«مردم در روی زمین برای کامیاب شدن یک چیز کم دارند و آن اعتماد به یکدیگر است؛ ولی این دانش برای کسانی که قلبی کوچک و روحی پست دارند و جز قانون سود شخصی هیچ قانونی نمی شناسند، دسترس پذیر نیست.» فارس پورخطاب هراتی

والاترین کاربرد نویسندگی این است که آزمون را به دانایی فرارویاند! ایگناتسیو سیلونه

۱۳۹۲ آبان ۲۹, چهارشنبه

رنج بی پایان زنان، هنوز و همه جای ایران ...

پیامدهای «بازی خورد و برد» رژیم تبهکار جمهوری اسلامی

تصویری از یکی از شبکه های اجتماعی درج کرده و نوشته است:
«یادتونه یه عكس قدیمی گذاشته بودم از زنان اهوازی كه دیگ های مسی بزرگ قیماق به سر می گذاشتند و مبهوت بودیم چطور گردنشون طاقت میاره؟

خب زنان ایذه ای هم تانكرهای بزرگ آب به دوش می كشن و كمرشون طاقت میاره.

چهار ـ پنج ساله بودم. یكی از قصه های شبی كه پدرم تعریف می كرد، ماجرای زنی بود كه یك گاو را به دوش می كشید و از كوه بالا می برد برای چرا. وقتی پادشاه دید و ازش پرسید چه جوری این كار را می كنی، گفته بود: كار نیكو كردن از پر كردن است. از گوسالگی بدوش كشیدم تا گاو شد.

زنان جنوب ایران هم به درازای تاریخ، گویا به دوش كشیدن بار زندگی براشون تقدیر شده  ...

خاستگاه تصویر: «كمپین انتقال آب به ایذه»

برگرفته از «گوگل پلاس» با اندک ویرایش و پارسی نویسی درخور از سوی اینجانب؛ عنوان و زیرعنوان از آنِ من است.   ب. الف. بزرگمهر

 

هیچ نظری موجود نیست:

برداشت و بازنویسی درونمایه ی این تارنگاشت در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید!
از «دزدان ارجمند اندیشه و ادب» نیز خواهشمندم به شاخه گلی بسنده نموده، گل را با گلدان یکجا نربایند!

درج نوشتارهایی از دیگر نویسندگان یا دیگر تارنگاشت ها در این وبلاگ، نشانه ی همداستانی دربست با آنها نیست!