این یکی با همه ی نادانی اش و گرچه در هر کوششی، خرابکاری بیش تر پدید آورده در اندیشه ی بهبودِ کار نانوایی است و آن یکی که نانوایی بزرگ دیگری در همان دور و بر زیر پایش نشسته و وی را فریفته اند در اندیشه ی فرار از مسوولیتی که از پس آن بر نمی آید و ورشکست نمودن نانوایی است. 

«آ.. سیدعلی» در حالی که روی صندلی چوبی زهوار در رفته ای نشسته و پیپی چاق می کند:
ـ خوب! عین الله چه می خواستی بگویی؟

«عین الله» که پشت به دیواره ی جانبی یکی از تنورها داده:
ـ ولله چطور عرض کنم «آ.. سیدعلی» ... دیروز داشتم فکر می کردم این خمیری که ما بکار می بریم از آرد گندم خوبی بدست میاد و خاطرخواه هم زیاد داره ...کارگرا هم الحمدلله خوب ورزَش می دهند که نان به این خوشمزگی درست می شه ... خودمان هم تغییرات جزئی در اندازه و شکل تنورها داده ایم که هم نان بهتر پخت می شه و هم زودتر از تنور درمیاد و صرفش بیش تره (عین الله در اینجا دروغ می گوید و نوآوری یکی از کهنه کارگران را به حساب خود می گذارد!) ... چطور بگم؟! شاید بد نباشه کمی چیزای دیگه ای هم همراه خمیر قاتی بزنیم ... هم وزن نان زیاد می شه و هم آردمون اضافی میاد که می تونیم به نانوایی های دیگه بفروشیم. اینجوری صرفش بیش تره و درآمد بیش تری گیرمون میاد (عین الله این واپسین جمله را بویژه با خودشیرینی هرجه بیش تر ولی با احتیاط بی آنکه روشن و آشکار بگوید چه چیزهایی می خواهد قاتی خمیر کند، بر زبان می آورد. در این مدت که در این نانوایی دست به کار شده به سرشت گربه سان و دگرگون شونده ی خداوندِ آن تا اندازه ای آشناست و رگ خوابش را نیز تا اندازه ای بدست آورده است. نیک می داند که کک را به تنبان وی که از چند و چون کار کم تر آگاه است، انداخته، ولی در نتیجه گیری شتاب نمی ورزد.)

«آ.. سیدعلی»:
ولله خدا گواه است که ما در همه عمر با پرهیزکاری زیسته ایم و به کم قانع بوده ایم (آ.. سیدعلی گویا در جوانی کمی هم به ادبیات پارسی گرایش داشته و همواره می کوشد تا به پارسی شمرده و شسته رفته ای سخن بگوید؛ با این همه، همیشه کم می آورد و افزون بر قاتی کردن عربی و پارسی، ساختگی بودن شیوه ی سخن گفتنِ لفظ قلمش نیز گوش آزار است و گاهی نیشخند کارگران را نیز برمی انگیزد). ما به شما همان اندازه اطمینان داریم که به دوست عزیزمان. مسوولیت شما، مسوولیت بزرگ و سختی است و کار در کنار این تنورهای داغ که آتش جهنم از درون آن ها برمی خیزد از آن هم سخت تر. ما البته در جزئیات کارها دخالت نمی کنیم. تنها کافی است که حدود الهی زیر پا گذاشته نشود و خدای نکرده گرانفروشی نشود و از این جور چیزها ... (ندایی قلبی به وی می گوید که همه ی این ها جز سخن سرایی پوچ بیش نیست؛ با این همه، کاری است که در سرتاسر زندگی اش به آن خو گرفته و نمی تواند کنار بگذارد. نه به آن دوست عزیزش آنچنان اعتماد دارد و نه به این سرکارگر پرمدعا. درباره ی آنچه که وی می خواهد در خمیر نان قاتی بزند، چیزی نمی پرسد و درباره ی دخالت نکردن در جزئیات کارها نیز با توجه به آزمون های دردناک گذشته اش که در هر کار ریز و درشتی دخالت می کرد و برآشفتگی کارگران و هرج و مرج فرمانروا بر نانوایی نیز بیش از هر چیز از همین شیوه رفتار سرچشمه می گیرد، اکنون به آن سوی پل غلتیده و دیگر نمی داند میان کارگران با یکدیگر و میان آن ها با سرکارگر و سایر امور پیرامون نانوایی چه می گذرد.)

