«مردم در روی زمین برای کامیاب شدن یک چیز کم دارند و آن اعتماد به یکدیگر است؛ ولی این دانش برای کسانی که قلبی کوچک و روحی پست دارند و جز قانون سود شخصی هیچ قانونی نمی شناسند، دسترس پذیر نیست.» فارس پورخطاب هراتی

والاترین کاربرد نویسندگی این است که آزمون را به دانایی فرارویاند! ایگناتسیو سیلونه

۱۴۰۰ اسفند ۲۱, شنبه

مرا با این همه مدال دلاوری بر روی سینه ام از خود می رانید؟!

مرا با این همه مدال دلاوری در «جنگ فالکلند» به بهانه ی انگشت رسانی به مادینه ای کرمو که از بس جلویم قِر و قَمیش آمد، مرا به این کار ناشایست واداشت از خود می رانید؟! مگر تنها از من اینگونه کارها سر زده است؟! هر کدام تان دستِکم سه چهار تا از اینگونه شاهکارها در پرونده ی خود دارید. حتا ننه مان که در این سن و سال جانماز آب می کشد، دور از چشم پدر مرحوم مان، افسران زیبارو و خوش قد و بالا را به اتاق خواب خود می کشاند. خودم نوجوان که بودم بارها بچشم خود دیدم و یکبار که به وی آنچه دیده بودم را یادآور شدم، سخت برافروخته شد و گفت:
به مادرت دروغ می بندی؟ دور و برِ اتاق خوابم چکار می کردی؟! برو! شتر دیدی، ندیدی!

ب. الف. بزرگمهر   ۲۱ اسپند ماه ۱۴۰۰ 

***

با آنکه «شاهزاده اَندرو» در پایان دادگاه سپاریِ (محاکمه) خود به اَنگ (اتهام) چنگ اندازی (تجاوز) جنسی به یک دختر زیر سن قانونی بیگناه شناخته شد، در خانواده پادشاهی انگلیس همچنان رانده شده بر جای مانده است.

یک خبرچین در «کاخ باکینگهام» گفت:
«وضعیت در همان حالت ماه فوریه بر جای می ماند. بازگشت وی چون یک هموندِ مِهتَر (ارشد) خانواده ی پادشاهی از میان رفته (منتفی) و ستیزه ناپذیر (غیر قابل بحث) است.» به گفته وی، «شاهزاده اَندرو» حتا نمی تواند به انگیزشِ (مناسبت) هفتادمین سالگرد تاجگذاری شهربانو «الیزابت دوم» در جشن های ژوئن همپا شود.

«شاهزاده اَندرو»: «دوک یورک»، زاده ی ۱۹ فوریه ۱۹۶۰، فرزند سوم و دومین پسر شهربانو «الیزابت دوم» و «شاهزاده فیلیپ» است. وی چون هوانورد (خلبان) بالگرد (هلیکوپتر) در جنگ فالکلند [با آرژانتین] همپایی (شرکت) داشت.

برگرفته از «اسپوتنیک» ۲۰ اسپند ماه ۱۴۰۰ (با ویرایش، پارسی و بازنویسی درخور از اینجانب: ب. الف. بزرگمهر)

هیچ نظری موجود نیست:

برداشت و بازنویسی درونمایه ی این تارنگاشت در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید!
از «دزدان ارجمند اندیشه و ادب» نیز خواهشمندم به شاخه گلی بسنده نموده، گل را با گلدان یکجا نربایند!

درج نوشتارهایی از دیگر نویسندگان یا دیگر تارنگاشت ها در این وبلاگ، نشانه ی همداستانی دربست با آنها نیست!