«مردم در روی زمین برای کامیاب شدن یک چیز کم دارند و آن اعتماد به یکدیگر است؛ ولی این دانش برای کسانی که قلبی کوچک و روحی پست دارند و جز قانون سود شخصی هیچ قانونی نمی شناسند، دسترس پذیر نیست.» فارس پورخطاب هراتی

والاترین کاربرد نویسندگی این است که آزمون را به دانایی فرارویاند! ایگناتسیو سیلونه

۱۳۹۲ آذر ۸, جمعه

آیا افزایش صادرات به تنهایی نشانه ی پیشرفت و بهبود اقتصادی است؟


نگاشته تصویری از سنجش صادرات غیرنفتی پیش از دوره ی احمدی نژاد با دوره ی وی که افزایش چشمگیری نشان می دهد، درج کرده و رو به «حسن آقا» می نویسد:
آقای حقوق دان چرا تنها یک طرف ماجرا را عنوان می دارید؟

... و من با خود می اندیشم:
آدم اگر ریگی به کفش نداشته باشد، باید بسیار نادان باشد که تنها افزایش صادرات کالا را نشانه ی پیشرفت و بهبود اقتصادی بپندارد؛ زیرا، پرسش های منطقی زیر به میان می آید که چنین آدمی حتا اندکی نیز به آن ها نیندیشیده است:
الف. آیا سود چنین صادراتی به جیب همه ی مردم ایران رفته یا تنها سوداگران و بازرگانان و دلالان و واسطه ها و سلف خرها همراه با کارچاق کن های دیوانسالار بلندپایه از آن سود برده اند؟
ب. آیا چنین افزایشی در صادرات، زمینه ای برای کمبود کالاها و همزمان افزایش بهای آن ها در بازار درون ایران فراهم نیاورده است؟
پ. آیا کمبود کالاها در بازار درونی و افزایش بهای آن ها به نوبه ی خود تنگدستی بیش تر توده های مردم و سوء بهره برداری بازهم بیش تر واسطه ها و سوداگران بازار درون و برون ایران را در پی نداشته و بحران اقتصادی را دامن نزده است؟

بازهم پرسش های دیگری که همگی زنجیروار با یکدیگر هماوندند، می توان به میان آورد؛ ولی، می پندارم که پاسخِ همین چند پرسش چندان دشوار نباشد.

ب. الف. بزرگمهر     هشتم آذر ماه ۱۳۹۲

هیچ نظری موجود نیست:

برداشت و بازنویسی درونمایه ی این تارنگاشت در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید!
از «دزدان ارجمند اندیشه و ادب» نیز خواهشمندم به شاخه گلی بسنده نموده، گل را با گلدان یکجا نربایند!

درج نوشتارهایی از دیگر نویسندگان یا دیگر تارنگاشت ها در این وبلاگ، نشانه ی همداستانی دربست با آنها نیست!