«مردم در روی زمین برای کامیاب شدن یک چیز کم دارند و آن اعتماد به یکدیگر است؛ ولی این دانش برای کسانی که قلبی کوچک و روحی پست دارند و جز قانون سود شخصی هیچ قانونی نمی شناسند، دسترس پذیر نیست.» فارس پورخطاب هراتی

والاترین کاربرد نویسندگی این است که آزمون را به دانایی فرارویاند! ایگناتسیو سیلونه

۱۴۰۰ اسفند ۱۱, چهارشنبه

نقشه ی دستگاه دیوانسالاری اهریمنی ات نگرفت؛ سُنبه پر زور بود

نقشه ی دستگاه دیوانسالاری اهریمنی ات نگرفت؛ نه آنکه از آن دست برداشته باشید. گفته هایت بروشنی نشان می دهد که گذرا هم شده، ماست ها را کیسه کرده و بدیوار آویخته اید و آنگونه که ما ایرانیان در اینگونه باره ها بیش تر خوش داریم که بگوییم: «سُنبه پر زور است.۱ این گمانه نیز نیرومند و هم اکنون بی پاسخ است که همه یا دستکم بخشی از آنچه گذشت، جز ارزیابی نیروی خود و روسیه و بر آن پایه، برداشتنِ گام و گام های پسین و آینده بود.

راهبست (تحریم) ها که از آن سخن رانده ای و چشم امید به آن داری۲، تیغی دولبه است که هم اکنون و بویژه در آینده ی نزدیک اقتصاد کشورهای اروپایی را نیز ناتوان خواهد نمود. این نقشه، چنانچه روسیه در همکاری نزدیک با چین، هند و سایر کشورهای دوست در چارچوب پیمان های «شانگهای» و «بریکس»، برنامه ای برای ساخت و کاربرد سامانه پولی و مالی یگانه، چون «سوئیفت» و ستردن دیگر نارسایی های آزاردهنده ی کنونی در سر داشته باشد۳ که بگمانم دارد، می تواند سیاست اهریمنی در پیش گرفته شده از سوی تو و همدستان پفیوزِ انگلیسی و اروپایی ات برای کوبیدن ساختارهای اقتصادی روسیه را ناکام (خنثا) کند و در پی، افسار همه ی شما انگل های بهره کش و زورگوی روی زمین را بدست گرفته و در گام پسین، زیر پا له تان کند تا مردم جهان دَمی به آسودگی برآورند و زمینه ی همزیستی آشتی آمیز و بی دلهره ی خلق ها و ملت های جهان با یکدیگر فراهم شود. باید روشن باشد که چنین روندی، بدون رویکرد و سمتگیری سوسیالیستی در اقتصاد و سیاست و بدون پیشبرد سیاستی بر بنیاد «کارگر همبستگی جهانی» («انترناسیونال پرولتری»)، شدنی نیست و به سرانجام نمی رسد.

به هر رو، ناساز با آنچه گفته ای «پوتین نمی داند «چه چیزی در راه است»۴، وی بسیار خوب می دانست چه چیزی در راه است و جایی برای گامی به واپس نهادن۵ نیست. چنین روز و روزگاری را شما اهریمنانی که همان سیاست «آلمان نازی» و تبهکارانی چون «آدولف هیتلر» را دنبال می کنید و در پیِ نابودی روسیه و چین و به بردگی کشاندن یا نابودی سایر ملت ها و خلق های جهان هستید به روسیه گرانبار نمودید و باید برای این تبهکاری بزرگ به دادگاهی نه حتا چون «نورنبرگ» که دادگاهی بر بنیادِ همکاری گسترده ی ملت ها و خلق های جهان سپرده شوید. با هیچ نیرنگ و فریبی از آن میان، بستن رسانه های روسی، نخواهید توانست از زیرِ بار پاسخگویی در بروید.

واکنش «پوتین» به رخدادهایی که سویه ای بس بیم برانگیز بخود گرفته بود، نه تنها درست و بهنگام که درخشان بود. بگمان من، وی با گیر و دارهایی که روسیه و جهان، پس از فروپاشی «اتحاد جمهوری های شوروی سوسیالیستی» با آن ها روبرو شد، بسیار خوب آشناست و من امیدوارم ـ و امیدم بر بنیاد هستینگی (واقعیت) هایی که اینک بیش از پیش خود را نشان داده، استوار است ـ روسیه و چین و همراه با این دو کشور، بسیاری کشورهای دیگر، سمتگیری های سیاسی و اقتصادی را بهتر بشناسند و دست در دست هم، سازند هم اکنون نیز زمینگیر شده ی سرمایه داری قمارخانه ای ـ انگلی امپریالیستی را به نابودی بکشانند.

نابود باد سرمایه داری امپریالیستی به سرکردگی «یانکی» ها!

زنده باد همبستگی خلق ها و ملت های جهان!

ب. الف. بزرگمهر   ۱۱ اسپند ماه ۱۴۰۰

پی نوشت:

۱ ـ نیروهای آمریکایی درگیرِ درگیری ساز و برگ یافته به جنگ ابزار درون اوکراین نخواهند شد؛ زیرا آن ها در اروپا برای نشان دادنِ (ارائه) کمک به همدستان «ناتو» جای گرفته اند.

برگرفته از «اسپوتنیک»  ۱۱ اسپند ماه ۱۴۰۰ (با ویرایش و پارسی نویسی درخور از اینجانب: ب. الف. بزرگمهر)

۲ ـ وی [«پرزیدنت بادبادی»] با پافشاری بر انجام راهبست (محدودیت)‌ های تازه در رویارویی با (علیه) روسیه از سوی «باهماد (اتحادیه) اروپا»، انگلیس، کانادا، ژاپن، «نیمه ی جنوبی سرزمین کره» [من کشوری به نام کره جنوبی یا شمالی نمی شناسم!]، استرالیا، سوییس، نیوزلند، گفت: همراه با همپیمان مان، هم اکنون راهبست (تحریم)‌ های اقتصادی نیرومندی را با انجام می رسانیم (اعمال می‌کنیم).

همانجا (با ویرایش، پارسی و پاکیزه نویسی درخور از اینجانب: ب. الف. بزرگمهر)

۳ ـ هم روسیه و هم چین از توان دانشورانه ـ فنیِ چنین کارهایی برخوردارند؛ اینکه چنین کارهایی تاکنون به انجام نرسیده از خوشباوری فرمانروایان در داد و ستدهای نان و آبدار با «یانکی» ها و «باهماد [سرمایه داران] اروپا»، سرچشمه می گرفت. با روی کار آمدنِ لات بی همه چیز «یانکی»: «دونالد ترامپ» که در کردار، کوبه های سنگینی به سرمایه داری امپریالیستی زد و چهره ی راستین آن را آشکارتر نمود، جای خود را به هشیاری بیش تر (بویژه چین) و بدبینی درخور داد؛ روندی که از دید من، ریشه دارتر خواهد شد.

۴ ـ بایدن درباره ی پوتین گفت که اقتصاد روسیه، تنها به شوند وی در تب و تاب است. «او نمی داند چه چیزی در راه است.»

برگرفته از «اسپوتنیک»  ۱۱ اسپند ماه ۱۴۰۰ (با ویرایش و پارسی نویسی درخور از اینجانب: ب. الف. بزرگمهر)

۵ ـ نه یک گام به پس! ب. الف. بزرگمهر   هفتم بهمن ماه ۱۴۰۰

https://www.behzadbozorgmehr.com/2022/01/blog-post_27.html

هیچ نظری موجود نیست:

برداشت و بازنویسی درونمایه ی این تارنگاشت در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید!
از «دزدان ارجمند اندیشه و ادب» نیز خواهشمندم به شاخه گلی بسنده نموده، گل را با گلدان یکجا نربایند!

درج نوشتارهایی از دیگر نویسندگان یا دیگر تارنگاشت ها در این وبلاگ، نشانه ی همداستانی دربست با آنها نیست!