«مردم در روی زمین برای کامیاب شدن یک چیز کم دارند و آن اعتماد به یکدیگر است؛ ولی این دانش برای کسانی که قلبی کوچک و روحی پست دارند و جز قانون سود شخصی هیچ قانونی نمی شناسند، دسترس پذیر نیست.» فارس پورخطاب هراتی

والاترین کاربرد نویسندگی این است که آزمون را به دانایی فرارویاند! ایگناتسیو سیلونه

۱۴۰۲ اردیبهشت ۹, شنبه

سرود یگانگی!

... ثروت شده پیدا ز کار

بهره بَرش سرمایه دار

بهره کشی از کار و

تحمیل فقر سیاه

باید براُفتد

برآید رفاه ...

 

ای زن ای بنیاد آدمی

ای معمار صلح عالمی

پیروزی در بطن مشت تو

ای پرکشیده

در هوای عشق وصلح و داد

بشکن این قفس، رها شوی ز انقیاد

اثر ماندگار زنده یاد علی یزدانی

ویدئوی پیوست:  سرود یگانگی!



پژواک روز و روزگار تلخ توده های مردم ایران در گفته های یکی از دادخواه ترین فرزندان ایران زمین

روز و روزگار تلخی که خرموش اسلام پیشه با همدستی کشورهای امپریالیستی و ریزه خواران شان برای توده های مردم ایران رقم زده اند در گفته های یکی از دادخواه ترین فرزندان ایران زمین در ویدئوی پیوست، چنین پژواک یافته است:
«... ما گریه های مان، اشک های مان را به اشتراک می گذاریم؛ ما سراسر غم هستیم؛ سراسر اندوه هستیم و بالاتر از همه ی این ها سراسر اراده و تصمیم هستیم.»

سرنگون باد گروهبندی های خرموش اسلام پیشه ی فرمانروا بر میهن مان!

برپا، پایدار و پیروز باد پیشانی یگانه ی خلق های ایران برهبری طبقه کارگر برای سرنگونی رژیم پوشالی اسلام پیشگان

ب. الف. بزرگمهر   نهم اردی بهشت ماه ۱۴۰۱ 

***

محمد نجفی، وکیل دادگستری با انتشار ویدیویی از خود در روز ۴ اردیبهشت ۱۴۰۲، خبر از بازگشتش به زندان داد و گفت:
«همزمان با اینکه خانواده از بازگشت من به زندان ناراحت هستند، من با تماس پدر کیان‌پیرفلک غمگین شدم و اشک بر چشمانم جاری شد

پس از انتشار فایل صوتی در حمایت از اعتراضات سراسری ۱۴۰۱ از زندان مرکزی اراک از سوی آقای نجفی، برای او پرونده‌ای تشکیل شد و پس از طی مراحل بازپرسی و تفهیم اتهام در مرحله دادرسی، در بخش اول، توسط شعبه ۲ دادگاه انقلاب اراک از بابت اتهام (فعالیت تبلیغی علیه نظام) به تحمل ۱ سال حبس تعزیری و در بخش دوم از همین پرونده هم توسط شعبه ۱۰۶ دادگاه کیفری ۲ اراک از بابت اتهام (نشر اکاذیب) هم به تحمل ۲ سال حبس تعزیری و پرداخت ۱۵۰ میلیون ریال جریمه نقدی محکوم شد. پس از ابلاغ این حکم به آقای نجفی، وی نه به آن اعتراض کرده و نه تسلیم به رای نوشت.

ویدئوی پیوست:

«پژواک روز و روزگار تلخ توده های مردم ایران در گفته های یکی از دادخواه ترین فرزندان ایران زمین» (برنام از آن من است.  ب. الف. بزرگمهر)

برگرفته از «تلگرام»   پنجم اردی بهشت ماه ۱۴۰۱



۱۴۰۲ اردیبهشت ۲, شنبه

اینجا جهاد مرگ و زندگی است! ـ بازپخشش

گوش شیطان کر، جهت مان را که یافتیم، آن را فراموش نخواهیم کرد و می دانیم چکار کنیم.

بله! ماشاء الله، چه دهان گرمی دارید آقا؟! خدا پدرتان را بیامرزد و آن زبان شیرین تان را از بلای مار و کژدم در امان نگهدارد، انشاء الله! فرموده اید که «همه باید تلاش کنیم، شما یک جور تلاش می‌کنید، من یک‌جور تلاش می‌کنم ...»۱

گستاخی است و امیدوارم مرا ببخشید. بگمانم، فراموش کردید از تلاش سایرین هم چیزی بگویید:
آن ها هم که الحمدلله هر روز پول پارو می کنند، یک جور تلاش می کنند ... و ما هم این جور تلاش می کنیم که می بینید. شروع کار ما هم از ساعت پنج بامداد است. گرچه دروغ چرا، نمی توانیم چون شما با صفای باطنی و بی دغدغه نماز بخوانیم؛ اگر دیر دست بکار شویم، چیزی دندانگیر نمی یابیم و ناچاریم دست خالی به آلونک های مان برگردیم. کار ما هم کمابیش بدون ایست تا آن دم که خورشید در افق فرو می رود، پی گرفته می شود و جز یکی دو ایست کوتاه برای خوردن لقمه ای که گاه همینجا از لابلای خرت و پرت ها گیر می آوریم و خواندن نمازی سر پایی، دیگر وقتی برای استراحت نمی ماند؛ پس از آن هم تاریکی است تا روز از نو، روزی از نو!

همانگونه که به چشم مبارک خود می بینید، ما اندرزهای چند سال پیش شما درباره ی «کار جهادی» را بگوش گرفته ایم؛ تا جایی که به یاد می آورم، جسته گریخته ی فرمایشات شما چنین بود:
«کار را باید جهادی کرد ... کار جهادی یعنی از موانع عبور کردن، موانع کوچک را بزرگ ندیدن، آرمانها را فراموش نکردن، جهت را فراموش نکردن، شوق به کار؛ این کار جهادی است ...»۲

