«مردم در روی زمین برای کامیاب شدن یک چیز کم دارند و آن اعتماد به یکدیگر است؛ ولی این دانش برای کسانی که قلبی کوچک و روحی پست دارند و جز قانون سود شخصی هیچ قانونی نمی شناسند، دسترس پذیر نیست.» فارس پورخطاب هراتی

والاترین کاربرد نویسندگی این است که آزمون را به دانایی فرارویاند! ایگناتسیو سیلونه

۱۴۰۱ تیر ۲۵, شنبه

گیریم درست روز پس از قرارداد، کون شان را به شاخ گاوی گیر دادند و آسیب دیدند ...

«خبرگزاری رویترز» روز آدینه، ۲۴ تیر ماه از زبان یک بلندپایه ی اروپایی که نامی از وی نبرده، گزارش داده که «هم‌اکنون گفتگوها در زینه ای بسیار پیشرفته است.» بگفته ی وی، واپسین دورِ گفتگوهای [جان ننه شان:] هسته‌ای که در «دوحه» (شیخ نشین «قَطَر») برگزار شد بجایی نرسید و شَوَند آن،  سرتاپا روشن است؛ «زیرا ما درباره ی هر آنچه روی میز بود، گفتگو کرده بودیم.»

واپسین دور گفتگوهای هسته‌ای، هشتم تیرماه در «دوحه» برگزار شد و بدون هیچ برآیندی به پایان رسید. آمریکا [بخوان: «یانکی» ها!] و هموندانِ اروپایی «برجام» می‌گویند ایران [بخوان: رژیم دزدسالار و سزاوارِ سرنگونی فرمانروا بر میهن مان!] جُستارهایی بیرون از «برجام» را در گفتگوها به میان آورده است.

گزیده ای برگرفته از یک گزارش در تارنگاشت دروغپردازِ و بی هیچگونه مسوولیتِ اخلاقیِ وابسته به وزارت امور خارجی یانکی ها: «رادیو فردا» ۲۴ تیر ماه ۱۴۰۱ (با ویرایش، پارسی و پاکیزه نویسی درخور از اینجانب؛ افزوده های درون [ ] نیز از آنِ من است.  ب. الف. بزرگمهر)

دنباله ی گفته های این بلندپایه ی نه چندان ناشناس:
آن ها می خواهند از آمریکایی ها برای بی گزند ماندنِ کون رهبر عظیم الشان شان، پایوری (تضمین) بگیرند. خوب! هم آمریکا و هم ما شاید بتوانیم برای اندوخته های بسیار بزرگ ایشان در بانک های مان پایوری هایی بدهیم؛ ولی شما بگو! چگونه می توانیم کون یا سایر آخشیج های بدن وی یا هر کسی دیگر را از گزند روزگار دور نگاه داریم؟! گیریم درست روز پس از قرارداد، کون شان را به شاخ گاوی گیر دادند و آسیب دیدند. آیا ما باید بیمه ی آن را بپردازیم؟!

ب. الف. بزرگمهر   ۲۵ تیر ماه ۱۴۰۱

هیچ نظری موجود نیست:

برداشت و بازنویسی درونمایه ی این تارنگاشت در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید!
از «دزدان ارجمند اندیشه و ادب» نیز خواهشمندم به شاخه گلی بسنده نموده، گل را با گلدان یکجا نربایند!

درج نوشتارهایی از دیگر نویسندگان یا دیگر تارنگاشت ها در این وبلاگ، نشانه ی همداستانی دربست با آنها نیست!