«مردم در روی زمین برای کامیاب شدن یک چیز کم دارند و آن اعتماد به یکدیگر است؛ ولی این دانش برای کسانی که قلبی کوچک و روحی پست دارند و جز قانون سود شخصی هیچ قانونی نمی شناسند، دسترس پذیر نیست.» فارس پورخطاب هراتی

والاترین کاربرد نویسندگی این است که آزمون را به دانایی فرارویاند! ایگناتسیو سیلونه

۱۳۹۹ مرداد ۵, یکشنبه

دست ها از جعفر عظیم زاده کوتاه!

یورش به جعفر عظیم زاده در زندان

امروز ساعت یازده صبح یکی از زندانیان در داخل بند ‌۸ به جعفر عظیم‌زاده حمله کرده و او را مورد ضرب و شتم قرار میدهد. این زندانی که به جرم فروش مواد مخدر زندانی است در یکی دیگر از سالنهای بند‌ ۸ محبوس است و به گفته جعفر عظیم زاده تا قبل از این اتفاق هیچگونه برخوردی با این فرد نداشته است. پس از این اتفاق مسئولین زندان هیچگونه ترتیب اثری به این موضوع نداده و کوچکترین برخوردی به شخص ضارب نکرده اند. پس از این اتفاق حوالی غروب نیز زندانی دیگری از بندی دیگر در محیط هواخوری به جعفر عظیم زاده حمله میکند.

این اتفاقات در‌حالی رخ داده که مسئولین کوچکترین اقدامی در راستای حفظ جان و سلامتی جعفر انجام نداده اند در‌حالیکه اگر دعوا و یا جدالی بین زندانیان اتفاق بیافتد مسئولین سریعاً مانع شده ‌و برخوردهای شدیدی به زندانیان و یا شخص ضارب میکنند.

این اتفاق عجیب که در یک روز دو بار به شخص جعفر حمله شده و مسئولین نیز کوچکترین عکس‌العملی نشان نداده اند ما را بر این باور رسانده است که این حملات مطمئناً طرحی سازمانیافته از سوی نهادهای امنیتی است تا به جعفر عظیم زاده آسیب جدی رسانده و یا حتی او را به قتل برسانند یا اینکه با چنین اقداماتی جعفر را تحریک و وادار به عکس‌العمل کرده که دوباره بتوانند بهانه ای برای اِعمال فشار بیشتر و پرونده سازیهای مجدد به دست آورند.

اساساً تداوم عدم تفکیک نگهداری زندانیان سیاسی با زندانیان جرائم خطرناک اقدامی آگاهانه از سوی نهادهای امنیتی است تا در چنین مواقعی بتوانند به جان و سلامت زندانیان سیاسی یورش ببرند.

اتحادیه آزاد کارگران ایران این حمله سازمانیافته به جعفر توسط نهادهای امنیتی را بشدت محکوم مینماید و مسئولیت حفظ جان و سلامتی جعفر و دیگر زندانیان سیاسی را متوجه مسئولین قوه قضائیه میداند. جان جعفر عظیم زاده در‌خطر است و باید به فوریت و بدون قید و شرط آزاد گردد.

اتحادیه آزاد کارگران ایران ـ پنجم امرداد ماه نود و نه

بختی برای ویرایش این گزارش نگران کننده نداشتم؛ برنام نیز از آن من است.  ب. الف. بزرگمهر

هیچ نظری موجود نیست:

برداشت و بازنویسی درونمایه ی این تارنگاشت در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید!
از «دزدان ارجمند اندیشه و ادب» نیز خواهشمندم به شاخه گلی بسنده نموده، گل را با گلدان یکجا نربایند!

درج نوشتارهایی از دیگر نویسندگان یا دیگر تارنگاشت ها در این وبلاگ، نشانه ی همداستانی دربست با آنها نیست!