اکنون حسابِ کار روشن است و «عین الله» نخستین گام را در رسیدن به آماج خود برداشته و می داند چه کارهای دیگری در پی آن باید انجام دهد؛ او همان اندازه که در انجام کارهای سودمند و آفریننده بی جربزه است، در نوکری و پادویی و خبرچینی و موش دوانی در کار و بار دیگران مهارت هایی یافته است؛ با خود می اندیشد:
شتاب نباید ورزید! نوبت کندن چاه است ... تا نوبت بُرج برسد، خدا بزرگ است.   

 ب. الف. بزرگمهر    دهم اردی بهشت ماه ۱۳۹۴

پی نوشت:

۱ ـ «سنای آمریکا بررسی طرح بازبینی توافق با ایران را آغاز کرد»، تارنگاشت وابسته به وزارت امور خارجی «یانکی» ها، نهم اردی بهشت ماه ۱۳۹۴

پارسی نویسی:
ـ بجای واژه ی از ریشه عربی و گوش آزارِ «متمّم» می توان واژه ی پارسی «پیوست» را بکار برد.
ـ بجای واژه ی از ریشه عربی «معاهده» می توان از آمیخته واژه ی پارسی «پیمان نامه» سود برد.
ـ بجای واژه ی از ریشه عربی «لازم» می توان از واژه ی پارسی «بایسته» بهره جست.
ـ بجای «چیزی را کسب کردن» می توان «چیزی را بدست آوردن» گفت و نوشت.

۲ ـ در دیدار اعضاى «مجلس خبرگان رهبرى»، پس از برگزاری هفدهمین همایش آن مجلس

پارسی نویسی:
ـ بجای «تعهد کردن» می توان «بر دوش گرفتن» گفت و نوشت.
ـ بجای واژه ی از ریشه عربی «بَعد»، بسته به جمله، می توان از واژه ها یا عبارت های «پس از آن»، «سپس» یا «پسین» سود برد.
ـ بجای «باقی ماندن» و «بر جای باقی ماندن» می توان «برجای ماندن» بکار برد و واژه ی «باقی» را زدود.
ـ بجای «نقض کردن» می توان بسته به جمله از «شکستن»، «زیر پا نهادن» و «لگدمال نمودن» سود برد.
ـ بجای واژه ی «تعهّد» می توان از واژه ی «پیمان» سود جست و «به گردن گرفتن پیمان» را جایگزین «تعهّد کردن» نمود؛ همچنین بجای «نقض تعهد» می توان آمیخته واژه ی زیبای «پیمان شکنی» را بکار برد.

۳ ـ بجای «تصویب نمودن» که در گزارش زیر از آن یاد شده، می توان «روا شمردن» گفت و نوشت.

۴ ـ قرارداد، پیمان نامه، عهدنامه، معاهده یا هر نامِ کوفت و زهر مار تازه ای که برای گیج و گول کردن مردم روی آن خواهند گذاشت، تفاوتی در بنیاد جُستار پدید نمی آورد.

۵ ـ «گفتگوهای آشکار» را از این رو بکار می برم که گفتگوهای پنهانیِ همراه با نرد عشق باختن با کشورهای امپریالیستی و بویژه امپریالیست های «یانکی» از همان نخستین روزهای برگماری دولت لیبرال «مهدی موش» (مهدی بازرگان) در کشوری که در آن انقلاب خلقی سترگی روی داده بود (!) از سوی آن دولت و سپس دیگر دولت های بر سرِ کار آمده تاکنون به بهانه های گوناگون پی گرفته شده است؛ چنین گفتگوهای پنهانی که نمودها و نشانه های آن در پهنه های سیاسی و اقتصادی بخوبی دیده می شد در سال های پسین گواهمندتر و آشکارتر شد و بسیاری از هماوندی های برخلاف منافع ملی ایران از پرده برون افتاد. به این ترتیب، هرچند و شاید آغاز گفتگوهای آشکار و سرراست با «یانکی» ها را بتوان نقطه عطفی در تاریخ هماوندی های میان رژیم تبهکار جمهوری اسلامی با آن ها بشمار آورد، این گفتگوها جز پیگیری منطقیِ و ناگزیر روندِ تاریخی شکست انقلاب بهمن بیش نبوده و نیست. در چنین "نقطه عطفی"، صورتک انقلابی نمایِ خراش برداشته ی رژیم برای همیشه جر خورد و چهره ی پلید ضدانقلاب رُخ نمود. اینک، توده های مردم ایران، چهره ی ضدانقلاب به پوستین "اسلام" درآمده که هستی میهن مان را نیز به خطر افکنده، آشکارا به چشم می بینند. 

