آنچه در زیر آمده، برگرفته از یادداشتی از آنِ کم و بیش ده سال پیش است* و با آنکه در آن به چرایی «بنیان حقوقیِ» گفتگوهایی جداگانه با آن چند کشور اروپایی درباره ی چالش های نامور به «هسته ای» اشاره شده بود، آنچنانکه باید به آن نپرداختم؛ به این شَوَندِ ساده که دریافتم از دانشِ «حقوق» بگونه ای دربرگیرنده (عمومی) و نیز ویژه کارانه نارسا بود و همچنان هست؛ وگرنه، در نوشتاری جداگانه آن گفتگوهای زیرِجُلی را به چالش می کشیدم؛ اینک که رژیم خرموش پرورِ سزاوار سرنگونی تا گردن در گِل و لای و لجنی خودآفریده فرورفته و بیم بزیر کشاندن ایران با خود در ژرفای مرداب پدید آمده می رود، سخن در این باره تا اندازه ای دیر است. با این همه، این یادآوری که چنان گفتگوهایی در بنیاد خود به هیچ رو شایسته و بایسته ی ایران و توده های مردم آن نبود و رژیم پلید فرمانروا با انگیزش و فشار بازوی لیبرال منش آن و بویژه کوشش های مزدورانی چون محمد جواد طریف (یا همانا «سید از خر جسته»)، خود در پیشبرد و به انجام رساندنِ چنین تبهکاری بزرگی پیشگام شده بود، ناسودمند نخواهد بود. فشرده ی سخن آنکه، نه از دیدگاه حقوقی و نه از هر دیدگاه و سویه ای دیگر، کشورمان نمی بایستی به چنان گفتگوهایی فراقانونی و پیمان هایی ده ها برابر ننگین تر از «ترکمانچای» و «گلستان» تن می داد؛ چه برسد به آنکه خود در آن پیشگام شود!
این را نیز جداگانه بگونه ای اشاره وار می افزایم که آماج امپریالیست ها از همان نخست، خود ایران با همه ی دستاوردها و داشته هایش بود و همچنان هست؛ و آن ها چنانچه بتوانند و این گمانه با بدیده گرفتن هستی رژیمی پلید که بارها زیر بار زور دشمنان راستین ایران، کمر خم نموده، افزایش نیز یافته، بیم بباد رفتن همه چیز و پیاده شدن آنچه «الگوی لیبی» خوانده می شود، بیش از هر زمان دیگری است.
سرنگون باد گروهبندی های خرموش اسلام پیشه ی فرمانروا بر میهن مان در جنگی ساز و برگ یافته به جنگ ابزار!
برپا، پایدار و پیروز باد پیشانی یگانه ی خلق های ایران برهبری طبقه کارگر!
ننگ و نفرت بر همه ی رژیم هایی که به هر شوند سودجویانه و کوته بینانه از رژیم تبهکارِ دزدان اسلام پیشه ی ننگ ایران و ایرانی پشتیبانی می کنند!
ب. الف. بزرگمهر ۱۳ اردی بهشت ماه ۱۴۰۴
* «از همان آغاز گفتگوها زیر برنام ꞌگفتگوهای هسته ایꞌ به سرپرستی آخوند امنیتی و کودن انگلیسی در سال ۲۰۰۵ با برخی کشورهای اروپایی، همواره این پرسش در ذهنم چرخ می زد که چرا در این باره با ꞌسازمان ملت هاꞌ یا ꞌسازمان جهانی انرژی اتمیꞌ سرراست گفتگو نمی کنند و حتا اگر چنان گفتگوهایی با سه چهار کشور امپریالیست اروپایی به هر شَوَندی بایسته است، چرا با همکاری ꞌسازمان ملت هاꞌ انجام نمی پذیرد و آن گفتگوها از چه بنیان حقوقی برخوردار است؟ جُستار اینگونه در رسانه های امپریالیستی (و حتا ایرانی!) به میان آمد و در اندیشه ی توده های مردم جهان جای گرفت که گویا ایران سرگرم ساختن بمب اتمی است و از همین رو، چنان گفتگوهایی آغاز شده است.»
برگرفته از یادداشتِ «اینگونه مردم ایران را سرافکنده کردند!» ب. الف. بزرگمهر ۲۴ اسپند ماه ۱۳۹۴
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر