«مردم در روی زمین برای کامیاب شدن یک چیز کم دارند و آن اعتماد به یکدیگر است؛ ولی این دانش برای کسانی که قلبی کوچک و روحی پست دارند و جز قانون سود شخصی هیچ قانونی نمی شناسند، دسترس پذیر نیست.» فارس پورخطاب هراتی

والاترین کاربرد نویسندگی این است که آزمون را به دانایی فرارویاند! ایگناتسیو سیلونه

۱۳۹۹ اردیبهشت ۱۰, چهارشنبه

یکی از بنیادهای برپادارنده ی «ولایت» ما بیگاری است

آرش و مانش این سخنان (ویدئوی پیوست) روشن است و می توان دنباله ی آن را چنین پی گرفت:
آموزگاران ارژمند، خود بهتر می دانند که «ولایت»* ما اگر دستارش را از سر برداشته، آن را بهتر به تماشا بنشینیم، ولایتی ایلخانی و پرهرج و مرج است؛ همین اندازه که هوده های ماهیانه شان را بهنگام می پردازیم، باید کلاه شان را به هوا انداخته، خدا را سپاسگزار باشند؛ وگرنه، یکی از بنیادهای برپادارنده ی «ولایت» ما و نه تنها این ولایت که هر ولایتی در هر جایی از این کُره خاکی، همانگونه که نمونه های تاریخی آن گواهند، بیگاری است که به هر رو، به از بیکاری است؛ و ناگفته نماند که «ولایت» ما در دوران کنونی، نمونه ای بی همتا در جهان است.

ب. الف. بزرگمهر   دهم اردی بهشت ماه ۱۳۹۹

* همجوشی که نام سامانه («سیستم» یا نظام) بر آن نمی توان نهاد.

ویدئوی پیوست (پاسخ پفیوزی به نام حاجی میرزایی، تمرگیده در جایگاه وزیر آموزش و پرورش نظام خرموشی): یکی از بنیادهای برپادارنده ی «ولایت» ما بیگاری است

برگرفته از «تلگرام» با نامگذاری از سوی اینجانب: ب. الف. بزرگمهر


هیچ نظری موجود نیست:

برداشت و بازنویسی درونمایه ی این تارنگاشت در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید!
از «دزدان ارجمند اندیشه و ادب» نیز خواهشمندم به شاخه گلی بسنده نموده، گل را با گلدان یکجا نربایند!

درج نوشتارهایی از دیگر نویسندگان یا دیگر تارنگاشت ها در این وبلاگ، نشانه ی همداستانی دربست با آنها نیست!