۶ ـ  «ای گمراه! این ره به گورستان است!»، ب. الف. بزرگمهر،  ۲۹ مهر ماه ۱۳۹۲

۷ ـ بجای واژه های ار ریشه عربی «مالک» و «صاحب» می توان از واژه ی پارسی «خداوند»، سود برد.
 
***

سنای آمریکا بررسی طرح بازبینی توافق با ایران را آغاز کرد

نمایندگان آمریکا در سنای آن کشور، بررسی طرح بازبینی توافق جامع اتمی با ایران را آغاز کرده‌اند و در نخستین مرحله از رای‌گیری پیرامون آن، متممی که توافق اتمی را «معاهده» می‌شناخت، نتوانست رای لازم را کسب کند. بر اساس این متمم، توافق نهایی با تهران برای رسمیت یافتن به دو سوم آرای سناتورها احتیاج داشت. این متمم با ۵۷ رای در برابر ۳۹ رای از تصویب شدن باز ماند.

خبرگزاری رویترز می‌گوید این متمم به طرح اصلی ـ که به ۶۰ رای برای تصویب شدن نیاز داشت ـ از حمایت ۳۹ نماینده جمهوری‌خواه برخوردار شده است؛ آنچه نشان می‌دهد طی روزهای آینده، طرح و متمم‌های آن در سنا موضوع بحث‌هایی شدید خواهند بود.

میچ مک‌کانل، و گروهی از اعضای ارشد جمهوری‌خواه از جمله کسانی بودند که از این متمم حمایت می‌کردند. باب کورکر، رئیس جمهوری‌خواه کمیته روابط خارجی، از جمله منتقدان این متمم بود. باب کورکر طراح «نظارت توافق اتمی با ایران» است. او از سناتورها خواسته است به طرح اصلی، متممی اضافه نکنند.

در حال حاضر ده‌ها متمم به طرح اضافه شده است که بررسی و رای‌گیری در مورد آنها ادامه خواهد داشت؛ این متمم‌ها، حمایت نهایی از توافق ایران را منوط به مواردی گوناگون از جمله به رسمیت شناختن اسرائیل یا همکاری نکردن با کره شمالی می‌کنند.

کاخ سفید آمریکا حمایت خود را از طرح اصلی بیان کرده است؛ اما در عین حال تاکید شده که در صورت تغییر در آن، باراک اوباما دست به وتوی آن خواهد زد.

وندی شرمن معاون سياسی وزارت خارجه آمريکا از اعضای ارشد تیم مذاکرات هسته‌ای با ايران، گفته است، اگر به اين طرح پيشنهادی شروط و متمم‌های بيشتری افزوده شود ممکن است رئيس‌جمهوری در حمايت خود از آن تجديد نظر کند.

هری رید، رهبر سناتورهای دمکرات در مجلس سنای آمريکا نیز از اکثریت جمهوریخواه آن مجلس خواسته است تا به طرح اصلی پيشنهادی رای دهند. او از نامزدهای جمهوریخواه برای مقام رياست جمهوری خواسته است از اين مسئله به عنوان سکوی پرشی برای «بلندپروازی سياسی» خود استفاده نکنند. او گفته است «برخی از سناتورهای جمهوریخواه در تلاش برای کسب نامزدی این حزب برای مقام رياست جمهوری، تغييرات مورد نظر خود در مورد اين طرح را به طور علنی بيان کرده‌اند. من نگران هستم که آنها و برخی ديگر از افراد بخواهند از اين طرح که خيلی خوب و غير حزبی تهيه شده، برای بلندپروازی شخصی خود استفاده کنند. اين طرح بسيار مهم‌تر از آن است که به ابزار بازی‌های سياسی افراد بدل شود».

یک روز پیش از آغاز بررسی طرح «نظارت»، شبکه خبری بلومبرگ از قول جان بینر، رئیس مجلس نمایندگان آمریکا، در جلسه‌ای خصوصی نقل کرده بود که جمهوری‌خواهان رای کافی برای آنکه بتوانند در نهایت جلوی وتوی باراک اوباما در مورد طرح را بگیرند، ندارند.

دو سوم رای نمایندگان لازم است تا جلوی وتوی احتمالی از سوی رئیس‌جمهوری آمریکا گرفته شود.

