«مردم در روی زمین برای کامیاب شدن یک چیز کم دارند و آن اعتماد به یکدیگر است؛ ولی این دانش برای کسانی که قلبی کوچک و روحی پست دارند و جز قانون سود شخصی هیچ قانونی نمی شناسند، دسترس پذیر نیست.» فارس پورخطاب هراتی

والاترین کاربرد نویسندگی این است که آزمون را به دانایی فرارویاند! ایگناتسیو سیلونه

۱۴۰۴ اردیبهشت ۱۱, پنجشنبه

گفتارنامه ی گروهی از کنشگران کارگری و رستایی ـ سیاسی زندانی در «اوین» به انگیزش یکم ماه مه

زنده باد اول ماه مه روز جهانی کارگر!

امسال در حالی به استقبال روز جهانی کارگری می‌رویم که شاهد کوچکتر شدن هر روزه‌ی سفره کارگران و زحمتکشان در ایران هستیم؛ تورم افسارگسیخته با تمام توان به هستی ناچیز رنجبران هجوم می‌آورد، تا جایی که افزایش دستمزد ۴۵ درصدی تنها مُسکنی موقتی است و توان مقابله با خط فقر اعلام شده از طرف خود حکومت را نیز ندارد؛ از طرفی سایه جنگ همچون سال‌های گذشته بر سر کارگران سنگینی می‌کند و زندگی و هستی آنها را بیش از پیش تهدید می‌کند تا جایی که مذاکرات و توافق و نرمش در مقابل آمریکا هم تاثیری در اقتصاد دلالی و نولیبرالیسم‌زده و ویران‌شده‌ی ایران ندارد؛ همه اینها در کنار نداشتن حق تشکل‌های مستقل و آزاد، ارعاب و سرکوب و زندانی کردن فعالان کارگری از دستاوردهای بیش از چهل سال حاکمیت جمهوری اسلامی است، که برای شانه خالی کردن از زیر بار مسئولیت خود و تحقیر کارگران از واژه‌هایی همچون خط فقر استفاده می‌کند.

ما جمعی از فعالان سیاسی، صنفی، و کارگری زندانی در زندان اوین رو به مردم اعلام می‌داریم آیا وقت آن نرسیده که به جای طلب کردن و رسیدن به خط فقر، خط رفاه و یک زندگی انسانی و شرافتمندانه را برای کارگران و زحمتکشان ایران طلب کنیم؟

آیا وقت آن نرسیده که طبقه کارگر و تمامی مزدبگیران، همچون کارمندان، معلمان، بازنشستگان، پرسنل و کادر درمان، رانندگان، زحمتکشان بخش‌های کشاورزی و غیره بدون سرکوب و ارعابِ فعالان خود، دست به تشکیل نهادهای مستقل خود بزنند؟

ما اعلام می‌کنیم که تنها چاره رنجبران وحدت و تشکیلات است و همچنین ما خواستار اتحاد و همبستگی روزافزون و عینی بخش‌های مختلف طبقه کارگر و تمامی زحمتکشان و مزدبگیران هستیم.

زنده باد همبستگی بین المللی طبقه کارگر

اردیبهشت ۱۴۰۴، زندان اوین

سیامک امینی، مطلب احمدیان، سیامک ابراهیمی، مرتضی صیدی، سجاد ایمان‌نژاد، یدی بهاری زر، مازیار سیدنژاد، سیروس (فواد) فتحی، مرتضی پروین، وحید بنی عامریان

هیچ نظری موجود نیست:

برداشت و بازنویسی درونمایه ی این تارنگاشت در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید!
از «دزدان ارجمند اندیشه و ادب» نیز خواهشمندم به شاخه گلی بسنده نموده، گل را با گلدان یکجا نربایند!

درج نوشتارهایی از دیگر نویسندگان یا دیگر تارنگاشت ها در این وبلاگ، نشانه ی همداستانی دربست با آنها نیست!