«مردم در روی زمین برای کامیاب شدن یک چیز کم دارند و آن اعتماد به یکدیگر است؛ ولی این دانش برای کسانی که قلبی کوچک و روحی پست دارند و جز قانون سود شخصی هیچ قانونی نمی شناسند، دسترس پذیر نیست.» فارس پورخطاب هراتی

والاترین کاربرد نویسندگی این است که آزمون را به دانایی فرارویاند! ایگناتسیو سیلونه

۱۴۰۱ تیر ۲۴, جمعه

به من می گی بابون؟!

به من می گی بابون؟! یک بابونی نشانت بدهم که از کنارش چهار تا «ریشی» بیرون بیاد. تو هندی آبزیرکاه برای بی آبرو کردن من برنامه ریخته بودی. حالا هر کاری از دستم بر بیاد، می کنم تا تو جایگزین من نشی؛ هر خری می خواد بیاد، بیاد؛ ولی جای تو اینجا نیست. من چه خری بودم که ترا نشناختم.

ب. الف. بزرگمهر   ۲۴ تیر ماه ۱۴۰۱

بنا بر گزارشِ «تایمز»، «بوریس جانسون» که هفته ی پیش ناچار به کناره گیری از نخست وزیری انگلیس و مِهتَری «حزب محافظه کار» شد، می کوشد تا جلوی پیروزی یکی از وزیران پیشین خود در چشم و همچشمی رهبری آن حزب را بگیرد. وی از دست اندرکاران «محافظه‌کار» خواسته است به هر نامزدی رای دهند، جز «ریشی سوناک»، وزیر پیشین دارایی در دستگاه دیوانسالاری اش.

برگردان گزارشی برگرفته از «آرتی» به تاریخ ۲۴ تیر ماه ۱۴۰۱ به یاری «گوگل» (با ویرایش، پارسی و فشرده نویسی درخور از اینجانب:  ب. الف. بزرگمهر)

هیچ نظری موجود نیست:

برداشت و بازنویسی درونمایه ی این تارنگاشت در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید!
از «دزدان ارجمند اندیشه و ادب» نیز خواهشمندم به شاخه گلی بسنده نموده، گل را با گلدان یکجا نربایند!

درج نوشتارهایی از دیگر نویسندگان یا دیگر تارنگاشت ها در این وبلاگ، نشانه ی همداستانی دربست با آنها نیست!