«مردم در روی زمین برای کامیاب شدن یک چیز کم دارند و آن اعتماد به یکدیگر است؛ ولی این دانش برای کسانی که قلبی کوچک و روحی پست دارند و جز قانون سود شخصی هیچ قانونی نمی شناسند، دسترس پذیر نیست.» فارس پورخطاب هراتی

والاترین کاربرد نویسندگی این است که آزمون را به دانایی فرارویاند! ایگناتسیو سیلونه

۱۴۰۴ اردیبهشت ۲۸, یکشنبه

مگر ما از ناکسان و نابکاران رژیم جمهوری اسلامی کم تریم؟

مگر ما از ناکسان و نابکاران («اراذل و اوباش» بزبانی گوش آشناتر) رژیم جمهوری اسلامی کم تریم؟ ما هم تک تیراندازان «آتش به اختیار» کارکشته ای داریم که در نشانه گیری چشم و چال عرب های کون نشور استادند. باید امیدوار باشیم که دوست دیرینه و نازنین مان: «دونالد ترامپ»، هر چه زودتر برجای ماندگان شان را بجایی دیگر بفرسند؛ گرچه، نگرانیم که نه تنها بر آن نوار باریکه چنگ بیندازد که مهار «عزراییل» را هم بدست گیرد؛ حساب کتابی هم که با خود نموده و با پیشینه ی بساز بفروشی زمین و ساختمان اش نیز هماهنگ است را با آنکه هیچ شَوَندی برای آن در دست نداریم بخوبی می سُهیم (احساس می کنیم):
«ما سالیانه بیش از هر کشور دیگری در جهان میلیاردها دلار به آن ها کمک های گوناگون می کنیم؛ چرا آنجا را پیوست خاک خودمان نکنیم؟»*

از اندیشه و زبان «نادان یابو» که در ددمنشی و خونریزی روی پیشوای آلمان نازی را سپید کرد: ب. الف. بزرگمهر   ۲۸ اردی بهشت ماه ۱۴۰۴

* برگرفته از نوشته ای نیمه کاره رها شده به تاریخ ۱۶ اردی بهشت ماه ۱۴۰۴

هیچ نظری موجود نیست:

برداشت و بازنویسی درونمایه ی این تارنگاشت در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید!
از «دزدان ارجمند اندیشه و ادب» نیز خواهشمندم به شاخه گلی بسنده نموده، گل را با گلدان یکجا نربایند!

درج نوشتارهایی از دیگر نویسندگان یا دیگر تارنگاشت ها در این وبلاگ، نشانه ی همداستانی دربست با آنها نیست!