ما اینجا از بامداد تا تنگ غروب «کار جهادی» می کنیم و آن رهبر عظیم الشان بهتر از ما می داند که کار جهادی بدون همچشمی در بهتر کار کردن که آن را به شوق تعبیر فرموده اند، پیش نمی رود؛ اینجا جهاد مرگ و زندگی است که در آن هر مانع بزرگی کوچک و هر مانع کوچکی به همان اندازه بزرگ است؛ تنها یکی دو نکته می ماند که ما هنوز عقل مان به آن قد نمی دهد؛ یکی درباره ی جهت است که برای ما هر سویی، یکی است و گاه پیش می آید که با دیدن چیزی دندانگیر که ممکن است هر چیزی باشد، همگی با هم به آنسو یورش می بریم که چندان خوشایند نیست؛ ولی خوب! بحمدلله چشم حضرتعالی با این چیزها بخوبی آشناست و در مورد آن ها هم که یک جور دیگر تلاش می کنند، پیش می آید که برای شستن چیزهای بدست آمده و اینکه کجا آن ها را بشویند به سر و کول هم می پرند و گاه چشم و چال یکدیگر را درمی آورند. خوشبختانه، در این زمینه کار در میان ما به آن جاهای باریک نمی کشد و گاه با بخشش یا بخش کردنی ساده فرجام می یابد. درباره ی آرمان ها نیز هنوز خوب شیرفهم نشده ایم؛ گرچه می دانیم که دشواری کار از خِرَد ناچیز خودمان است؛ تا آنجا که از آغاز انقلاب به یاد می آورم و آن هنگام هنوز چنین پیر و از کارافتاده نبودم، سخن بر سر حقوق پایمال شده ی مستضعفین بود که می بایستی از چنگ مستکبرین بیرون آورده شود؛ درست مانند «شیطان بزرگ» که دیگر گویا آنچنان شیطانی نمی کند و حتا دستخوش به این و آن می دهد، شاید منظور از مستضعفین، همان ها بودند که یک جور دیگر تلاش می کنند؛ اگر چنین است، خوب بحمدلله اکنون که پول از پاروی شان بالا می رود و برای شستن شان که لابد هر اسکناسی را از لابلای خرت و پرت ها و آت و آشغال ها با رنج و زحمت بیرون می کشند و ناچار به هموار کردن رنج سفرهای دور و دراز تا آبخست های میان اقیانوس ها می شوند، دیگر به حق خود رسیده اند و جایی برای نگرانی حضرتعالی برجای نمی ماند. ما می مانیم و شما که فرمودید:
«ما بازنشستگی نداریم، ما تا آن دم آخر باید حرکت کنیم ...»۳ گوش شیطان کر، جهت مان را که یافتیم، آن را فراموش نخواهیم کرد و می دانیم چکار کنیم.

ب. الف. بزرگمهر  سوم شهریور ماه ۱۳۹۵

https://www.behzadbozorgmehr.com/2016/08/blog-post_890.html

پی نوشت:

۱ ـ «همه باید تلاش کنیم، شما یک جور تلاش می‌کنید، من یک‌جور تلاش می‌کنم. خب، الحمدلله شما جوان هستید، تلاش‌تان هم آسان‌تر و هم موفق تر است. ما دیگر سنین پیری و در واقع به‌طور متعارف سنین بازنشستگی‌مان است. منتها ما بازنشستگی نداریم، ما تا آن دم آخر باید حرکت کنیم. لکن کار خودمان را می‌کنیم. 

من به شما عرض بکنم، بنده همین روزهایی که الان در خدمت شما هستیم من کارم را از ساعت پنج صبح شروع می‌کنم. یعنی شروع کار من از ساعت پنج صبح است. بعد از نماز صبح می‌روم مشغول کار می‌شوم، تا بعد بیاییم و درس بگوییم، بعد برویم یک استراحتی بکنیم، باز مشغول کار بشویم تا ظهر و تا عصر و حالا تا هر وقت که بشود، تا شب.

الان هم که نزدیک ساعت ده است.بنده ساعت ده و ربع، ده و نیم معمولا دلم می‌خواهد بخوابم اگر بشود. 

کار باید کرد. برادران هرچه می توانید از این جوانی استفاده کنید، جوانان تان را هم تشویق کنید کار بزرگی در پیش دارید برای اداره این کشور، این کشور به شما جوان‌ها در آینده احتیاج دارد.»

در دیدار با گروهی از پاسداران سپاه حفاظت ولیّ امر و خانواده‌های آنان، ۳۱ امرداد ماه ۱۳۹۵ (برگرفته از گزارش «برنامه یک روز رهبر انقلاب»؛ جنبش مقابله با رسانه‌های بیگانه، امپراتوری دروغ، ۳۱ امرداد ماه ۱۳۹۵)

۲ ـ «در زمینه‌ی خدمت، کار را باید جهادی کرد؛ جهادی به معنای بی‌قانونی نیست ... می دانید روحیه‌ی من را؛ من آدم دعوت کننده‌ی به بی‌قانونی نیستم؛ به شدّت ضدّ این بی‌قانونی هستم؛ امّا معتقدم در همان چهارچوب قانون، دو جور می شود کار کرد: یک کار کار مرسوم اداری، یک کار کار جهادی. کار جهادی یعنی از موانع عبور کردن، موانع کوچک را بزرگ ندیدن، آرمانها را فراموش نکردن، جهت را فراموش نکردن، شوق به کار؛ این کار جهادی است. کار را باید جهادی انجام داد تا ان‌شاءالله خدمت بخوبی انجام بگیرد.»

در دیدار با آخوند پفیوز امنیتی و «دولت زهدان اجاره ای» اش، ششم شهریور ماه ۱۳۹۲

http://farsi.khamenei.ir/audio-content?id=34127

۳ ـ برگرفته از گزارش «برنامه یک روز رهبر انقلاب»؛ جنبش مقابله با رسانه‌های بیگانه، امپراتوری دروغ، ۳۱ امرداد ماه ۱۳۹۵

زیرنویس تصویر:

اینجا جهاد مرگ و زندگی است که در آن هر مانع بزرگی کوچک و هر مانع کوچکی به همان اندازه بزرگ است.

ب. الف. بزرگمهر  سوم شهریور ماه ۱۳۹۵

«... کار را باید جهادی کرد ... کار جهادی یعنی از موانع عبور کردن، موانع کوچک را بزرگ ندیدن، آرمانها را فراموش نکردن، جهت را فراموش نکردن، شوق به کار؛ این کار جهادی است.»

در دیدار با آخوند پفیوز امنیتی و «دولت زهدان اجاره ای» اش، ششم شهریور ماه ۱۳۹۲

۱۴۰۲ اردیبهشت ۱, جمعه

کار و بار ما به همین سادگی است: الحمدلله، انشاء الله، ماشاء الله ... ـ بازپخشش

بانویی انتقاد زیر را در میان نهاده است:
در همه ی کشورهای پیشرفته (و گاه ناپیشرفته) اصلی به نامِ «سن باز نشستگی» کاربرد دارد! ولی این اصل در ایران پذیرفته نشده و هیچ کاربردی ندارد .

با توجه به دوره ی هشت ساله ی «مجلس خبرگان» و اگر ''نعوذبالله '' (خدای ناکرده، زبانم بریده باد!) در پایان این دوره نیاز به گزینش رهبری تازه باشد، ایشان و بیش تر نمایندگان کهنسال در همین رده سنی که دچار بیماری های گوناگون بدنی و نارسایی نیروی مغزی پیامد پیری هستند در ۹۳سالگی باید برای ملت ایران، تعیین تکلیف کنند!

