«مردم در روی زمین برای کامیاب شدن یک چیز کم دارند و آن اعتماد به یکدیگر است؛ ولی این دانش برای کسانی که قلبی کوچک و روحی پست دارند و جز قانون سود شخصی هیچ قانونی نمی شناسند، دسترس پذیر نیست.» فارس پورخطاب هراتی

والاترین کاربرد نویسندگی این است که آزمون را به دانایی فرارویاند! ایگناتسیو سیلونه

۱۴۰۳ اردیبهشت ۲۴, دوشنبه

توده های آگاه مردم «عزراییل» خواهان برکناری دولت فراراست فرمانروا هستند

هزاران تن از مردم «عزراییل» شنبه شب، ۲۲ اردی بهشت ماه ۱۴۰۳، در تل‌آویو، اورشلیم، حیفا و چند شهر دیگر آن کشور ساختگی با پشتیبانی از خانواده‌های گروگان‌های گرفتار در باریکه ی غَزّه، گردهمایی های پرخاش آمیز برگزار کرده و از دولت خواستند گفتگو برای دستیابی به یک سازش برای آزادی ربوده‌شدگان را پی گیرد. آن ها همچنین خواهان برگزاری گزینش زودهنگام مَهِستان (پارلمان) برای جایگزینی دولت و نخست‌وزیر بودند و از وزیرانی که به پشتیبانی از ارتش «عزراییل» در جنگ به گروهبندی (ائتلاف) دولت پیوستند، خواستند کناره گیرند (استعفا دهند). پرخاشگران می‌گفتند آن دسته از وزیرانی چون «بنی گانتس» و «گادی آیزنکوت» نیز پاسخگوی مرگ گروگان‌های در بندند.

گزیده ای برگرفته از یک گزارش در تارنگاشت دروغپردازِ و بی هیچگونه مسوولیتِ اخلاقیِ وابسته به وزارت امور خارجی یانکی ها: «رادیو فردا» به تاریخ ۲۳ اردی بهشت ماه ۱۴۰۳ (با ویرایش، پارسی  و اندک بازنویسی درخور از اینجانب؛ برنام نیز از آنِ من است.  ب. الف. بزرگمهر)

هیچ نظری موجود نیست:

برداشت و بازنویسی درونمایه ی این تارنگاشت در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید!
از «دزدان ارجمند اندیشه و ادب» نیز خواهشمندم به شاخه گلی بسنده نموده، گل را با گلدان یکجا نربایند!

درج نوشتارهایی از دیگر نویسندگان یا دیگر تارنگاشت ها در این وبلاگ، نشانه ی همداستانی دربست با آنها نیست!