«مردم در روی زمین برای کامیاب شدن یک چیز کم دارند و آن اعتماد به یکدیگر است؛ ولی این دانش برای کسانی که قلبی کوچک و روحی پست دارند و جز قانون سود شخصی هیچ قانونی نمی شناسند، دسترس پذیر نیست.» فارس پورخطاب هراتی

والاترین کاربرد نویسندگی این است که آزمون را به دانایی فرارویاند! ایگناتسیو سیلونه

۱۳۹۹ فروردین ۱۶, شنبه

چه نمایش تنگدستانه و سراپا فرومایه ای! ـ بازانتشار

خوب! آن سه جوان کُرد را بدار آویختید و خشم تان از توسری هایی که چپ و راست از هر کس و ناکسی می خورید، شاید اندکی هم شده، فرونشست؛ گرچه، این همه ی داستان نیست. پراکندگی و دشمنی میان خلق های ایران و حتا اگر پایش بیفتد، جنگ برادرکشی را خواهانید تا بر موج آن، اندکی هم شده، بیش تر روی پا بمانید و نمایش نیرو بدهید. چه نمایش تنگدستانه و سراپا فرومایه ای! مادران و همسران و خانواده هایی را داغدیده کردید؛ با این آرزو که امیدشان به آینده و چشم اندازی که در آن از شما موش های پلیدِ اسلام پیشه کم ترین نشانی نباشد را از میان برده و چنان نومیدشان کنید تا از زندگی سیر شوند؛ ولی یادتان باشد که آذرخش های دیگری چون آذرخش خیره کننده ی دی ماه سال گذشته در راه است و سرانجام چون رژیم ستمشاهی شکست خورده، ننگ ابدی با خود بگور خواهید برد!

مرگ تان باد!

ب. الف. بزرگمهر   ۱۷ شهریور ماه ۱۳۹۷


هیچ نظری موجود نیست:

برداشت و بازنویسی درونمایه ی این تارنگاشت در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید!
از «دزدان ارجمند اندیشه و ادب» نیز خواهشمندم به شاخه گلی بسنده نموده، گل را با گلدان یکجا نربایند!

درج نوشتارهایی از دیگر نویسندگان یا دیگر تارنگاشت ها در این وبلاگ، نشانه ی همداستانی دربست با آنها نیست!