«مردم در روی زمین برای کامیاب شدن یک چیز کم دارند و آن اعتماد به یکدیگر است؛ ولی این دانش برای کسانی که قلبی کوچک و روحی پست دارند و جز قانون سود شخصی هیچ قانونی نمی شناسند، دسترس پذیر نیست.» فارس پورخطاب هراتی

والاترین کاربرد نویسندگی این است که آزمون را به دانایی فرارویاند! ایگناتسیو سیلونه

۱۴۰۴ اردیبهشت ۵, جمعه

اگر پای در زمین داری، چرا خودی نشان نمی دهی ...

فرزندان ددمنش عُثمان آن همه ارمنی را کشتند و تو در آغوش مادرت بازیگوشی می کردی؛ اینک که بزرگ شده ای نیز هیچ نشانی از تو نیست. آیا هنوز در آغوش مادری یا آنگونه که برخی می گویند، آن هنگام که برای رهایی یهودیان از چنگ رومی ها و دلداری شان بزمین فرستاده شده بودی، هنوز پای بر زمین ننهاده، نزد پدرت: «پاسبان آسمانی» بازگشتی؟ راست و دروغش را نمی دانم؛ ولی اگر پای در زمین داری، چرا خودی نشان نمی دهی تا ببینی همه از ارمنی و اُرتدُکس و کاتولیک و پُروتستان گرفته تا مُحَمَّدان و یهودی و سایر بَرِّه های دین ها و آیین های دیگر را بجان هم انداخته اند و کسی جلودارشان نیست؟

از زبان آن کشیش چادرشب بدوش: ب. الف. بزرگمهر   پنجم اردی بهشت ماه ۱۴۰۴

«آیین (مراسم) ۲۴ آوریل»، یادبود یکسَد و دهمین سالگرد دودمان (نسل) کُشی ارامنه، پنجشنبه (چهارم اردیبهشت ماه ۱۴۰۴) بدرازای (به مدت) دو روز با هستی گروهی (حضور جمعی) از هم میهنان (هموطنان) ارمنی، در خلیفه‌گری ارامنه ی تهران برگزار شد.

برگرفته از «تلگرام خبرگزاری خرموش نشان ایر و اینا»   چهارم اردی بهشت ماه ۱۴۰۴ (با ویرایش، پارسی و پاکیزه نویسی درخور از اینجانب: ب. الف. بزرگمهر) 

هیچ نظری موجود نیست:

برداشت و بازنویسی درونمایه ی این تارنگاشت در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید!
از «دزدان ارجمند اندیشه و ادب» نیز خواهشمندم به شاخه گلی بسنده نموده، گل را با گلدان یکجا نربایند!

درج نوشتارهایی از دیگر نویسندگان یا دیگر تارنگاشت ها در این وبلاگ، نشانه ی همداستانی دربست با آنها نیست!