«مردم در روی زمین برای کامیاب شدن یک چیز کم دارند و آن اعتماد به یکدیگر است؛ ولی این دانش برای کسانی که قلبی کوچک و روحی پست دارند و جز قانون سود شخصی هیچ قانونی نمی شناسند، دسترس پذیر نیست.» فارس پورخطاب هراتی

والاترین کاربرد نویسندگی این است که آزمون را به دانایی فرارویاند! ایگناتسیو سیلونه

۱۳۹۸ بهمن ۳, پنجشنبه

تا دیر نشده، گورت را گم کن! ـ بازانتشار

می دانی آقا بیشعور، این به چه آرشی است؟ به این آرش است که تا دیر نشده، گورت را گم کنی؛ وگرنه، حسابت با «کِرام الکاتبین»* است. «کِرام الکاتبین» هم که می دانی با کسی شوخی ندارد؛ چه برسد به ناکسی چون تو. نابکاری را هر چه می خواهد باشد از دروغگویی و بدگویی و سرِ مردم شیره مالیدن گرفته تا بچه بازی و آتش بازی و اسیدپاشی و اینا پادافرهی سنگین می دهد. خودش** زنده نیست؛ ولی روحش در کالبد توده های مردم زنده است و اگر گیرشان بیفتی، تکه ی بزرگ بدنت، گوشَت خواهد بود. می خواهی بمانی و ورّاجی هایت را پی بگیری؟! خود دانی!

ب. الف. بزرگمهر   ۱۷ بهمن ماه ۱۳۹۶


* تو پنداری که بدگو رفت و جان برد       حسابش با کرام الکاتبین است حافظ شیرین سخنِ

** نخستین امام شیعیان

هیچ نظری موجود نیست:

برداشت و بازنویسی درونمایه ی این تارنگاشت در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید!
از «دزدان ارجمند اندیشه و ادب» نیز خواهشمندم به شاخه گلی بسنده نموده، گل را با گلدان یکجا نربایند!

درج نوشتارهایی از دیگر نویسندگان یا دیگر تارنگاشت ها در این وبلاگ، نشانه ی همداستانی دربست با آنها نیست!