«مردم در روی زمین برای کامیاب شدن یک چیز کم دارند و آن اعتماد به یکدیگر است؛ ولی این دانش برای کسانی که قلبی کوچک و روحی پست دارند و جز قانون سود شخصی هیچ قانونی نمی شناسند، دسترس پذیر نیست.» فارس پورخطاب هراتی

والاترین کاربرد نویسندگی این است که آزمون را به دانایی فرارویاند! ایگناتسیو سیلونه

۱۴۰۳ اردیبهشت ۱۵, شنبه

ما خواهان همزیستی آشتی جویانه همراه با همچشمی در بازار سرمایه ایم

ما خواهان همزیستی آشتی جویانه همراه با همچشمی در بازار سرمایه ایم؛۱ ولی آماده ی رویارویی هم هستیم و چنانچه درگیر شویم از کوبیدن کاسه بشقاب هایی که برای فروش به بازار می آوریم به کَلّه های پوک تان باکی نداریم. آنچه ما را غمگین و نگران می کند، شکسته شدن آن کَلّه های پوک نیست؛ کاسه بشقاب های گرانقدر و نازنین مان نیز می شکنند و از آن نگران کننده تر، پولدارترین مشتریان کالاهای مان را از دست می دهیم. برای همین، بهترین و شایسته ترین راه برای هر دوی مان، چنانچه کار  بجای باریک کشید، ستیزه ی «اینور جوب آنور جوب»۲ است که هر از گاهی میان مردم در یکی از شهرهای زیبای ایران رخ می دهد و با آنکه برخی وخت ها با ناسزاگویی پایین بالای یکدیگر را یکی می کنند، نه کسی از هر دو سو کم ترین آسیبی می بیند و نه یَخِه ای دریده می شود. آن ها هم مانند ما چینی ها مزه ی تلخ تنگدستی و گرسنگی و چپاول از سوی بیگانگان و بویژه مُنگُل ها را بدرازای تاریخ شان بسیار کشیده اند و سر و کَلّه و دندان های خود، جامه هایی که در بردارند و هر خرده ریز دیگری را ارژ می نهند. دیگر خود دانید! از ما گفتن ...

از زبان توتی سخنگوی آن وزارتخانه که برگردان نام کوچک وی به پارسی بگمانم چیزی در مایه ی «سکینه سلطان» از آب درمی آید؛ شَوَند آن را نپرسید، چون نمی دانم:  ب. الف. بزرگمهر    ۱۵ اردی بهشت ماه ۱۴۰۳

پی نوشت:

۱ ـ یکی از نمایندگان وزارت کار و بار برونمرزی چین در نشستی رسانه ای پیش از رهسپاری «آنتن بُلندکُن»، وزیر کار و بار برونمرزی «یانکی» ها به این کشور این پرسش زا در میان نهاد که آیا چین و «ایالات متحد» همبازند یا دشمن؟ این پرسشی بنیادین است که در پاسخ به آن ندانمکاری شایسته نیست.

وی در پی افزود: «همچشمی میان کشورهای بزرگ، گرهِ دشواری هایی که چین، «ایالات متحد» و همه جهان با آن روبرو هستند را نخواهد گشود».

این دیپلمات بر این نکته پافشرد که: «چین و «ایالات متحد» دو کشور بزرگ هستند که نمی توانند هماوندی های خود را پاس ندارند، هماوندی برقرار نکنند و بویژه به رویارویی و ستیزه روی نیاورند.»

برگرفته از «چوب دو سر گُه»    چهارم اردی بهشت ماه ۱۴۰۳ (با ویرایش، پارسی و بازنویسی درخور از اینجانب: ب. الف. بزرگمهر)

۲ ـ همانا «دعوای این ور جوب (جوی) آنور جوب» در اسپهان

هیچ نظری موجود نیست:

برداشت و بازنویسی درونمایه ی این تارنگاشت در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید!
از «دزدان ارجمند اندیشه و ادب» نیز خواهشمندم به شاخه گلی بسنده نموده، گل را با گلدان یکجا نربایند!

درج نوشتارهایی از دیگر نویسندگان یا دیگر تارنگاشت ها در این وبلاگ، نشانه ی همداستانی دربست با آنها نیست!