«مردم در روی زمین برای کامیاب شدن یک چیز کم دارند و آن اعتماد به یکدیگر است؛ ولی این دانش برای کسانی که قلبی کوچک و روحی پست دارند و جز قانون سود شخصی هیچ قانونی نمی شناسند، دسترس پذیر نیست.» فارس پورخطاب هراتی

والاترین کاربرد نویسندگی این است که آزمون را به دانایی فرارویاند! ایگناتسیو سیلونه

۱۴۰۱ فروردین ۱۱, پنجشنبه

تو باید آرام باشی و هر از گاهی مانند اسب رَم نکنی ...

«پرزیدنت بادبادی»:
ـ آن ها دیگر یورو و دلار را برسمیت نمی شناسند و روبل می خواهند. ما چه زیر بار برویم چه نرویم، ارزش دلار کاهش خواهد یافت و زمینه گریز از داد و ستد با دلار چون ارزی جهانی از هر سویه فراهم خواهد شد. هند را نگاه کن که از هم اکنون پایش را از گلیمش درازتر کرده ... چکار باید کرد؟

«کُسخل میرزای جامعه جهانی»:
ـ من از بس این روزها چپ و راست حرف مفت شنیده ام، کله ام باد کرده و کار نمی کند. بماند که ما پوندِ خودمان را داریم؛ ولی تو باید آرام باشی و هر از گاهی مانند اسب رَم نکنی و شِیهه نکشی. این چه سخنان ناروایی بود که بر زبان راندی؟! رویت می شود بار دیگر با وی رودررو شوی؟

ب. الف. بزرگمهر   ۱۱ فروردین ماه ۱۴۰۱

هیچ نظری موجود نیست:

برداشت و بازنویسی درونمایه ی این تارنگاشت در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید!
از «دزدان ارجمند اندیشه و ادب» نیز خواهشمندم به شاخه گلی بسنده نموده، گل را با گلدان یکجا نربایند!

درج نوشتارهایی از دیگر نویسندگان یا دیگر تارنگاشت ها در این وبلاگ، نشانه ی همداستانی دربست با آنها نیست!