بهتر نبود این خبرگان، در دوران کهنسالی به جای چرت زدن در آن مجلس یا دیگر کرسی های دولتی به آرامش سپری کرده، آن کرسی ها را به آدم های کمتر سالخورده وامی نهادند؟

از «گوگل پلاس» با ویرایش، پارسی و بازنویسی درخور از اینجانب: ب. الف. بزرگمهر

برای این بانو که کار و بار آقایان را بیش ازاندازه جدی گرفته، نوشتم:
این منطق شما برای جایی کاربرد دارد که گره کارهایی پیچیده تر و دشوارتر را بخواهند بگشایند و نیازمند اندیشه و انرژی جوانی است. هنگامیکه همه ی کارها در دستِ بالا ده بیست نسخه ی کلیشه ای چون: الحمدلله، انشاء الله، ماشاء الله و الی آخر، ساده شده، دیگر چندان نیازی به نیروی جوانی یا حتا پیرانی از گونه ای دیگر نیست! در اینجا یادگیری حتا طوطی وار همینگونه جمله ها بخوبی کارساز است.

کار را بیش از اندازه جدی نگیرید! می خواهید خدای نکرده به ریش تان بخندند؟! کار و بار به همین سادگی است: الحمدلله، انشاء الله، ماشاء الله  ...

ب. الف. بزرگمهر    ۲۹ آذر ماه ۱۳۹۴


کار و فرآوری از آنِ ماست؛ خورد و برد از آنِ شما! ـ بازپخشش

ب. الف. بزرگمهر   ۱۹ خرداد ماه ۱۳۹۴

https://www.behzadbozorgmehr.com/2015/06/blog-post_9.html



بنویس و بیاموز پسرم! تو پیگیرترین رهروی کار ما خواهی بود! ـ بازپخشش

تارنگاشت وابسته به وزارت امور خارجی یانکی ها: «رادیو فردا»، تصویرهایی از تندیس های به دریا افکنده شده ی آگاه ترین، فداکارترین و دلاورترین آدم های دوران کنونی که بسیاری از آن ها همه ی هستی گرانسنگ و دانش ارزشمند خویش را برای بهبود اوضاع زندگی توده های کار و زحمت کشور خویش و جهان بکار گرفتند و خود با کم ترین ها ساختند و سوختند، درج نموده است. این تندیس ها در دوره ی پر هرج و مرج فروپاشی «اتحاد جمهوری های شوروی سوسیالیستی» از سوی مزدوران اوکرایینی نازی ها در «جنگ جهانی دوم» که میدانی برای خودنمایی یافته بودند به دریا افکنده شده بودند.

یکی از آن تصویرها (تصویر پیوست) بویژه نگاهم را بسوی خود می کشد و ناخودآگاه به آن خیره می شوم؛ تندیس هایی است از دانشمند نابغه ی انقلابی: «کارل مارکس» و «ولادیمیر ایلیچ لنین»، دانشمند انقلابی تیزبین که کار ارزشمند وی و دوستِ انقلابی دانشمندش: «فریدریک انگلس» را برای نخستین بار در تاریخ به بوته آزمون نهاد و درستی آن را در کردار اجتماعی (پراتیک) پایور نمود. گویی در زیر آب هم زنده اند:
بنویس و بیاموز پسرم! تو پیگیرترین رهروی کار ما خواهی بود!

ب. الف. بزرگمهر    ۱۵ مهر ماه ۱۳۹۵

https://www.behzadbozorgmehr.com/2016/10/blog-post_98.html

زیرنویس تصویر:

بنویس و بیاموز پسرم! تو پیگیرترین رهروی کار ما خواهی بود!

از زبان آن دانشمند نابغه:   ب. الف. بزرگمهر    ۱۵ مهر ماه ۱۳۹۵

۱۴۰۲ فروردین ۲۶, شنبه

اینک نوبت پرچانگی های همیشگی در دورِ همی هایی پایان ناپذیر است

سیر و پر شکم شان را از هر آنچه خوردنی و نوشیدنی است، انباشته اند؛ نمازی پر آب و تاب به شکرانه ی نعمت های الهی خوانده و کسی چه می داند، شاید شب گذشته، هر کدام یک یا چند از «ضعیفه» های عقدی و صیغه و مُتعه شان را گاییده و «جهاد اکبر» را با کامیابی تا نوبتی دیگر پشت سر نهاده اند. اینک نوبت پرچانگی های همیشگی در دورِ همی های پایان ناپذیرشان است:
شیخک هایی بیمایه و آسیب دیدگانی مغزی که الله برای شان از هر باره ساخته است. آیا نیازی به اندیشیدن درباره ی این یا آن دشواری کوچک و بزرگ و چاره جویی است؟ بیگمان نه! چنین کارهایی با جایگاه والای شان ناسازگار است؛ الله اکبر!

ب. الف. بزرگمهر   ۲۶ فروردین ماه ۱۴۰۲



هرچه می خوانیم، کم تر سر درمی آوریم ـ بازپخشش

کتاب آقاست؛ عینک بصیرت هم بچشم زده ایم؛ ولی هرچه می خوانیم، کم تر سر درمی آوریم.

ب. الف. بزرگمهر  هشتم فروردین ماه ۱۳۹۸

https://www.behzadbozorgmehr.com/2019/03/blog-post_89.html



۱۴۰۲ فروردین ۲۵, جمعه

با امپریالیست ها و نوکران و مزدوران شان باید همینگونه سخن گفت

بگذار مردم این کشورهای دنباله روی امپریالیست ها بخود آیند و از آینده ای سخت بیم برانگیز برای خود و دیگر مردمان جهان بترسند