نهم اردی بهشت ماه ۱۳۹۴


بختی برای ویرایش این گزارش نداشتم. برجسته نمایی های متن، همه جا از آنِ من است.     ب. الف. بزرگمهر

بیانیه ی سندیکای کارگران شرکت واحد به مناسبت روز جهانی کارگر ـ سال ۱۳۹۴


اول ماه مه روز جهانی کارگر را گرامی می داریم

فرا رسیدن اول ماه مه روز جهانی کارگر را به عموم کارگران و زحمتکشان و همکاران گرامی و دیگر آزادگان عدالت جوی که بی هیچ چشم داشتی در راه حق و عدالت جهانی ره می سپارند جانانه و همدلانه شادباش می­گوییم.

بنابر آئین مبارزات حق طلبانه کارگری ایران و جهان سندیکای کارگران شرکت واحد نیز همچون میلیون­ها میلیون کارگر زحمتکش قیام خونین کارگران مبارز حق طلب شهر شیکاگو را پاس داشته و یاد جانباختگان آن جنبش کارگری را ارج می­گذارد و به خاطره همه جان باختگان و کوشندگان جنبش کارگری درود می­فرستد.

سندیکای کارگران شرکت واحد همراه و همصدا با جنبش عدالت خواهانه مردم ایران و جهان فریاد اعتراض خود را علیه همه بی عدالتی­ها و بیدادگری­ها اعلام می دارد و فشرده­ای از خواسته­های خود را به آگاهی عموم مسئولین و مردم می­رساند.

۱ ـ تعیین حداقل دستمزد ناعادلانه ۷۱۲هزارتومانی سال ۱۳۹۴ کارگران و بازنشستگان کارگری در شرایط اضطراری نیمه شب و ادعای دروغین سه جانبه گرایی را محکوم کرده و خواهان برقراری دستمزدی عادلانه برای تامین زندگی شایسته برای کارگران و بازنشستگان کارگری و دیگر حقوق بگیران همچون معلمان و پرستاران هستیم؛ و اعتراضات و اعتصابات کارگری درباره این بی­عدالتی را تائید و حمایت می­کنیم.

۲ ـ سندیکای کارگران شرکت واحد صدور احکام زندان، شلاق، اخراج، تعقیب و مراقبت پلیسی امنیتی علیه کارگران حق طلب و فعالان حقوق کارگری را محکوم کرده و ضمن درخواست پایان یافتن این رفتارهای غیر انسانی خواستار آزادی رضا شهابی راننده عضو هیات مدیره این سندیکا و دیگر کارگران زندانی می­باشیم و همچنین خواهان بازگشت بکار رانندگان حق طلب سندیکایی آقایان حسن سعیدی، وحید فریدونی، ناصر محرم­زاده، حسین کریمی سبزوار و خانم شیری که با پرونده سازی و زد و بند مدیریت و حراست شرکت واحد با مراجع وزارت کار از کار اخراج شده­اند هستیم و اعاده کلیه حقوق معوقه آنها را خواستاریم.

۳ ـ سرکوب و کارشکنی و عدم به رسمیت شناختن حقوق سندیکاهای کارگری توسط مسئولان را محکوم می­کنیم. و خواستار تشکیل سندیکاهای کارگری و رعایت حقوق بنیادین کار به ویژه مقاوله نامه های ۸۷و ۹۸سازمان بین الملی کار هستیم و دادخواهی و شکایت کارگران را در این باره به سازمان بین الملی کار حق مسلم کارگران می دانیم.

۴ ـ خواهان تبدیل تعطیلی روز جهانی کارگر به تعطیلی عمومی سراسری در تقویم سالیانه کشوری هستیم و خواستار فراهم سازی شرایط برگزاری مستقل گردهمایی، راه پیمایی، اعتراضات و اعتصابات و جشن های عمومی کارگران می باشیم.

۵ ـ ما کاهش شصد درصدی قدرت خرید کارگران در ده سال گذشته و اختلاس و حیف و میل گسترده اموال کارگران در سازمان تامین اجتماعی توسط قاضی مرتضوی و همدستانش را سرقت و خیانت به منافع و دسترنج کارگران می دانیم و خواستار محاکمه علنی و مجازات عاملان این خیانت واسترداد اموال کارگران هستیم.

۶ ـ حوادث و سوانح مرگبار ناشی از کار به ویژه در بخش­های ترابری و معادن و ساختمان سازی، قراردادهای موقت و سفید امضاء، عدم امنیت شغلی و عقب افتادگی پرداخت دستمزد و حقوق از معضلات و مشکلات توان فرسای همیشگی کارگران این سرزمین بوده است. ما ضمن اعتراض شدید به مسئولان مربوط به ویژه وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی خواهان پایان این شرایط زجرآور برای کارگران هستیم.

