این فشرده ای از هستینگی ماجرایی است که رخ می دهد (زیرنویس پرتور پیوست)؛ نمایشی چندش آور از باند نازی های هوادار «باندرا» به یاری «لندن» و «پاریس» و بی هیچ گمان و گفتگو: «واشنگتن» در پشت پرده ای پاره پوره که شاخ های گاومیشِ تمرگیده در آنسوی اَبردریای اَتلس و چشم براه زمان شاخ زدن به روسیه را بروشنی می توان دید. همه ی این جانوران ددمنش بویژه به «کریمه» چشم دوخته اند که هم از دیدگاه راهبردی (تاکتیکی) و هم از دیدگاه دوربردی (استراتژیکی)، بچنگ آوردن آن نخشی برجسته و هموار کننده برای دورخیزهای آینده به ژرفای روسیه داشته، بر روی آن ـ از زبان مزدور دست پرورده شان: توله سگی پلید به نام «زلنسکی» ـ کانونمند شده اند.
به ریز و شپش گفتگوهایی از دید من، بی هیچگونه برآیندی
درخور و پایدار نپرداخته و نمی پردازم؛ زیرا با تراز راستین کنونی نیروها بویژه در
چارچوب جهانی آن، بدرستی آشنا نیستم؛ تنها بر یک نکته ی از دید من بنیادین، انگشت
نهاده بر آن پا می فشارم:
روسیه نباید در برابر اهریمنی ترین نیروهای جهان گامی
دیگر به واپس نشسته و آن را «حُسن نیّت» جا بزند! چنین کاری که در خوش بینانه ترین
برخورد به پنهان کردن آت و آشغال جارو شده به زیر فرش می ماند، پیش و بیش از هر
چیز دیگری، خودفریبی است.
ب. الف. بزرگمهر ۲۵ اردی بهشت ماه ۱۴۰۴
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر