«مردم در روی زمین برای کامیاب شدن یک چیز کم دارند و آن اعتماد به یکدیگر است؛ ولی این دانش برای کسانی که قلبی کوچک و روحی پست دارند و جز قانون سود شخصی هیچ قانونی نمی شناسند، دسترس پذیر نیست.» فارس پورخطاب هراتی

والاترین کاربرد نویسندگی این است که آزمون را به دانایی فرارویاند! ایگناتسیو سیلونه

۱۳۹۲ مهر ۹, سه‌شنبه

خوابی که هاشمی را بیدار کرد!

خاطره ی ناطق از قفل دهه هفتاد

نرمش و خواهش - خاطرات سال ۱۳۹۲
 
خاطره ۹ مهر ۱۳۹۲
 
امروز نزدیک سحر خواب دیدم و بعد که بیدار شدم دیگر خوابم نبرد. خواب عجیبی بود. نماز خواندم و بلافاصله زنگ زدم آقای [علی اکبر] ناطق [نوری] آمد منزل. خواستم خواب را برایش تعریف کنم؛ گفتند: «اول نرمش صبحگاهی.»

دور حیاط منزل ما را دواند. به عرق افتادم اما از نفس نه. آقای ناطق گفتند: «معلوم شد فیلمی که در سایت‌تان منتشر کردید، بیخود نبوده. ماشاءالله از منِ ورزشکار، سرزنده‌ترید.»

گفتم: «شما که هیچ، حاضرم با اخوی [
۱] مسابقه مشت‌زنی بدهم.»

خندیدند، گفتند:
«به شرطی که آقای [علی] مطهری داور نباشد. بدجوری هوای شما را دارد مخصوصا در همین قضیه توان جسمانی.[۲

عماد هم آمد و گزارش مطالب سایت‌ها درباره خواب قبلی از امام را داد. سی صفحه نوشته‌اند، عمدتا سایت‌های افراطی و علیه ماست. گفتم با ما بنشیند و صبحانه بخورد که یادم رفت، تعریف کنم. صبحانه که تا لقمه آخر تمام شد، یاد تمام شدن امکانات جبهه و پشت جبهه در سال آخر جنگ افتادم و قضیه قطعنامه. حالم منقلب شد و خواب یادم آمد. گفتم:
«امام را در خواب دیدم.»

گفتند: «خیر باشد. به خواب شما نیایند به خواب که بیایند. به ما که آن زمان نظر لطف چندانی نداشتند. بیشتر حوالی ایشان را امثال مربع موسوی‌ها [۳] گرفته بودند.»

گفتم: «فعلا که شما با همان «امثال مربع» ها محشورید.» خندیدند.


عماد گفت: «جزئیات خاطرتان هست؟ توصیه‌ای داشتند؟»

گفتم: «بله.» آقای ناطق گفتند: «خیر باشد.» گفتم: «تا حال که شر نبوده.»

گفتم: «ایشان فرمودند که لانه جاسوسی را باید گرفت. عرض کردم: لانه را که گرفتند، حالا باید پسش داد. فرمودند باید از کسانی که آن را نگرفتند، گرفت.»


آقای ناطق گفتند: «خب ما هم جزو آنهایی هستیم که نگرفتیم.» و خندیدند.


عماد گفت: «لانه دست بسیج دانشجویی است.[۴] آنها نگرفتند. بچه‌های تحکیم بودند که گرفتند.»

آقای ناطق باز خندیدند و گفتند:
«ما و حاج آقا خاطره مشترک از تحکیمی‌ها زیاد داریم. سال ۷۰ آقای [محمد] یزدی[۵] با اشاره حاج آقا دفترشان را به زور اشغال کرد تا بفهمند اشغال کردن کار همچو خوبی هم نیست. آن زمان ما کارمان قفل کردن بود، حالا کلید باب شده است.» و مجدد خندیدند.

گفتم:
«وقت خنده نیست. باید کاری کرد. کشور دچار تهدید و افراط است.»

آقای ناطق گفتند:
«می‌فرمایید منظور چیست؟ چیز دیگری از خواب یادتان نیست؟»

تلفن زنگ زد. عفت گوشی وسط پذیرایی را برداشت. گفتم:
«اصل همان است که باید گرفت و پس داد.»

عفت صدا زد. گفت: آقای جنتی است. گفتم: «کدام جنتی؟» گفت: جنتی کوچک.[۶] گوشی را گرفتم. گفت: «خاطره دیروز درباره رابطه با امریکا جواب نداده. از لحاظ هنری عرض می‌کنم. بالاخره من وزیر فرهنگ این مملکت هستم. درامش کم بود. باید آخرش کمی تراژیک‌تر می‌شد. مثلا شما اشک می‌ریختید یا می‌گفتید برای مردم دارید ایثار می‌کنید که به مذاکره با شیطان بزرگ می روید.»
گفتم: «روش کار می‌کنم. خداحافظ»

عماد از داخل حیاط گفت:
«حاج آقا، خاطره را منتشر کنیم؟»

گفتم:
«خاطره نیست پسرجان. خواب است. این یک ژانر دیگر است. این دفعه این مدلی بیشتر جواب می‌دهد. فقط داری می‌نویسی سعی کن مقداری احساس داخلش باشد. معلوم باشد که دارد فداکاری صورت می‌گیرد.»

صدای آقای ناطق از داخل حیاط آمد. خودم هم مختصری خنده‌ام گرفت.

طنزنوشته ای از «گوگل پلاس» رضا نساجی

----------------------------------------------------------------------------------------

[۱]- آقای احمد ناطق نوری نماینده ادوار مجلس و رئیس وقت فدراسیون بوکس جمهوری اسلامی ایران.
[
۲]- حاج آقا در انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۳۹۲
به بهانه آنچه که به صورت غیررسمی، کهولت و عدم توان  [ناتوانی] جسمی اعلام شد، رد صلاحیت شدند.
[
۳
]- مهندس میرحسین موسوی (نخست وزیر)، حجت‌الاسلام سید محمد موسوی خوئینی‌ها(دادستان کل کشور)، آیت‌الله سید عبدالکریم موسوی اردبیلی(رئیس شورای عالی قضایی) و آیت‌الله سید حسین موسوی تبریزی (دادستان کل انقلاب) در دهه شصت که همگی از چهره های جناح چپ و مورد اعتماد امام بودند.
[
۴
]- ساختمان لانه جاسوسی که توسط دانشجویان پیرو خط امام اشغال شده بود مقر دفتر تحکیم به شمار می‌آمد، اما پس از مدتی به سپاه واگذار شد و در حال حاضر در اختیار بسیج دانشجویی است.
[
۵]- دفتر تحکیم وحدت از تشکل‌های خط رادیکال در دهه شصت و هفتاد بود که در مواردی مواضع تندی علیه دولت سازندگی گرفت. اردیبهشت ۱۳۷۰، آیت الله محمد یزدی، رئیس وقت قوه قضائیه دستور اشغال ساختمان دفتر تحکیم وحدت واقع در خیابان خارک را صادر و اعضای دفتر را اخراج نمود.

[
۶]- علی جنتی، وزیر وقت ارشاد.

این نوشتار از سوی اینجانب، تنها اندکی در نشانه گذاری ها ویرایش شده است. برجسته نمایی ها و افزوده های درون [ ]، همه جا از خودِ نویسنده است. تنها خط خوردگی و درست نویسی کوچکی در پانوشت از آنِ من است.   ب. الف. بزرگمهر

هیچ نظری موجود نیست:

برداشت و بازنویسی درونمایه ی این تارنگاشت در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید!
از «دزدان ارجمند اندیشه و ادب» نیز خواهشمندم به شاخه گلی بسنده نموده، گل را با گلدان یکجا نربایند!

درج نوشتارهایی از دیگر نویسندگان یا دیگر تارنگاشت ها در این وبلاگ، نشانه ی همداستانی دربست با آنها نیست!