«مردم در روی زمین برای کامیاب شدن یک چیز کم دارند و آن اعتماد به یکدیگر است؛ ولی این دانش برای کسانی که قلبی کوچک و روحی پست دارند و جز قانون سود شخصی هیچ قانونی نمی شناسند، دسترس پذیر نیست.» فارس پورخطاب هراتی

والاترین کاربرد نویسندگی این است که آزمون را به دانایی فرارویاند! ایگناتسیو سیلونه

۱۳۹۲ آبان ۲۱, سه‌شنبه

شعارهای ربوده شده ی چپ بر زبان مشتی پفیوز سیاسی!


تصویری از زندانی سیاسی: مریم شفیع پور درج کرده و در کنار آن نوشته است:
«از حقوق شهروندی، مردم سالاری و دموکراسی است؛ از ارکان دموکراسی، آزادی مطبوعات است. حبس مریم شفیع پور، نقض حقوق شهروندی است»

از «گوگل پلاس» با اندک ویرایش  در نشانه گذاری ها از سوی اینجانب:  ب. الف. بزرگمهر

می نویسم:
بله! ولی بدی داستان توی کشور ما در اینجاست که یک مشت پفیوز که برای پیشبرد آماج های کوته بینانه ی خود، پشت صورتک مردمسالاری و دمکراسی و حقوق شهروندی که آرش بسیار محدودی برای بیشترشان دارد، پنهان می شوند و نام «اصلاح طلب» بر خود نهاده اند، کار و زحمت و پیکار دیگران را به جیب می زنند:
گونه ای داد و ستد سیاسی پلید با دروغگویان اصولگرا برای اینکه توپ در میان خودشان بچرخد و خدای نکرده دست کسی دیگر نیفتد! ولی همان اندازه که این ها اصولگرا (کدام اصولگرایی؟!) هستند، آن ها هم اصلاح طلبند!

ب. الف. بزرگمهر     ۲۱ آبان ماه ۱۳۹۲

هیچ نظری موجود نیست:

برداشت و بازنویسی درونمایه ی این تارنگاشت در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید!
از «دزدان ارجمند اندیشه و ادب» نیز خواهشمندم به شاخه گلی بسنده نموده، گل را با گلدان یکجا نربایند!

درج نوشتارهایی از دیگر نویسندگان یا دیگر تارنگاشت ها در این وبلاگ، نشانه ی همداستانی دربست با آنها نیست!