«مردم در روی زمین برای کامیاب شدن یک چیز کم دارند و آن اعتماد به یکدیگر است؛ ولی این دانش برای کسانی که قلبی کوچک و روحی پست دارند و جز قانون سود شخصی هیچ قانونی نمی شناسند، دسترس پذیر نیست.» فارس پورخطاب هراتی

والاترین کاربرد نویسندگی این است که آزمون را به دانایی فرارویاند! ایگناتسیو سیلونه

۱۳۹۲ آذر ۷, پنجشنبه

بجای زِر زِر و ایز گم کردن از وعده های انجام نشده بگو!

آیا سرانجام آن وعده ها نیز فرجامی چون داد و ستد میله سوخت هسته ای با آب نبات چوبی خواهد داشت؟!

در پشتییانی از دوره ی احمدی نژاد و گویا در پاسخ به گفته های «آخوند ریش حنایی» که بجای آمار دادن درباره ی کار انجام شده از سوی دولت خود به زِر زِر از اوضاعی که همه شان در پدید آوردن آن، نقش داشته و دارند، بسنده نمود، نگاشته تصویری درج کرده که در آن درآمدهای نفتی دوران خاتمی با احمدی نژاد سنجیده شده و از این دومی پشتیبانی شده است.

می نویسم:
من کاری به این محاسبه و سنجش آخوند ریش حنایی با آن یکی گاگول ندارم. آنچه مهم است این نکته است که همه ی این بهانه گیری ها برای ماسمالی کردن بی برنامگی اقتصادی ـ اجتماعی دولت تازه است. مهم ترین وظیفه شان، رسیدن به توافق های از پیش برنامه ریزی شده با «شیطان بزرگ» بود که با خواری و سرافکندگی (همچنین برای مردم ایران!) به پیش برده می شود.

باید یقه آقایان را گرفت و پرسید: آماج شما از این آمار دادن ها و نشان دادن خرابکاری های دوره ی احمدی نژاد که تنها مربوط به آن دوره نیست و از دوره ی هاشمی رفسنجانی و سیاست درهای باز اقتصادی آغاز شده، چیست؟ آیا بجای آن نمی بایستی درباره ی قول های داده شده و اینکه چه حجمی کار به سود توده مردم ایران انجام شده، آمار داد؟

از این ها مهم تر، سمتگیری و الگوی رشد اقتصادی است که در مورد نخست، این سمتگیری دربست به سود دلالان و سوداگران و حتا کلان دزدان بدهکار به خزانه ی عمومی است و نه یک سمتگیری مردمی (نگاه کنید به آمار بانک مرکزی در این باره!) و دشواری بزرگ نیز در همینجاست؛ زیرا از دولتی که از آنِ همین لایه های انگل اجتماعی است، نمی توان انتظار آن را داشت که سمتگیری مردمی در زمینه ی اقتصادی ـ اجتماعی داشته باشد! در مورد دومی، یعنی الگوی اقتصادی  نیز اساسا الگویی در کار نیست؛ سیاستی است که به زبان آن زبانزد بر «از این ستون به آن ستون فرجی است» بنیاد یافته و تنها، بسان پیشینیان خود از هاشمی، این مردک پلید گرفته تا خاتمی (کفتر پرِ قیچی نظام) و نیز احمدی نژاد (بز عزازیل) اجرای دستورهای بانک جهانی و صندوق بین المللی پول در اقتصاد ایران پی گرفته شده است و این را بویژه برای آن گروه های نادانی می گویم که می پندارند، آن یک از این یک یا این یکی از آن یکی بهتر بوده یا هست. همه ی این ها، ماهیت چپاولگرانه و ضدملی سیاست اقتصادی ـ اجتماعی که رژیم تبهکار در پیش گرفته و کشورمان را به سوی نیستی و تکه تکه شدن سوق می دهد را نمی بینند یا خوش خیالانه خود را به ندیدن می زنند.

ب. الف. بزرگمهر  هفتم آذر ماه ۱۳۹۲

هیچ نظری موجود نیست:

برداشت و بازنویسی درونمایه ی این تارنگاشت در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید!
از «دزدان ارجمند اندیشه و ادب» نیز خواهشمندم به شاخه گلی بسنده نموده، گل را با گلدان یکجا نربایند!

درج نوشتارهایی از دیگر نویسندگان یا دیگر تارنگاشت ها در این وبلاگ، نشانه ی همداستانی دربست با آنها نیست!