با امپریالیست ها و نوکران و مزدوران تمرگیده شان در والاترین جایگاه های رهبری کشورها باید همینگونه سخن گفت (گزارش زیر)؛ بگذار مردم این کشورهای دنباله روی امپریالیست ها بخود آیند و از آینده ای سخت بیم برانگیز برای خود و دیگر مردمان جهان بترسند. نباید از یاوه گویی ها و گزافه پردازی های مزدوران امپریالیست ها ترسید و راه بند و بست با آن ها را در پیش گرفت. باید این هستینگی (واقعیت) که دیگر بروشنی خود را برُخ همه ی جهان و از آن میان، گیج و گول های سیاسیِ «آسته برو، آسته بیا که گربه شاخت نزنه» می کشد را نیک بدیده گرفت که امپریالیست ها بنا بر بسیاری شَوَندها و نمودها و از همه برجسته تر، زمینگیر شدنی همه سویه بی هیچ چشم اندازی برای آینده، راهی جز جنگ افروزی با دیگر کشورها ندارند و کوجک ترین بختی بیابند، هم روسیه، هم چینِ همچنان دودل و کم و بیش همه ی کشورها و مردمان همه ی جهان را نابود خواهند نمود؛ گسترش شتاب آمیز کاربرد آدمواره۱ ها در همه ی پهنه های اختسادی ـ هازمانی، نمودی از بی نیازی دربرگیرنده ی سازندی بی سر و سامان شده که در آن به نیروی کار آدمی چندان نیاز نیست۲ و چنین روندی هر آن شتابِ باز هم بیش تری در آینده خواهد یافت، سوی بنیادین و فن آورانه ی هستینگی یاد شده را به نمایش می نهد؛ نکته ای که نمونه کسانی چون آن مردک نابخرد: «ماتئوش موراویسکی»، چرایی آن را درنیافته و به ژرفای آن که چشم انداز تیره و تاری برای هستی آدمی و آدمیت در این خورشیدگَردِ کوجک رقم می زند را پی نمی برند.

باید با همه ی نیرو برای چنان آینده ای که چندان دور نیز نیست، آماده شد و بی هیچ درنگی سمتگیری سوسیالیستی در همه ی پهنه ها را گسترش داد؛ این تنها راهی است که چشم اندازی روشن جلوی پای میلیاردها توده های مردم رنجدیده ی جهان می نهد و آن ها را به پشتیبانی از رویارویی ساز و برگ یافته به جهان بینیِ پیشرو با کشورهای امپریالیستی وامی دارد. بنا بر آزمون تاریخی، این تنها راهی است که آن کشورهای تبهکار و اهریمن خو را به اندیشه ی بیش تر درباره ی آینده ی خود واداشته، تبهکاری های شان را ناکام خواهد نمود. در پیش گرفتن هر گونه سمتگیری دیگر بر بنیاد ملی گرایی یا آمیخته با آن در رویارویی با امپریالیست ها نه تنها کامیاب نخواهد شد که در بازه ی زمانی درازتری، شکستی سنگین و مرگبار برای همه ی جهان را رقم خواهد زد.

ب. الف. بزرگمهر   ۲۶ فروردین ماه ۱۴۰۲

پی نوشت:

۱ ـ «آدمواره» را به مانش همپیوندی های بسیار گوناگونی از آدم و سامانه های نرم ابزاری که در آینده برپایه دانش های گوناگون زیست فن آوری (بیوتکنولوژی) پدید خواهند آمد، بکار برده ام.

برگرفته از پی نوشت یادداشت �فناوری روباتیک در سال گذشته� ب. الف. بزرگمهر ۲۹ اسپند ماه ۱۳۸۹ (درج شده به تاریخ یکم فروردین ماه ۱۳۹۰)

https://www.behzadbozorgmehr.com/2011/03/blog-post_1426.html

۲ ـ ... ابزارهای با هوش ساختگی ... که بی گفتگو در آینده ی نزدیک نه تنها جایگزین رایانه های "نادان" می شوند که آدمی را نیز از بسیاری کارهای ساده تا پیچیده بازنشسته خواهند نمود. "آنها" نه تنها کارهای ساده را بر دوش می گیرند که پیشه هایی چون دندانپزشکی، داروسازی و بسیاری رشته های دیگر را از چنگ آدمی به در خواهند آورد و برای کار خود کمترین دستمزدی نیز نمی گیرند. افزون بر این ها، با اعضای بدن آدم ها و حتا مغز وی پیوند خواهند یافت و نسل تازه ای از «آدمواره»* ها پدید خواهند آورد که آمیخته هایی از آدم و ابزار با ویژه کاری های فراوان و نسنجیدنی با توانایی های آدمی. شاید می پندارید: بردگانی بسیار دلپذیر برای سامانه ی تبهکار سرمایه داری؟!

همانجا

***

«دیمیتری مدودف»، مِهتَر «شورای امنیت روسیه» در «توئیتر» خود به گفته های «ماتئوش موراویسکی»، نخست وزیر لهستان که گفته بود: اوکراین از هوده ی یورش به روسیه برخوردار است و وی نگران جنگ روسیه با «ناتو» نیست؛ زیرا روسیه با شتاب شکست خواهد خورد، واکنش نشان داد و نوشت:
نمی‌دانم چه کسی در چنین جنگی برنده یا بازنده خواهد بود؛ ولی بر این نکته پافشرد که چنانچه درگیری بیاغازد، لهستان بی برو برگرد (قطعا) از نخشه ی [جهان] سترده (محو) خواهد شد.

گزیده ای کم و بیش شلخته، برگرفته از گزارشی در «چوب دو سر گُه» به تاریخِ  ۲۵ فروردین ماه ۱۴۰۲ (با ویرایش، پارسی و فشرده نویسی درخور از اینجانب: ب. الف. بزرگمهر)

۱۴۰۲ فروردین ۲۴, پنجشنبه

از دیدن تان به اندازه ای خوشوختم ...

از زبان «پرزیدنت بادبادی» در یکی از بازیدهای نمایشیِ رهسپاری به ایرلند:
از دیدن تان به اندازه ای خوشوختم که می خواهم سر به تنِ تان نباشد!  ب. الف. بزرگمهر   ۲۴ فروردین ماه ۱۴۰۲



۱۴۰۲ فروردین ۲۰, یکشنبه

ما نشدیم درس عبرت دیگران؛ شدیم الگوی مقاومت و ادامه دادن

زنده باد کیمیا و کیمیاها! آن ها همراه و همپا با جنبش کنونی ایران، نه تنها از سرافکندگی ملی* ایرانیان به شوند داشتن رژیمی ددمنش و اهریمن خو در بالای سر خود کاستند که سرفرازی ایران و ایرانی را بگونه ای ستایش برانگیز در چهار گوشه ی جهان به نمایش نهاده و امید به آینده ای روشن را در دل توده های مردم ایران افروختند.

ب. الف. بزرگمهر   ۲۰ فروردین ماه ۱۴۰۲

* «درود بر چنین زنانی که از سرافکندگی ملی تا اندازه ای بسیار کاستند»  ب. الف. بزرگمهر   یکم مهر ماه ۱۴۰۱

https://www.behzadbozorgmehr.com/2022/09/blog-post_34.html 

***

کیمیا زند، از آسیب‌دیدگان چشم در جنبش نامور به «زن، زندگی، آزادی» با انتشار پرتوری از خود در «اینستاگرام» نوشت:
«ما نشدیم درس عبرت دیگران؛ شدیم الگوی مقاومت و ادامه دادن.»

