«مردم در روی زمین برای کامیاب شدن یک چیز کم دارند و آن اعتماد به یکدیگر است؛ ولی این دانش برای کسانی که قلبی کوچک و روحی پست دارند و جز قانون سود شخصی هیچ قانونی نمی شناسند، دسترس پذیر نیست.» فارس پورخطاب هراتی

والاترین کاربرد نویسندگی این است که آزمون را به دانایی فرارویاند! ایگناتسیو سیلونه

۱۴۰۴ اردیبهشت ۲۶, جمعه

این کوچه ها از آنِ مردمی است که در آن زندگی را می پویند

می شنوی خرموش یا شاید خودت را به کری زده ای؟* هر کدام باشد و چنانچه حتا پنبه در گوش های گُنده ات تپانده باشی، این کوچه ها از آنِ مردمی است که در آن زندگی را می پویند؛ این را نه تنها من یا برگزارکنندگان آن جشنواره می گوییم که توده های مردم ایران در همه جای ایران و جهان بر زبان می رانند. گورتان را از این سرزمین باستانی گم کنید و به همانجا رهسپار شوید که «عرب نِی انداخت»!** گرچه می پندارم هر اندازه درخواست کرده، «نرمش قهرمانانه» کنید، راه تان ندهند.   

ب. الف. بزرگمهر  ۲۶ اردی بهشت ماه ۱۴۰۴

* «این کوچه ها متعلق به مردمی است که در آن زندگی را جاری می کنند، کار می کنند، در غم و شادی های هم شریکند و برای آمدن به آن، نیاز به اخذ هیچ مجوزی ندارند!»

فستیوال «کوچه» بوشهر

برگرفته از «تلگرام»   ۲۶ اردی بهشت ماه ۱۴۰۴

** بنگرید به یادداشتِ «برو آنجا که عرب نی انداخت!»  ب. الف. بزرگمهر   سوم اَمرداد ماه ۱۳۹۰

https://www.behzadbozorgmehr.com/2011/07/blog-post_8214.html

ویدئوی پیوست: این کوچه ها از آنِ مردمی است که در آن زندگی را می پویند



هیچ نظری موجود نیست:

برداشت و بازنویسی درونمایه ی این تارنگاشت در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید!
از «دزدان ارجمند اندیشه و ادب» نیز خواهشمندم به شاخه گلی بسنده نموده، گل را با گلدان یکجا نربایند!

درج نوشتارهایی از دیگر نویسندگان یا دیگر تارنگاشت ها در این وبلاگ، نشانه ی همداستانی دربست با آنها نیست!