۷ ـ عدم حضور نمایندگان واقعی منتخب میلیون­ها کارگر ایران در مراکز امور کارگری مانند شورای عالی کار و سازمان تامین اجتماعی را که باعث حیف و میل اموال کارگران و افزایش شکاف طبقاتی و خط فقر شده است را محکوم می­کنیم. بنابراین علاوه بر درخواست حضور نمایندگان کارگران در این مراکز خواستار حضور نمایندگان واقعی منتخب کارگران در نهادهای کلان اقتصادی اجتماعی کشوری و همچنین تحویل اموال و مکان های عمومی کارگری همچون مراکز خانه کارگر و دیگر مکان های اقامتی سیاحتی به این نمایندگان منتخب کارگران هستیم.

۸ ـ اکثر بازنشستگان کارگری در شرایط وخیم اقتصادی  و معیشتی روزگار می­گذرانند و به لحاظ کمک­های غذایی بهداشتی دچار کمبود­های اساسی می­باشند. ما ضمن اعتراض به این وضعیت اسفناک خواستار برخورداری همه بازنشستگان به ویژه بازنشستگان حداقل بگیر از یک زندگی خوب و شایسته هستیم.

۹ ـ بعلت بی لیاقتی­ها و ناتوانی­ها مدیریتی میلیون­ها جوان ایرانی از حق داشتن کار محروم و دچار آینده نامعلومی هستند. ما همراه با اعتراض و محکوم کردن این وضعیت خواستار بهبود شرایط و پایان این وضعیت ناهنجار و پرداخت دستمزد بیمه بیکاری برای همه بیکاران  هستیم.

۱۰ ـ ما نسبت به وضعیت فاجعه بار کودکان کار و خیابان اعتراض داریم و ضمن محکوم کردن آن خواستار پایان این فاجعه در حال گسترش هستیم و از مسئولین می­خواهیم نسبت به رعایت حقوق کودکان این مرز و بوم وظایف خود را به دقت انجام دهند.

۱۱ ـ در شرایط تورم و گرانی روز افزون اعمال سیاست­های اقتصادی مخالف عدالت اجتماعی معروف به سیاست­های ریاضتی همچون رها سازی قیمت­ها، تعدیل کارکنان و خصوصی سازی­های منجر به اخراج کارگران و مقررات زدایی حقوق کار و نابود سازی دستاوردهای چند ده ساله حقوق کارگری و تعرض ضد کارگری به قانون کار را محکوم کرده و خواهان پایان بخشی به این سیاست­های اقتصادی ضد کارگری و ضد عدالت اجتماعی هستیم.

۱۲ ـ ما به همراه کارگران ایران بر پایه منش آزادگی و عدالت خواهی خواستار رعایت حقوق همه مردم ایران به ویژه کوشندگان عرصه­های مردمی بر اساس استانداردهای جهانی حقوق انسان­ها هستیم و برابری حقوق زنان و مردان را در همه عرصه­ها و در بهره­مندی از حقوق و مزد و مزایای مطلوب و دیگر شرایط اجتماعی که تقویت کننده عدالت اجتماعی است می­باشیم.

۱۳ ـ ما به همراه عموم کارگران ایران و جهان سیاست های جنگ افروزانه و تجاوز کارانه علیه کشورها را محکوم کرده و خواهان برقراری صلح و امنیت در منطقه و جهان و دفاع از منافع عمومی و آزادی و رفاه و پیشرفت مردم ایران و منطقه و جهان هستیم.

۱۴ ـ ما خواهان رفع هر گونه تبعیض و بی عدالتی نسبت به کارگران مهاجر در ایران و سراسر جهان هستیم.

در پایان  به آنانی که گوش بر فریاد خشم و خروش مردمان و چشم بر بیدادگری و تبعیض و فقر و فساد گسترده فرو می­بندند و ستم کاری بر آزادگان و مردمان فرو دست را نادیده می­گیرند هشدار می دهیم! سرنوشت تلخی را برای خود در تاریخ رقم می­زنند.

سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه   هفتم اردی بهشت ماه ۱۳۹۴

http://vahedsyndica.com/archive/840
برداشت و بازنویسی درونمایه ی این تارنگاشت در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید!
از «دزدان ارجمند اندیشه و ادب» نیز خواهشمندم به شاخه گلی بسنده نموده، گل را با گلدان یکجا نربایند!

درج نوشتارهایی از دیگر نویسندگان یا دیگر تارنگاشت ها در این وبلاگ، نشانه ی همداستانی دربست با آنها نیست!