«مردم در روی زمین برای کامیاب شدن یک چیز کم دارند و آن اعتماد به یکدیگر است؛ ولی این دانش برای کسانی که قلبی کوچک و روحی پست دارند و جز قانون سود شخصی هیچ قانونی نمی شناسند، دسترس پذیر نیست.» فارس پورخطاب هراتی

والاترین کاربرد نویسندگی این است که آزمون را به دانایی فرارویاند! ایگناتسیو سیلونه

۱۴۰۰ خرداد ۱, شنبه

تنها پاسخ درست، گام برداشتن بسوی سوسیالیسم و بازسازی و نوسازی آن است

برتری سپاهی باید از پشتوانه ی توده ای گسترده برخوردار باشد

می داند چه چشم اندازی در پیش است؛* با این همه، سخنان وی بسنده نیست؛ زیرا برتری سپاهی باید از پشتوانه ی توده ای گسترده در روسیه و دستِکم برخی از کشورهای پیرامون آن در چارچوب «اتحاد جمهوری های شوروی سوسیالیستیِ» از دست رفته، برخوردار باشد که هم اکنون به شَوَندهای گوناگون و از آن میان، برجسته تر از همه، سال ها گسترش گونه هایی کژدیسه شده از اقتصاد سرمایه داری و فرمانروایی مافیا در تار و پود هازمان (جامعه) دچار کاستی ها و کژی های چشمگیری است و همچنان روندی سراشیبی می پیماید؛ بگونه ای که پی گرفته شدن آن، دیر یا زود، کار را به بن بست همه سویه و فروپاشی درونی تر از گذشته خواهد کشاند و کشورهای امپریالیستی برهبری «یانکی» ها همزمان با گسترش چشمگیر سپاهیگری بویژه در مرزهای باختری آن کشور و افزایش آمادگی برای راه اندازی جنگی برق آسا از زمین و آسمان و سپهر پیرامون زمین که می تواند با کاربرد جنگ ابزارهای مرگبار میکروبی نیز همراه شود، نه تنها با شکیبایی درخور چشم براه آن دوخته اند که با کاربرد ترفندهای گوناگون و از آن میان، دان پاشیدن و به بازی گرفتن دستگاه دیوانسالاری فرمانروا بر روسیه، بر بنیاد آنچه «بهره وری های همبسته» («منافع مشترک»)** نامیده شده و به اندازه ای کم و بیش نیرومند بر زمینه ای طبقاتی نیز استوار شده، خواهند کوشید شکاف میان توده های میلیونی مردم ناخشنود روسیه با کارتُنک مافیای اقتصادی و سیاسی تنیده بر اندام هازمان که هم اکنون نیز رخنمون هایی آشکار دارد را گسترش بیش تری داده و زمینه ی بلایی سترگ که دیگر کشورهای جهان نیز از آن برکنار نخواهند ماند را از هر باره فراهم نمایند.

تنها پاسخ درست به چنین روند ناگوارِ هر آن گسترش یابنده ای، گام برداشتن بسوی سوسیالیسم و بازسازی و نوسازی آن بر بنیاد پرهیز از ندانمکاری های چشمگیر گذشته، جستحوی راه های نوین و بال و پر دادن شوراهای توده ای و کارگری برای ساختمان هازمانی براستی سوسیالیستی است؛ تنها چنین گام هایی است که می تواند جلوی جنگ و برنامه ی جنگ افروزانه ی امپریالیست ها برهبری «یانکی» ها در کالبد گروهبندی تازه ای در آینده با همکاری انگلیس («گروهبندی انگلوساکسون») و شاید برخی دیگر از کشورهای اروپای باختری را بگیرد و رویای پیگیری کار به انجام نرسیده ی نازی ها و فاشیست های شکست خورده در «جنگ جهای دوم» را از سر پلیدشان بتاراند.

ب. الف. بزرگمهر   خرداد ماه ۱۴۰۰

* «ما پیشرفته ترین نیروی بازدارنده هسته ای را در اختیار داریم ... ما به گونه ی تازه ای از جنگ ابزارهای راهبردی، موشکِ اَبَرآوای (مافوق صوت) ꞌآوانگاردꞌ، دست یافته ایم. ما به چیزهایی دست یافته ایم که دیگران هنوز ندارند ...» ولادیمیر پوتین یادآور شد که همه می خواهند به ما یورش آورده و به این کشور دست درازی کنند؛ ولی آن ها باید بدانند که ما دست کسانی که به چنین آماجی دست یازند را می شکنیم. پایوری آن، گسترش نیروهای ساز و برگ یافته مان به جنگ ابزار است. وی افزود:
«همچنین، یک بار دیگر بر این نکته پامی فشارم که ما در پیِ سپاهی نمودن (نظامی سازی) اقتصاد خود نیستیم. ما امسال رویهمرفته ۴۲ میلیارد دلار در زمینه ی پدافندی (دفاعی) ویژانده ایم (اختصاص داده ایم)؛ تنها ۴۲ میلیارد دلار! در همین زمان، ꞌایالات متحدꞌ تاکنون ۷۷۰ میلیارد دلار هزینه کرده است.»

گفته های پنجشنبه گذشته ی «ولادیمیر پوتین»، برگرفته از «اسپوتنیک»  ۳۰ اردی بهشت ماه ۱۴۰۰ (با ویرایش، پارسی و پاکیزه نویسی درخور از اینجانب: ب. الف. بزرگمهر)

** این تنها یک نمونه از چنین رویکردی است:
«ما درباره ی کارزار‌های سرزمینی که روسیه و آمریکا بهره وری های همبسته دارند، همداستان بودیم تا کوشش ‌های همبسته ی خود را از آن میان، درباره ی چالش هسته‌ای آبخُست سان (شبه جزیره) کُره، زنده کردن برنامه هسته‌ای ایران: «برجام» و افغانستان پی گیریم.»

از گفته های خنگ الدوله ی روسی: «سرگئی لاوروف»، پس از گفتگوی روز چهارشنبه گذشته اش با همتای «یانکی» خود: «آنتِن بُلندکُن» در ایسلند، برگرفته از تارنگاشت دروغپردازِ و بی هیچگونه مسوولیتِ اخلاقیِ وابسته به وزارت امور خارجی یانکی ها: «رادیو فردا» ۳۰ اردی بهشت ماه ۱۴۰۰ (با ویرایش، پارسی و پاکیزه نویسی درخور از اینجانب: ب. الف. بزرگمهر)

هیچ نظری موجود نیست:

برداشت و بازنویسی درونمایه ی این تارنگاشت در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید!
از «دزدان ارجمند اندیشه و ادب» نیز خواهشمندم به شاخه گلی بسنده نموده، گل را با گلدان یکجا نربایند!

درج نوشتارهایی از دیگر نویسندگان یا دیگر تارنگاشت ها در این وبلاگ، نشانه ی همداستانی دربست با آنها نیست!