بلوچهایی که در آتش سوختند؛ ولی نام شان در هیچ سیاهه ای نبود. نه بیمه، نه قرارداد و نه حتا شناسنامه ای!*
بسیاری از قربانیان کارگرانی بلوچ بودند که نه شناسنامه داشتند، نه اسمشان جایی ثبت شده بود، نه کسی دنبالشان میگردد!
یوسف، نوجوان ۱۸ ساله بلوچ که در ترکش سترک زخمی شد، اکنون با دو
دوستش در خانهای کوچک، بدون کفپوش و حتا فرش به زندگی برگشته است. او میگوید:
«بندر همیشه کار داره، سرباز نه»
کارگرانی از روستاهای بی بهره ی بلوچستان به امید لقمه نانی با دستمزدهایی ناچیز، بی هیچ بیمه و امنیتی.
محمد عبداللهی، عضو شورای روستا میگوید:
«برخی پیمانکارها حتی نمیتونن اسامی مفقودان رو بدن، چون
غیرقانونی ازشون کار کشیدن و الان میترسن.»
اینجا هیچکس جواب نمیده؛ نه وزارت کار، نه سازمان بنادر، نه پیمانکارها. حتا آمار باریک کشتهشدگان هم روشن نیست!
اسماعیل حاجیزاده، دبیر خانه کارگر هرمزگان، گفته:
«خیلی از این کارگرها حتا توی خیابون میخوابیدن و هویتشون
توی هیچ لیستی ثبت نشده؛ ممکنه هیچوقت هم شناسایی نشن.»
مردمِ «خونسرخ» می گویند: «بلوچها کسی را ندارند.»
برگرفته از «تلگرام» ۱۵ اردی بهشت ماه ۱۴۰۴ (با ویرایش، پارسی و بازنویسی درخور از اینجانب: ب. الف. بزرگمهر)
* ویدئوی پیوست: نام شان در هیچ سیاهه ای نبود؛ نه بیمه، نه قرارداد و نه حتا شناسنامه ای
مانند بسیاری نمونه های دیگر
از جان باختن روزانه ی کارگران به هزاران شَوَندی که بخش بسیار بزرگی از آن ها
پیامد ناامنی و گناه آن بر گردن گدا گودول ترین لایه های دله دزدی از "رژیم"ی
بی در و پیکر با فرنام «کارآفرین» است تا پرواز آنی گروهی از کارگران به آسمان که
هم الله و هم عزراییل تازی، همگی شان را بسیار دوست دارند، مات می مانم چه بنویسم یا
بگویم؛ تنها همین بس که:
سرنگون باد گروهبندی های خرموش اسلام پیشه ی فرمانروا بر
میهن مان در جنگی ساز و برگ یافته به جنگ ابزار!
برپا، پایدار و پیروز باد پیشانی یگانه ی خلق های ایران برهبری طبقه کارگر!
ننگ و نفرت بر همه ی رژیم هایی که به هر شوند سودجویانه و کوته بینانه از رژیم تبهکارِ دزدان اسلام پیشه ی ننگ ایران و ایرانی پشتیبانی می کنند!
ب. الف. بزرگمهر ۱۶ اردی بهشت ماه ۱۴۰۴
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر