«مردم در روی زمین برای کامیاب شدن یک چیز کم دارند و آن اعتماد به یکدیگر است؛ ولی این دانش برای کسانی که قلبی کوچک و روحی پست دارند و جز قانون سود شخصی هیچ قانونی نمی شناسند، دسترس پذیر نیست.» فارس پورخطاب هراتی

والاترین کاربرد نویسندگی این است که آزمون را به دانایی فرارویاند! ایگناتسیو سیلونه

۱۴۰۴ اردیبهشت ۱۸, پنجشنبه

چالش کم آبی در کشور، تنها و تنها از رهبری ناکارآمدِ سازمان های پاسخگو در ولایتی کیر خری ریشه می گیرد

این یکی از ریشه های بزرگ چالش های آبی در کشور است؛۱ وختی تندآب در کار است؛ هم پوشش های گیاهی را از میان می برد و هم زمین بخت کمی برای در خود کشیدنِ آب و پر نمودن سفره های آبی داشته و بخش بزرگی از آب نیز از دست می رود (به هدر می رود)؛ بدین سان، ناساز با گفته های آن وزیربانوی چلغوز۲ و دیگر مشنگ های تبهکار فرمانروا که هر کمبود و نارسایی را به پای هر چیز دیگری جز خود نوشته و در این باره، کم آبی را بگردن زیست بوم و دگرگونی های آب و هوایی می نهند، رهبری ناکارآمدِ سازمان های پاسخگو در ولایتی کیر خری که چون نمونه، بسیاری از سدها را در نادرست ترین و ناشایست ترین جاها بر پا نموده و در کردار نه تنها به زیست بوم که به هستی توده های مردم بویژه کشاورزان آسیب رسانده اند، شوند بنیادین چنین چالش سترگی است.۳

ب. الف. بزرگمهر   ۱۸ اردی بهشت ماه ۱۴۰۴

پی نوشت:

۱ ـ تغییر کاربری‌ها سبب شده با ۶ میلیمتر بارش هم سیل رخ دهد

 رئیس سازمان هواشناسی کشور:
ـ زیرساخت‌های فرسوده و تغییر کاربری اراضی سبب شده تا در برخی مناطق کشور با ۶ میلی‌متر بارش هم شاهد وقوع سیل باشیم.

ـ سازمان هواشناسی به اطلاعات مربوط به تغییر کاربری‌های اراضی و زیرساخت‌های فرسوده دسترسی ندارد.

ـ اطلاعات پایه جمعیتی، جاده‌ها و مناطق حادثه‌خیز و ... نیز در پیش‌بینی مبتنی بر اثر ضروری است؛ بنابراین تا زمانی که به لایه‌های اطلاعاتی مختلف دسترسی نداشته باشیم، نمی‌توان سامانه هشدار مبتنی بر اثر را در کشور وارد فاز اجرایی کرد.

ـ یکی از عوامل بروز سیل جاده چالوس و مخاطرات ناشی از آن، فعالیت‌های عمرانی زیاد بر روی ارتفاعات آن منطقه است.

برگرفته از «تلگرام خبرگزاری خرموش نشان ایر و اینا»   ۱۷ اردی بهشت ماه ۱۴۰۴

۲ ـ فجایع اقلیمی از زبان رئیس سازمان حفاظت از محیط زیست

شینا انصاری [بخوان: مرغ مینا خرموش زاد!] ، معاون پزشکیان و رئیس سازمان حفاظت محیط زیست با اشاره به متأثر شدن منطقه غرب آسیا و ایران از پدیده تغییرات اقلیمی گفت:
«۶۶ درصد تالاب‌های کشور به کانون گردوغبار تبدیل شده‌اند و ۳۰ استان کشور درگیر پدیده فرونشست زمین هستند.»

شینا انصاری افزود:
«میانگین بلندمدت بارندگی در کشور حدود ۱۳ درصد و منابع آب تجدیدپذیر کشور به علت افزایش دما حدود ۲۷ میلیارد مترمکعب کاهش داشته است.»

برگرفته از «تلگرام»   دوم اردی بهشت ماه ۱۴۰۴

۳ ـ «... آنچه می ماند و بگونه ای برجسته خودمی نمایاند ... چگونگی راه آمدن آدمی با طبیعت پیرامون خویش و بهره وری بهینه از آن است که بنا به شوندهای اشاره شده در بالا و از همه برجسته تر، انگ و نشان هماوندی های سرمایه داری بر بنیاد سودورزی کوته بینانه، نابودی زیست بوم آدمی در کمابیش همه جای زمین را پدید آورده و به آن دامن زده است؛ در حالیکه دانش و فن آدمی از آغاز پیدایش و گسترش سامانه ی سرمایه داری در دوره ای که «جبر اقتصادی» همزاد آن، گام بگام گسترش می یافت و بر نیروی کار آدمی چیره می شد، بگونه ای نسنجیدنی با دوران پیش از سرمایه داری با فن آوری هایی که رویهمرفته از بیل و خیش و کوره ی آهنگری در پهنه ی فرآوری نیازهای آدمی فراتر نمی رفت و به همین شَوَند با «جبر غیراقتصادی» همراه بود، پیشرفته تر است و بر این پایه می تواند، زیست و زندگی آدمی و سایر جانداران روی زمین را هزاران هزار بار بهتر از گذشته سامان داده و بهبود بخشد. بگمانم با همین پرتوی کوتاه، روشن باشد که واماندگی های کنونی آدمی در بسیاری پهنه های اجتماعی ـ اقتصادی، برخلاف آنچه برخی کوته بینان و سرگشتگان می پندارند به هیچ روی با پیشرفت های فن آوری و دانشورانه ی آدمی هماوند نیست که سرراست با هماوندی های سرمایه داری و در دوران کنونی، هماوندی های سرمایه داری امپریالیستی در دستیابی به بیشینه سود در کمینه زمان شدنی به هر بهایی از آن میان، نابودی زیست بوم و نیروی کار آدمی، نزدیکی و پیوند باریک دارد؛ گونه ای واژگونگی که چنانچه رفتار نیاکان مان در دوران پیش از چیرگی سازند سرمایه داری بر هستی آدمی را بدیده بگیریم، آن ها بگونه ای نسنجیدنی با نوادگان خود، بهتر با طبیعت پیرامون خویش رفتار می کردند.»

برگرفته از نوشتار «به نام آب، به کام امپریالیسم و مزدورانش!»  ب. الف. بزرگمهر   ۱۶ فروردین ماه ۱۳۹۷ 

https://www.behzadbozorgmehr.com/2018/04/blog-post_5.html

هیچ نظری موجود نیست:

برداشت و بازنویسی درونمایه ی این تارنگاشت در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید!
از «دزدان ارجمند اندیشه و ادب» نیز خواهشمندم به شاخه گلی بسنده نموده، گل را با گلدان یکجا نربایند!

درج نوشتارهایی از دیگر نویسندگان یا دیگر تارنگاشت ها در این وبلاگ، نشانه ی همداستانی دربست با آنها نیست!