بسیاری از آسیب‌دیدگان چشم که بیشترشان جوان هستند با پخش پرتورهای چشم و چهره ی آسیب ‌دیده ی خود بر پیگیری واخواهی ها پا فشرده و نوشته‌اند: با همه ی این آسیب‌ها، از گزینش خود، پشیمان نیستند.

برگرفته از «تلگرام»   ۱۸ فروردین ماه ۱۴۰۲ (با ویرایش و پارسی نویسی درخور از اینجانب: ب. الف. بزرگمهر)

شبکورها دوباره جان گرفته اند

پایداری زنان در برابر یورش شبکورهای نظام پوشالی

سرنگون باد گروهبندی های خرموش اسلام پیشه ی فرمانروا بر میهن مان!

برپا، پایدار و پیروز باد پیشانی یگانه ی خلق های ایران برهبری طبقه کارگر برای سرنگونی رژیم پوشالی اسلام پیشگان

ب. الف. بزرگمهر   ۲۰ فروردین ماه ۱۴۰۲

ویدئوی پیوست (برگرفته از «تلگرام» ۱۸ فروردین ماه ۱۴۰۲): شبکورها دوباره جان گرفته اند



۱۴۰۲ فروردین ۱۸, جمعه

با «برجام» به خواب می رویم و با آن بیدار می شویم ... ـ بازپخشش

آرمان ما نه به آفتابه وصل است و نه به سانتریفوژ. آرمان ما به همین «برجام» وصل است که جان و مال و ناموس و بی ناموسی مان هم در گرو پابرجایی آن است. «برجام» که نباشد؛ منافعی نیز در کار نیست. منافع هم نباشد، یعنی ما باید گورمان را گم کنیم. ما «برجام» را بسیار دوست داریم. با «برجام» به خواب می رویم و با آن بیدار می شویم و ناشتا می خوریم. هنگامیکه به «برجام» می اندیشیم، یاد سپرده های بانکی آزاد شده مان می افتیم و دل مان غَنج می زند ... انشاء الله خون جگر شود آنکه برجام را پاره نکرد؛ ولی روی برگ برگ آن ریسید و منافع مان را آلود؛ با این همه، ما هنوز «برجام» را دوست داریم و اگر روزی منافع ما تامین نشود و طرف های ما بخواهند تعهدات خود را زیر پا بگذارند، بدانند رهبر عظیم الشان لحظه ای درنگ نخواهد کرد و بار دیگر با نرمشی قهرمانانه پاسخ شان را خواهد داد.

ب. الف. بزرگمهر   ۲۷ مهر ماه ۱۳۹۶

https://www.behzadbozorgmehr.com/2017/10/blog-post_89.html

* «برجام به عنوان یک معاهده چند جانبه و بین المللی تازمانی که حقوق و منافع ما تامین می شود و منافع ما اقتضا می کند و تا زمانی که ما از منافع برجام در چارچوب منافع ملی برخوردار هستیم در چارچوب منافع ملی و مصالح ملی به برجام احترام می کنیم ... اگر روزی منافع ما تامین نشود و طرف های ما بخواهند تعهدات خود را زیر پا بگذارند بدانند ایران لحظه ای درنگ نخواهد کرد و به آن ها پاسخ خواهد داد.»  گفته های آخوند پفیوز امنیتی: حسن فریدون روحانی شده، برگرفته از «خبرگزاری مهر»   ۲۱ مهر ماه ۱۳۹۶

ما چنین اندرزگویی هایی را یادشان نداده ایم! ـ بازپخشش

به عیسا پسر مریم سوگند، ما چنین اندرزگویی هایی را یادشان نداده ایم!* خودشان، دیگر دیپلمات های ورزیده ای شده اند ...

ب. الف. بزرگمهر   ۱۶ شهریور ماه ۱۳۹۸


* «... مسیر فعالیت‌ها و کانال‌های دیپلماتیک نباید به‌هیچ‌وجه مسدود شوند و مذاکره برای پیشگیری از جنگ و ایستِ فرایندِ نابودی اقتصادی در شرایط حاضر تنها راه ناگزیر است. در این ارتباط در جدول زمانی چند هفته آینده می‌باید از تمامی فرصت‌ها مانند: حضور در مجمع عمومی سازمان ملل متحد در اوایل مهرماه آینده به‌منظور پایین آوردن میزان تنش‌ها حداکثر بهره را باید جست. همچنین از عملیاتی شدن به‌اصطلاح "گام سوم" در کاستن از تعهدات برجامی پس از ضرب‌الاجل ۱۸ شهریورماه از سوی ایران، باید اکیداً خودداری کرد. اقدام به کاهش از تعهدات برجامی غیر از افزایش سطح تنش‌ها با آمریکا و حتا با اروپا، تأثیر دیگری نخواهد داشت.» برگرفته از تارنگاشت جریان چپ نمایی وامانده و سردرگم (آن «باید» نابجای دوم که افزونه ای بیش نیست را من خط زده ام.  ب. الف. بزرگمهر)

سخنانی خواسته یا ناخواسته بر زبان آمده ـ بازپخشش

«اسپوتنیک»: نظر شخصی شما به عنوان معاون سیاسی وزارت خارجه جمهوری اسلامی ایران درباره برجام چگونه است؟ آیا برجام را توافق خوب، بد، ناقص و یا خاکستری می‌دانید؟

«این توافق، محصول مذاکرات مستمر و طولانی میان ایران و ꞌ۵+۱ꞌ بوده است و این توافق به طور کامل توسط ایران اجرا شده است؛ حتی الان که جمهوری اسلامی ایران، برخی از تعهدات هسته‌ای خود را انجام نمی‌دهد؛ اما خود این موضوع نیز در چارچوب مواد ۲۶ و ۳۶ برجام است. به عبارت دیگر، تنها کشوری که به طور کامل تعهدات خود را در چارچوب توافق هسته‌ای انجام می‌دهد، جمهوری اسلامی ایران است. طرفِ آمریکایی با خروج از برجام، هم این توافق را نقض کرد و هم قطعنامه ۲۲۳۱ [را].۱ طرف اروپایی با وجود اینکه از برجام بیرون نرفت، ولی عملا عدم پایبندی خود را نسبت به مفاد برجام و اجرای آن نشان داد. بر این اساس، در حال حاضر تنها جمهوری اسلامی هست که طرف پایدار به توافق بین ایران و ۵+۱ است و آنها اکنون باید در قبال اقدامات ناقض برجام و قطعنامه ۲۲۳۱ پاسخگو باشند.»۲     

