«مردم در روی زمین برای کامیاب شدن یک چیز کم دارند و آن اعتماد به یکدیگر است؛ ولی این دانش برای کسانی که قلبی کوچک و روحی پست دارند و جز قانون سود شخصی هیچ قانونی نمی شناسند، دسترس پذیر نیست.» فارس پورخطاب هراتی

والاترین کاربرد نویسندگی این است که آزمون را به دانایی فرارویاند! ایگناتسیو سیلونه

۱۳۹۲ مهر ۱۷, چهارشنبه

کدام وعده؟ چه می خواهید از جان ما؟!

خودمان هم هنوز هیچگونه تضمینی از «شیطان بزرگ» نگرفته ایم ...

تصویری از «حسن آقا» درج کرده و بالایش نوشته است:
«فقط ۳۴ روز از وعده اول مونده»

از «گوگل پلاس»

برایش از زبان آخوند ریش حنایی می نویسم:
آقا جان چرا دل ما را می لرزانی و اتهام ناروا می زنی؟! من کدام وعده را داده ام؟ من تنها گفته بودم که آمار می گیرم و همه ی خرابی ها را متر می کنم و نتیجه شان را به آگاهی ملت شکیبا می رسانم. کاری بیش تر هم از دست من ساخته نیست. باید کمی دندان به جگر بگذارید تا خرمان از پل «شیطان بزرگ» رد شود؛ سپس در خدمتیم. آزادی می خواهید؟ آزادتان می کنیم که به هر جا که دلتان خواست بروید. حتا اگر دلتان خواست زودتر به آن جهان بروید، ما برای آن آمادگی داریم. بهشت و دوزخ آن بر دوش خود شما. ما که نمی توانیم به شما از جانب خداوند تضمینی بدهیم. خودمان هم هنوز هیچگونه تضمینی از «شیطان بزرگ» نگرفته ایم. چه می خواهید از جان ما؟!

ب. الف. بزرگمهر    ۱۷ مهر ماه ۱۳۹۲

 

هیچ نظری موجود نیست:

برداشت و بازنویسی درونمایه ی این تارنگاشت در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید!
از «دزدان ارجمند اندیشه و ادب» نیز خواهشمندم به شاخه گلی بسنده نموده، گل را با گلدان یکجا نربایند!

درج نوشتارهایی از دیگر نویسندگان یا دیگر تارنگاشت ها در این وبلاگ، نشانه ی همداستانی دربست با آنها نیست!