«مردم در روی زمین برای کامیاب شدن یک چیز کم دارند و آن اعتماد به یکدیگر است؛ ولی این دانش برای کسانی که قلبی کوچک و روحی پست دارند و جز قانون سود شخصی هیچ قانونی نمی شناسند، دسترس پذیر نیست.» فارس پورخطاب هراتی

والاترین کاربرد نویسندگی این است که آزمون را به دانایی فرارویاند! ایگناتسیو سیلونه

۱۳۹۲ آبان ۲۶, یکشنبه

احساس می کنم که اگر بیش تر از این کار کنم، گناه داره ...

ننگ بر رژیم دورو و پلید جمهوری اسلامی!

ویدئوی زیر را ببینید! می پندارم برای بسیاری، پدیده ای چشم آشنا باشد؛ درباره خودفروشی زنان شوهردار و خانه هایی است که به گفته ی یکی از گفتگو کنندگان در هر کوی و برزنی یافت می شوند و زنان برای خودفروشی به آنجا روی می آورند. بخش هایی از این گفتگو را در زیر آورده ام.

خانمی که خود برای گذران زندگی خانواده اش، تن فروشی می کند، می گوید:
«از دختر ۱۰ ساله توی این کاره، کاسبه تا زن ۵۰ ساله؛ متاهل و مجرد نداره ... آدم شاید از خواسته های خودش بتونه بگذره ... در مورد بچه ام مجبورم خواسته هاش رو برطرف کنم ... وقتی ببینم در توانم نیست، مجبورم برم این کار را بکنم ...»

آقایی چنین می گوید:
«خیلی ها هستند که فکر می کنند زنهایشان الان کار می کنند ... الان  می تونم بگم تو هر منطقه ای بالای صدتا از این خونه ها هست [منظور خانه هایی است که زنان برای خودفروشی به آنجا می روند و در پناه بهتری هستند.   ب. الف. بزرگمهر] ... به خاطر اینکه شوهره نداره. به خاطر اینکه کمک خرج شوهره بشه، میگه رفتم کارمند شدم ...»

آقای دیگری می افزاید:
«اگه کسی به خاطر احتیاج نباشه، هیچوقت نمی ره هر شب بغل یه نفر بخوابه ... بخاطر احتیاج جنسی نیست [یکی از تبلیغات پلید رژیم جمهوری اسلامی! ب. الف. بزرگمهر ]؛ بخاطر احتیاج مالی و فقره که میره این کار رو می کنه ... شوهره هم نمی تونه به روی خودش بیاره؛ اگه بخواد حرف بزنه بگه تو از کجا آوردی؟ میگه به تو ربطی نداره! اگه می تونی برو خودت دربیار ...»

خانمی دیگر، رشته ی سخن را بدست می گیرد و می گوید:
«خانمی بود که من می شناختم، می گفت من هر وقت کار کنم ... تا اندازه ای که احتیاج دارم، یعنی به اندازه ی اجاره خانه ام، به اندازه ی خرج بچه هام، تا این حد کار می کنم؛ دیگه بیش تر از  کار نمی کنم؛ احساس می کنم که اگر بیش تر از این کار کنم گناه داره ...»

مرگ بر رژیم تبهکار جمهوری اسلامی که چنین سرنوشتی برای مردم ایران رقم زده است!

ب. الف. بزرگمهر   ۲۶ آبان ماه ۱۳۹۲

 

هیچ نظری موجود نیست:

برداشت و بازنویسی درونمایه ی این تارنگاشت در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید!
از «دزدان ارجمند اندیشه و ادب» نیز خواهشمندم به شاخه گلی بسنده نموده، گل را با گلدان یکجا نربایند!

درج نوشتارهایی از دیگر نویسندگان یا دیگر تارنگاشت ها در این وبلاگ، نشانه ی همداستانی دربست با آنها نیست!