پرسش پسین می بایستی چنین می بود:
بنا بر این گفته ها به چه شَوَندی، رژیم جمهوری اسلامی به قراردادی که دیگران آن را زیر پا نهاده اند، همچنان پایبند است؟ آیا پایبندی یکسویه بویژه در چنین باره ای برجسته، جز دست ها را بالا بردن، گردن نهادن بزور زورگویان و زیر پا نهادن بهره وری های ملی ایران بگونه ای دربرگیرنده ـ و نه تنها بهره وری های گروهبندی فرمانروایان در کشور ـ از آرشی دیگر برخوردار است؟ و آیا همه ی این ها نشانه ای روشن و گواهمند از زنهارخواری (خیانت) این گروهبندی زیر پوشش «برجام» نیست؟

پاسخی منطقی به چنین پرسش هایی از سوی چنین سرافکندگان زنهارخواری در کار نیست و اگر باشد، جز آنچه در زیر آورده ام، نخواهد بود:
برای اینکه «آرمان ما به همین ꞌبرجامꞌ وصل است که جان و مال و ناموس و بی ناموسی مان هم در گرو پابرجایی آن است.»۳

ب. الف. بزرگمهر   هشتم آبان ماه ۱۴۰۰

https://www.behzadbozorgmehr.com/2021/10/blog-post_58.html

پی نوشت:

۱ ـ «در همین قضیّه‌ی برجام، ما در موارد زیادی ـ به‌خاطر اعتماد به حرف آن طرف مقابل، مذاکره‌کننده‌ی مقابل ـ از یک نقطه‌ای صرفِ‌نظر کردیم، به یک چیزی اهتمام نورزیدیم، یک خلأیی باقی ماند؛ دشمن همین الان از همان خلأ دارد استفاده می کند؛ اینها واقعاً مسائل مهمّی است. وزیر محترم خارجه‌ی ما، آقای دکتر ظریف، یک نامه‌ی گویایی به مسئول اروپایی می نویسند ـ البتّه این بارِ چندم است ـ و موارد نقض روح برجام و جسم برجام [را مطرح می کند]. گاهی می گفتند روح برجام نقض شده، ایشان می گوید که فقط روح برجام نیست، [بلکه] یک جاهایی هم خود برجام ـ یعنی جسم برجام ـ  هم نقض شده به‌وسیله‌ی آمریکایی‌ها ...» بیانات «آقا بیشعور پادرهوای نظام»،  ۲۲ خرداد ماه ۱۳۹۶

گنجانده شده در پیوند زیر:
https://www.behzadbozorgmehr.com/2018/08/blog-post_87.html

۲ ـ پاسخ علی باقری‌کنی به یکی از پرسش های خبرنگار، برگرفته از «اسپوتنیک»  هشتم آبان ماه ۱۴۰۰ (با ویرایش درخور، تنها در نشانه گذاری ها از اینجانب؛ افزوده ی درون [ ] و برجسته نمایی های بوم، همه جا از آنِ من است.  ب. الف. بزرگمهر)

۳ ـ برگرفته از یادداشتِ «با ꞌبرجامꞌ به خواب می رویم و با آن بیدار می شویم ...»، ب. الف. بزرگمهر   ۲۷ مهر ماه ۱۳۹۶

https://www.behzadbozorgmehr.com/2017/10/blog-post_89.html

الف بچه، گردنت را هر چه بالاتر هم بگیری ...

الف بچه، گردنت را هر چه بالاتر هم بگیری، چیزی بر ارزش و جایگاه تو و رژیم سرافکنده و خوار شده از سوی توده های میلیونی مردم ایران نمی افزاید. این را نه تنها شیخک های ریز و درشت عرب درون و پیرامون شاخاب پارس که همه ی توده های مردم جهان می دانند.

ب. الف. بزرگمهر   ۱۸ فروردین ماه ۱۴۰۲

زیرنویس پرتور:

کودک خردسال نظام سگ مذهب اسلام پیشگان در دیدار آشتی کنان با همتای تازی خود



روسیه باید خوش باوری را کنار نهاده، رودست نخورد

روسیه نباید به واکنش در برابر یورش هسته ای «یانکی» ها و شغال های همدستِ اروپایی آن که بیگمان با سازماندهی درخور و آمایشی گسترده همراه خواهد بود، بسنده نماید؛ چنین آمایشی از دوره ای دستکم بدرازای ۲۰ سال آغاز شده و در هر گام شتاب بیش تری یافته است. سیاست روسیه باید بر پایه ی کنشی پیشگیرانه استوار باشد؛ وگرنه با شکستی سهمگین روبرو خواهد شد. در چنین جنگ ها با چنان جنگ ابزارهایی، هر سو که بخت کوبش نخست را بیابد، برنده خواهد بود. فرمانروایان روسیه باید هر گونه خوش باوری به کنار آمدن با امپریالیست ها را کنار نهاده، رودست نخورند.*

دلتان را به گزینش های میان روباه و سگ زرد از میان برگزیدگان آن دو حزب پوشالی خوش نکنید. هر دوی آن ها جز اروسک های خیمه شب بازی جلوی پرده برای پوشاندن آنچه پشت پرده انجام می پذیرد و ابزاری برای فریب توده های مردم بیش نیستند.

نیک که بنگرید، خواهید دید که آن ها سیاست های نادرست و ناروای روسیه که بر ملی گرایی روسی بنیاد یافته را بخوبی در سیاست های اهریمنی خود گنجانده و از آن ابزاری برای چیرگی بیش تر بر همچشمان اروپایی خود و به فرمانبرداری بیش تر واداشتن شان از آن میان، کشانده شدن به جنگ سرراست با روسیه ساخته اند. گزینه ای که در آغاز یورش پیشگیرانه ی بجا و بهنگام روسیه، شاید کم تر از ۱⸓ درست می نمود با در پیش گرفتن سیاست های سردرگم این کشور بویژه در زمینه ی سپاهیگری، بسیار افزایش یافته و روسیه را خواه ناخواه در جایگاه همدست یا باریک تر بگویم: مزدور پیشبرد سیاست «یانکی» ها نهاده است؛ این سیاست بس نابخردانه و زیانبار بویژه در بازه ی زمانی درازتر که در آن سوی پیشانی نیز به جنگ و ستیزه های فزاینده بر بنیادِ ملی گرایی تند و تیزتر می انجامد ـ و در این باره سخن تنها بر سر اوکراین نیست ـ را باید کنار نهاد و سیاستی بر بنیاد همبستگی جهانی خلق ها و ملت ها در رویارویی با دشمنان بنیادین توده های مردم جهان یا همانا سرمایه داری امپریالیستی در پیش گرفت؛ این جُستار یا بهتر است بگویم: چالش، در رویارویی کنونی روسیه و اوکراین که بخش همچنان بزرگی از این یک نیز دربرگیرنده ی روسی زبان هایی با پیوندهای دیرینه ی تاریخی با روسیه است، برجستگی بیش تر و پررنگ تری می یابد و نادرست و ناروا بودن پیشبرد سیاست کوته بینانه ی ملی گرایی روسی را بیش از پیش برُخ می کشد؛ سیاستی کوته بینانه که «چشم اسپندیار»ی شایان نشانه گیری، پیشِ روی امپریالیست های «انگلوساکسون» «یانکی» و انگلیسی نهاده است. نمی توان برای زمانی دراز از یکسو سربازان را به میدان جنگ برادرکشی رهسپار نموده به کشتن داد و از سوی دیگر، زد و بندهای نان و آبدار با بورژواها و خرده بورژواهای خودی و ناخودیِ به نان و نوا رسیده پس از فروپاشی «اتحاد جمهوری های شوروی سوسیالیستی»را پی گرفت؛ چنین سیاستی چندان بدرازا نخواهد کشید و شکست آن با پیامدهای بیم برانگیزی، هم برای روسیه و هم برای جهان، همراه خواهد بود.

در پیش گرفتن هر چه زودترِ سیاستی بر بنیاد همبستگی جهانی خلق ها و ملت ها از این خوبیِ شایان درنگ نیز برخوردار است که چینی ها را نیز از پیگیری سیاستی دوپهلو که در پیشنهاد همزیستی آشتی جویانه شان نیز بروشنی بازتابیده، بازخواهد داشت و ناگزیرشان خواهد نمود یا اینورِ پل یا آنور پل را برگزینند. برای آنکه نمونه ای نیز بدست دهم، برای هیچ و پوچ نیست که یکی از آبزیرکاه ترین سیاست بازانِ کارچاق کن امپریالیست ها: «امانوئل مکرون» برای بهتر شمردن دندان چینی ها به آن کشور رهسپار شده است؛ سرشت روباه منشانه ناساز با سرشت همچنان خام خرس منشانه ی روسی که نیروی خود را برُخ این و آن می کشد از نیروی خوبی برای شناخت سوراخ سنبه های اختسادی و سیاسی برخوردار است.

.. و هنوز ناگفته های بسیاری نیز هست که ناچارم آن را درز بگیرم و به آینده ای ناروشن وانهم.

ب. الف. بزرگمهر   ۱۸ فروردین ماه ۱۴۰۲

* «نه روسیه و نه چین نباید رودست بخورند!»  ب. الف. بزرگمهر   ۱۵ آذر ماه ۱۴۰۰

https://www.behzadbozorgmehr.com/2021/12/blog-post_27.html 

***

بر پایه نوشته گاهنامه ی «اندیشه نظامی» که از سوی «دیوان پدافند» (وزارت دفاع) روسیه پخش می شود، «ایالات متحد» [بخوان: «یانکی» ها!]  سرگرم گسترش ابزارهایی برای از کار انداختن (خنثی کردن) جنگ ابزار های هسته ای روسیه است ... برای پاسداری رهبری جهانی، «ایالات متحد»، انگاره ی کنش زورکردار (قهرآمیز) پیشگیرانه جایگزین انگاره ی بازدارندگی در «ایالات متحد»  و دیگر کشورهای ناتو شده است.

بر بنباد این گزارش، برنامه های درازمدت «واشنگتن» دربرگیرنده ی ساخت سامانه های جنگ ابزارهای آتش راهبردی با کارآیی بالا است که بر پایه ی «یورش شناسایی»، «سامانه های جنگ ابزار های انرژی سمتگیری شده» و سایر سامانه های جنگ ابزارهای پیشرفته کار می کنند.

گزیده ای برگرفته از گزارشی بسیار شلخته در «چوب دو سر گُه» به تاریخ  ۱۸ آبان ماه ۱۴۰۱ (با ویرایش، پارسی و بازنویسی درخور از اینجانب: ب. الف. بزرگمهر)

۱۴۰۲ فروردین ۱۶, چهارشنبه

چشم براه پخش سوپ الهی در ماه مبارک و میمون رمضان

اینچنین با گرسنگی دادن توده های انبوه مردمی هست و نیست از دست داده، منش آدمی را زیر پوشش دین و مذهب هایی وامانده لگدمال می کنند و مغزشان را با یاوه هایی چون «سیب زمینی پیاز ارزانی شده از سوی امام زمان» می انبایند. اینجا شهر غَزّه در سرزمین پلستین چنگ اندازی شده است:
کودکانی نگونبخت چشم براه پخش سوپ الهی در ماه مبارک و میمون رمضان

به مهمانی الهی خوش آمدید!

ب. الف. بزرگمهر   ۱۶ فروردین ماه ۱۴۰۲





۱۴۰۲ فروردین ۱۴, دوشنبه

سیزده بدر ۱۴۰۲ خورشیدی در رشت

برگرفته از «تلگرام»   ۱۴ فروردین ماه ۱۴۰۲



الاغ رسول الله، بهترین نماد اقتصادی اسلامی! ـ بازپخشش

به بهانه ی بازانتشار

نوشته بودم:
«... با روندی که اقتصاد ”ولایت آقا“ می پیماید، دور از ذهن نیست که ”عفیر“ نیز به همان سرنوشت ریال کنونی یا بدتر از آن دچار شود» (یاددداشت زیر). هم اکنون با روز و روزگاری که اقتصاد نامور به «ملّی» و پولی به همین نام یافته، حتا اگر قرار بر کاربرد آنچنان پولی «اسلامی» بجای ریالِ خاک بر سر باشد، دیگر تصویر شش در چهارِ سر و گردن «الاغ رسول الله» چندان گویا نیست؛ بجای آن بهتر است تصویر آن اُلاغ برگزیده در حالیکه چهارنعل برای خودکشی بسوی «چاه بنی خطمه» روان است،* بر آن نقش بندد. بله! بگمانم چنین نقشی زیبنده تر باشد.

ب. الف. بزرگمهر   ۲۳ اَمرداد ماه ۱۳۹۸

https://www.behzadbozorgmehr.com/2019/08/blog-post_14.html

* «خدا را سپاس که مرا همان الاغ قرار داد!»

https://www.behzadbozorgmehr.com/2019/06/blog-post_94.html 

***

الاغ رسول الله، بهترین نماد اقتصادی اسلامی!

