«مردم در روی زمین برای کامیاب شدن یک چیز کم دارند و آن اعتماد به یکدیگر است؛ ولی این دانش برای کسانی که قلبی کوچک و روحی پست دارند و جز قانون سود شخصی هیچ قانونی نمی شناسند، دسترس پذیر نیست.» فارس پورخطاب هراتی

والاترین کاربرد نویسندگی این است که آزمون را به دانایی فرارویاند! ایگناتسیو سیلونه

۱۳۹۸ بهمن ۱۱, جمعه

سنگ در برابر گلوله در جنگی نابرابر! ـ بازانتشار

خرموش های فرمانروا بر ایران با وارونه نمایی و نیرنگبازی هایی از پیش برنامه ریزی شده، توده های مردم ایران را آشوبگر جا می زنند. نمودها و نشانه هایی در دست است که چون ترفندهای بکار برده شده در سال های ۱۳۸۸ و ۱۳۹۶، مزدوران خودشان در بسیاری از آتش افروزی ها و آسیب رسانی ها و خوار شمردن باورهای دینی توده های مردم و نیز ترساندن بازاریان و لایه های میان به بالای جامعه دست داشته و دارند.۱ آن ها به چنین کارهایی دست می یازند تا از سویی، آن را بگردن آنچه «اغتشاشگر» می نامند، انداخته و از سوی دیگر، در همکاری  تنگاتنگ با دستگاه های دیوانسالاری کشورهای امپریالیستی بویژه شغال های اروپای باختری که نان و نمک آلوده ی بیش تری با همه شان لُنبانده و می لنبانند، توده های مردم بجان آمده ی ایران را در چشم مردم اروپا و جاهای دیگر جهان، مُشتی آشوبگر جا زده و بخوردشان بدهند؛ روشن است که چنین کارهایی بیش از آنکه سویه ای درونی داشته باشد، سویه بیرونی دارد؛ زیرا توده های میلیونی مردم که در میدان کارزار با مزدوران و سرکوبگران خرموش های فرمانروا بر میهن مان درگیرند، خود آماج سرکوب و باتوم و زندان و گلوله اند. از آن گذشته، هنگامی که بروی مردم پرخاشگر در راهپیمایی ها آتش بگشایی و آدم بکشی، آن ها نیز ناگزیر دست به سنگ خواهند شد؛ سنگ در برابر گلوله در جنگی هم اکنون نابرابر! با این همه، «گمان مبر که به پایان رسید کار مغان ...»۲ زیرا «... هزار باده ی ناخورده در رگِ تاک است» و خود شما خرموش های بی آبرو، بی آنکه خواستار آن باشید و از اندیشیدن به آن نیز تن تان می لرزد و تخم آن رهبر پوشالی که می کوشید تا پشت وی سنگر بگیرید۳ نیز هر بار با «حقارت» هر چه بیش تر جفت می شود، فرجام ناگزیر را به توده های انبوه مردمی که خوار و سرشکسته شان نموده اید، نشان می دهید: دست یازیدن به جنگ ابزاری راستین برای خرموش کُشی و از آن برجسته تر: آماجمند شدن هر چه بیش تر جنبش توده ای و خلقی برای سرنگونی پلیدترین رژیم بی سر و سامان و از درون پوسیده ی تاریخ ایران!

نادیده گرفتن بنیادی ترین خواست های کارگران و زحمتکشان، به زندان افکندن کنشگران اجتماعی برای هیچ و پوچ، فشردن گلوی هر پرخاشگری که گروه ها و لایه های گسترده تر اجتماعی در میهن مان را دربرمی گیرد، تبهکاری های گوناگون اقتصادی ـ اجتماعی که روی «رضا قُلدُر تاریخ ایران» را نیز سپید کرده و به گلوله بستن توده های مردم در پرخاش های گسترده ی دهه کنونی، سخن باریک یکی از تیزبین ترین کمونیست های سده ی بیستم ترسایی: «ایگناتسیو سیلونه» را سبز می کند که گفته بود:
«سازمان های دمکراتیک و بگونه ای دربرگیرنده، سازمان های کارگری، ساختارهایی هستند که برای دوران سازش (صلح) و آماج های سازش آمیز ساخته شده اند؛ تنها پیکارهایی که این ساختارها توانایی و ابزار همدستی (شرکت) در آن را دارند، پیکارهای انتخاباتی است.»۴ جنبش توده ای و خلقی ایران در آذرخش دی ماه ۱۳۹۶ به این آستانه رسید؛ ولی به شوندهای گوناگون و از همه برجسته تر، نبود سازمان سیاسی راستین طبقه کارگری خوب ساز و برگ یافته به «سوسیالیسم دانشورانه» نتوانست از این مرز فراتر رود و درجازد؛ درجازدنی بیم برانگیز برای آینده که پیگیری گفتگو در آن باره را به نوشتاری دیگر وامی نهم.

سرنگون باد گروهبندی های خرموش اسلام پیشه ی فرمانروا بر میهن مان!

ب. الف. بزرگمهر   ۲۷ آبان ماه ۱۳۹۸


پی نوشت:

۱ ـ «خر خودتی برادر! معجزه ای در کار نبود؛ نیرنگی ساده، شناخته شده و کارساز بود ...»، ب. الف. بزرگمهر  نهم دی ماه ۱۳۹۴

۲ ـ «گمان مبر که به پایان رسید کار مغان   هزار باده ی ناخورده در رگ تاک است» اقبال لاهوری

۳ ـ «قبل از اینکه بحث را شروع بکنیم، من عرض بکنم که در این یکی دو روز خب یک حوادثی به دنبال مصوبه‌ی سران کشور، سران قوا اتفاق افتاد؛ دیروز، دیشب، پریشب، در برخی از شهرهای کشور، و متأسفانه مشکلاتی هم درست شد؛ تعدادی جان باختند و مراکزی تخریب شد؛ از این کارها هم شد در این یکی دو روزه. چند نکته را باید توجه داشت:
اولاً وقتی یک چیزی مصوبه‌ی سران کشور هست، آدم باید با چشم خوشبینی به او نگاه کند [گرچه گریان و نالان باشی!]؛ بنده در این قضیه سررشته ندارم؛ یعنی تخصص این کار را ندارم [برای چه هر بار مرا پیش می اندازید و پشت من سنگر می گیرید؟ مگر خودتان بصیرت ندارید، مرده شور برده ها؟!]؛ گفتم هم به آقایان؛ گفتم من چون نظرات کارشناس‌ها هم در این قضیه‌ی بنزین مختلف است، بعضی‌ها آن را لازم و واجب می دانند؛ بعضی‌ها مضر می دانند [امام زمان هم که مدتی است بیش تر غیبش زده و به دیدارش در بیابان های قم چشم مان روشن نمی شود تا از آن حضرت بپرسیم و کَاَنَّهُ وقت هم تنگ است!]؛ بنابراین من هم که صاحبنظر نیستم در این قضایا [همینجا به شما دستینه می دهم که شما در بصیرت، بحمدلله از این حقیر پیشی گرفته اید!]؛ گفتم من صاحبنظر نیستم لکن اگر سران سه قوه تصمیم بگیرند من [ناگزیر] حمایت می کنم. من این را گفتم [و زبانم را انشاء الله، کژدم جَرّارِ بیابان های عربستان بگزد]، حمایت هم می کنم. سران قوایند، نشستند با پشتوانه‌ی کارشناسی یک تصمیمی برای کشور گرفتند، باید عمل بشود به آن تصمیم ...» (پایگاه اطلاع رسانی مقام مُعَظَّمَ رهبری یا همانا «کیر خر خدا قوت گویِ نظام»)

برگرفته از «قطره»  ۲۶ آبان ماه ۱۳۹۸ (با اندک ویرایش درخور، تنها در نشانه گذاری ها از اینجانب؛  افزوده های درون [ ] نیز از آنِ من است.  ب. الف. بزرگمهر)

۴ ـ در زیر گفته ای ارزشمند از یکی از تیزبین ترین و ورزیده ترین کمونیست های ایتالیا و جهان در دوره ی خود و نویسنده ی پرآوازه ی کتاب های «فونتامارا» و «نان و شراب»: «ایگناتسیو سیلونه» را آورده ام که بگمانم شایان درنگی درخور از سوی همه ی پیکارگران رستایی ـ سیاسی طبقه کارگر و زحمتکشان پیرامون آن در اوضاع کنونی ایران است؛ گفته ای از دید من، هوشمندانه که دریافت درست درونمایه ی آن، نیازمند برخوردی سازگار با تراز سازماندهی کارگری و سیاسی و نیز چشمی باریک بین به نشانه گذارترین نیروهای درگیر در پیشانی نبرد طبقاتی کنونی در میهن مان است:
«حزب های دمکراتیک و بگونه ای دربرگیرنده، سازمان های کارگری، ساختارهایی هستند که برای زمان سازش (صلح) و آماج های سازش آمیز ساخته شده اند. تنها پیکارهایی که این ساختارها توانایی و ابزار همدستی (شرکت) در آن را دارند، پیکارهای انتحاباتی است.» برگرفته از کتاب ارزنده ی «مکتب دیکتاتورها»، نوشته ی «ایگناتسیو سیلونه» (با ویرایش و پارسی نویسی درخور از سوی اینجانب: ب. الف. بزرگمهر)

برگرفته از یادداشتِ «آیا طبقه کارگر ایران به نیازهای کنونی پاسخی درخور خواهد داد؟» ب. الف. بزرگمهر   چهارم دی ماه ۱۳۹۶

***

تجمعات اعتراضی خلق‌های ساکن در ایران نسبت به افزایش نرخ بنزین وارد چهارمین روز خود شد. نیروهای رژیم با مداخله در تجمعات از گلوله‌های واقعی برای متفرق کردن آنان استفاده می‌کنند.

گزارش‌ها از مناطق مختلف ایران حاکی از تداوم اعتراضات مردمی است. اگرچه هیچکدام از رسانه‌های دولتی تعداد قربانیان اعتراضات فراگیر را اعلام نمی‌‌کنند، منابع خبری در خارج تعداد جانباختگان را از ١٢ تا ٣۶ نفر اعلام می‌کنند. رسانه‌های رژیم، بازداشت هزاران معترض از سوی نیروهای انتظامی را تأیید کرده‌اند. گفته می‌شود که هدف از دستگیری گسترده، ایجاد رعب و وحشت در میان ناراضیان است.

روز گذشته در سومین روز اعتراضات شهروندان در تهران، تبریز، کرج، کرمان، کرماشان، اصفهان، شیراز، بیرجند، گچساران، ایلام، اهواز، زنجان، یزد و چندین شهر دیگر به میدان‌ها سرازیر شدند و با برافروختن آتش و سردادن شعار سیاست‌های رژیم سرکوبگر ایران را محکوم کردند.

تظاهرات اعتراضی همزمان در روژهلات کوردستان نیز ادامه دارند. تصاویر منتشر شده در شبکه‌های اجتماعی حاکیست نظامیان رژیم اشغالگر جمهوری اسلامی در حمله به معترضین کورد در مریوان و جوانرو از گلوله‌های جنگی استفاده کرده‌اند.

مدارس همچنان تعطیل هستند/ دانشجویان به میدان آمدند

خبرگزاری‌های داخلی از تعطیلی مدارس در روزهای شنبه، یکشنبه و دوشنبه در بسیاری از شهرها خبر داده‌اند. کلیه مدارس در استان اصفهان، استان البرز، مدارس شهرهای امیدیه، ماهشهر و بندر امام در استان خوزستان، کلیه مدارس شهر شیراز و کازرون، مدارس شهرهای فارسان، کوهرنگ و لاران در چهارمحال و بختیاری، مدارس شهرهای شهریار، اسلام‌شهر، شهر قدس، بهارستان و رباط‌کریم در استان تهران، مدارس شهر بوشهر و خارک در استان بوشهر تعطیل اعلام شده‌اند.

دانشجویان روز یکشنبه به معترضان پیوستند. صدها دانشجو روز یکشنبه به اعتراضات شهر تبریز پیوستند و سیاست‌های رژیم ایران را رسوا کردند.

به آتش‌کشیدن مراکز دولتی

مردم خشمگین در شهرهای مختلف در واکنش به حملات نیروهای رژیم به مراکز دولتی حمله کردند. تاکنون بیش از ١۵٠ بانک و ۵٠ سازمان وابسته به سپاه در سرتاسر ایران به آتش كشیده شده است. همچنین دهها خودرو پلیس و نیروهای انتظامی طعمه حریق شده‌اند.

قطع شبکه اینترنت

رژیم ایران برای جلوگیری از انعکاس تظاهرات شبکه اینترنت را در بسیاری از استان‌ها قطع کرده است. خبرگزاری فارس وابسته به سپاه به نقل از یک مسئول مطلع در وزارت ارتباطات اعلام کرد که زمان پایان محدودیت اینترنت مشخص نیست و این اقدام با تصویب شورای امنیت کشور صورت گرفته است.

کناره گیری نمایندگان مجلس

قسیم عثمانی نماینده بوکان در مجلس شورای اسلامی در اعتراض به تصمیم خودسرانه علی لاریجانی رئیس مجلس ایران از سمت خود استعفا کرد. عثمانی با بیان اینکه "اگر بنا است رئیس مجلس نظر خودش را نه برای نمایندگان بلکه در مراکز تصمیم‌گیری بیان کند، پس نمایندگی ما بی‌ثمر است" از نمایندگی استعفا داده است. همچنین به نقل از اعتمادآنلاین، گفته می‌شود همچنین جاسمی نماینده کرماشان، محمدجواد ابطحی نماینده خمینی شهر و محمدجواد فتحی نماینده تهران از جمله نمایندگانی هستند که استعفای خود را آماده کرده‌اند.

«خبرگزاری فرات»   ۲۷ آبان ماه ۱۳۹۸

بختی برای ویرایش این گزارش نداشتم.  ب. الف. بزرگمهر

هیچ نظری موجود نیست:

برداشت و بازنویسی درونمایه ی این تارنگاشت در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید!
از «دزدان ارجمند اندیشه و ادب» نیز خواهشمندم به شاخه گلی بسنده نموده، گل را با گلدان یکجا نربایند!

درج نوشتارهایی از دیگر نویسندگان یا دیگر تارنگاشت ها در این وبلاگ، نشانه ی همداستانی دربست با آنها نیست!