«مردم در روی زمین برای کامیاب شدن یک چیز کم دارند و آن اعتماد به یکدیگر است؛ ولی این دانش برای کسانی که قلبی کوچک و روحی پست دارند و جز قانون سود شخصی هیچ قانونی نمی شناسند، دسترس پذیر نیست.» فارس پورخطاب هراتی

والاترین کاربرد نویسندگی این است که آزمون را به دانایی فرارویاند! ایگناتسیو سیلونه

۱۳۹۲ مهر ۲۸, یکشنبه

می بینید چه آقای با ابهتی داریم؟! چشم نخوره انشاء الله!


مراد بیک نوشته است:
توی سفر چین، پیش از نشستن هواپیمای حامل گروه ایرانی به فرودگاه پکن، اعلام می شود که به دلیل بیماری رهبر چین، دیدارش با رییس جمهور ایران و هیأت همراه لغو شده است.

آقا هم دیدارش را با مقامات دیگر چینی برهم می زند تا به صورت غیر مستقیم این پیغام را به چینی ها بدهد که سطح نمایندگان ملت ایران کمتر از رهبر چین نیست. این مساله باعث شد که نخست وزیر چین شخصا برای پوزش خواهی به حضور آقا برسد.

دکتر علاءالدین بروجردی، سفیر وقت ایران میگوید:
«نخست وزیر چین از محل کنگره خلق به محل اقامت رییس جمهور ایران آمد و از همان دور با صدای بلند گفت:
کوچکتر به دیدار بزرگ تر آمده است! سپس وارد اتاق شد. حدود یک ربع با آقا صحبت کرد و گفت:
ما نهایت احترام به مهمان را به خصوص شخصیتی مثل جنابعالی، وظیفه خود می دانیم. مشکل بیماری رهبر چین جدی است و پزشکان، ایشان را ممنوع الملاقات کرده اند. با این حال، ما موضوع ملاقات را بررسی می کنیم تا حل شود.»

این ابتکار و جسارت، باعث شد رهبر چین به صورت جداگانه و دو برابر زمان تعیین شده، پذیرای رئیس جمهور ایران و هیأت دیپلماتیک همراه بشود ...

از «گوگل پلاس»

با خود می اندیشم:
بیچاره رهبر و نخست وزیر چین که به پاس ملت ایران با فرهنگی چندین هزارساله و از آن مهم تر، هماوندی های سودمند اقتصادی برای آن کشور، رنج دیدار با چنین مَشَنگ هایی را که چون دوالپا بر گرده ی مردم ایران سوارند، شکیبیده اند ... ولی آیا این ها را می توان برای «مرادبیک» نوشت؟ بیگمان نه! ... .. تر (پرکردن جای نقطه چین ها با شما!) از آن است که این چیزها را دریابد. او هم مانند رهبرش یا آن «سفیر وقت» که گویا ملیت های بیگانه را برای روز مبادا پذیرفته و اکنون در آن مجلس فرمایشی می چرد، سیاست خارجی و دیپلماسی را در همان اندازه ی لبخند یا اخم و تخم در می یابد و بس ...

برایش می نویسم:
می بینید چه آقای با ابهتی داریم؟! چشم نخوره انشاء الله!

چه بگویم بهتر از این؟!

ب. الف. بزرگمهر   ۲۸ مهر ماه ۱۳۹۲

 

هیچ نظری موجود نیست:

برداشت و بازنویسی درونمایه ی این تارنگاشت در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید!
از «دزدان ارجمند اندیشه و ادب» نیز خواهشمندم به شاخه گلی بسنده نموده، گل را با گلدان یکجا نربایند!

درج نوشتارهایی از دیگر نویسندگان یا دیگر تارنگاشت ها در این وبلاگ، نشانه ی همداستانی دربست با آنها نیست!