این طرح اسکناس های تازه ای است که از دید طراح آن تا سال ۱۴۰۰ جایگزین اسکناس های کنونی شده و واحد «پول اسلامی» (بجای ملی پیشین!) نیز نامی اسلامی تر از ریال کنونی خواهد یافت؛ و چه نامی بهتر از نامِ نامی «عفیر» یا همانا «الاغ رسول الله» بر آن! هنوز روشن نیست یک «عفیر» در آن هنگام به اندازه ی چند ریال ارزش خواهد داشت؛ ولی با روندی که اقتصاد «ولایت آقا» می پیماید، دور از ذهن نیست که «عفیر» نیز به همان سرنوشت ریال کنونی یا بدتر از آن دچار شود؛ روندی نه چندان ناشایست برای اقتصادی که از سوی آن امامِ راحل، «مالِ خر» نام گرفته بود! در چنین اقتصادی، «پول ملی» یا در آینده ی نزدیک، «پول اسلامی»، چنان کاغذ پاره ای خواهد شد که حتا الاغ ها نیز که افزون بر مردمان این سرزمین از گرسنگی و کمبود و گرانی سرسام آور رنج می برند، از بلعیدن چنان اسکناسی بجای علف خودداری کنند؛ بویژه آنکه به تصویری از گونه ی خودشان نیز آذین شده باشد! و این بیگمان، یکی از بزرگ ترین دستاوردهای اقنصادی، فرهنگی و سیاسی «ولایت آقا» در همه ی این سال ها خواهد بود.

ب. الف. بزرگمهر   پنجم شهریور ماه ۱۳۹۳

https://www.behzadbozorgmehr.com/2014/08/blog-post_388.html

در ولایت امام زمان، ساعت هم باید دوازده امامی باشد! ـ بازپخشش

این هم ساعت دیواری شیعه ی دوازده امامی صد در صد ساخت ایران اسلامی!

ساعت هم اکنون «امام باقر و چهل دقیقه» یا «بیست دقیقه به امام صادق» است. تکلیف روز و شبش بر دوش خودِ شماست. چون به هر رو، «امام باقرعصر» با «امام باقر صبح» یکی نیست.

تکلیف «امام مهدی» کمی دشوارتر از سایر «امام»هاست؛ چون دشوار است بگویی یک دقیقه از «امام مهدی نیمه شب» گذشته یا یک دقیقه از «امام مهدی صبح سحر» آغاز شده ... و مردگان یکی یکی از گورهایشان برمی خیزند؛ نه برای روز رستاخیز که برای رقص و پایکوبی! هنوز برای رسیدگی به نامه اعمال شان در «جهان فانی» کمی زود است و تا آن هنگام دم را غنیمت می شمرند!

آنها هر شب، درست پس از زنگ ساعت «مهدی نیمه شب» از گورهایشان برمی خیزند و شادمانه تا خروسخوان پای می کوبند و جست و خیز می کنند. با آنکه مرده اند، در آن چند ساعت سرخوش و شادند؛ دستِکم، شادتر از زندگی بسیاری از زندگان که بیشترشان در آن هنگام خفته اند تا روز کسل کننده و یکنواخت دیگری را پی گیرند ...

به موسیقی بسیار زیبای زیر به نام «رقص مرگ» یا «رقص مردگان»* اثر «کامیل سن سانس» گوش فرا دهید! می شنوید، چگونه سبکبار با استخوان هایشان، شادمانه و گاه دیوانه وار به پایکوبی و جست و خیز سرگرمند؟! زمانِ بسیار کمی دارند و باید خوب از آن بهره مند شوند ... و اینک، نوای خروس سحری و پایانِ جشن و پایکوبی است؛ سپیده می دمد و تا نیمه شبی دیگر تاریکی نمناک گور!

ب. الف. بزرگمهر    ١۷ شهریور ماه ١٣٩١

https://www.behzadbozorgmehr.com/2012/09/blog-post_6889.html

* در ایران بیش تر به نام «رقص مردگان» آوازه یافته است:

https://youtu.be/9CHqhsMP80E



بر پدر و مادر هر کس که «خط قرمز نظام» را لگدمال کند، لعنت! ـ بازپخشش

خدا را خوش می آید با بازگویی خرده ریزهای «فکت شیت»، نگرانی رهبر عظیم الشان را فراهم کنیم؟

«عین الله نظام»: ریز و شپش داستان را چرا به «آقا» نمی گویی؟!

«سیّد از خر جسته»: «آقا» خرده ریز کارها را به ما واگذار کرده است. توافق های کلی، واگذاری یا فروش «کیک زرد»، بستن این یا آن نهاد هسته ای، بحمدلله در عُمّان انجام شده است. حتا قرار است دانشمندان مان را هم با آن ها بسپاریم تا از آن ها نگاهداری کنند. به ما گفته اند، آنجا از امنیت بیش تری برخوردارند و دست اسراییل و ترکیه و «داعش» به آن ها نمی رسد. آقا خودشان هم اینگونه آسوده ترند و نیازی به پاسخگویی به کسی ندارند. فرموده اند: «خط قرمزهای نظام» را زیر پا نگذارید؛ ما هم چنین کاری نکرده ایم؛ شما که خودت گواه بودی؟ آن هنگام که هنوز برای باز کردن «گیرهای فنی» نیامده بودی (با لحنی که آن خودشیفته را خوش آید)، من و نخودچی و خرکچی و ... هر چه گشتیم، چنین خطی نیافتیم؛ رنگش را هم ندیده ایم. دیگران اگر دیده اند و آن را لگد کرده اند، خودشان در پیشگاه الله پاسخگو خواهند بود. من تنها می توانم بگویم: بر پدر و مادر هر کس که «خط قرمز نظام» را لگدمال کند، لعنت! این را هم برای آن می گویم که «آقا» آن را بکار می برد و ما ناچار به فرمانبرداری از رهبر عظیم الشان هستیم. خدا را خوش می آید با بازگویی خرده ریزهای «فکت شیت»، نگرانی وی را فراهم کنیم و وقت گرانبهایش را که باید صرف نیایش به درگاه الله شود، بگیریم؟! زبانم لال، یک پایش هم لب گور است؛ ممکن است خدای ناکرده ...

ب. الف. بزرگمهر   ۲۱ فروردین ماه ۱۳۹۴

https://www.behzadbozorgmehr.com/2015/04/blog-post_14.html

شما را آنچنان گرسنگی خواهند داد که از زنده و مرده ی هیچ جنبنده ای نگذرید ...

تا آنجا که من این ها را می شناسم، شما را آنچنان گرسنگی خواهند داد که از زنده و مرده ی هیچ جنبنده ای از پرنده و چرنده و جونده و خزنده گرفته تا حتا جانور دوپا نگذرید و چون ما کرکس ها مردارخواری پیشه کنید.

از زبان این کرکس استخوان خرد کرده:  ب. الف. بزرگمهر   ۱۴ فروردین ماه ۱۴۰۲



برداشت و بازنویسی درونمایه ی این تارنگاشت در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید!
از «دزدان ارجمند اندیشه و ادب» نیز خواهشمندم به شاخه گلی بسنده نموده، گل را با گلدان یکجا نربایند!

درج نوشتارهایی از دیگر نویسندگان یا دیگر تارنگاشت ها در این وبلاگ، نشانه ی همداستانی دربست با آنها نیست!