«مردم در روی زمین برای کامیاب شدن یک چیز کم دارند و آن اعتماد به یکدیگر است؛ ولی این دانش برای کسانی که قلبی کوچک و روحی پست دارند و جز قانون سود شخصی هیچ قانونی نمی شناسند، دسترس پذیر نیست.» فارس پورخطاب هراتی

والاترین کاربرد نویسندگی این است که آزمون را به دانایی فرارویاند! ایگناتسیو سیلونه

۱۴۰۱ تیر ۳۰, پنجشنبه

نگاهِ از بالا به پایینِ زنکی نادان، فرومایه و نژادپرست در سرشتِ خود ...

دو نامزد بر جای مانده در چشم و همچشمی برای بدست گرفتن رهبری «گروهبندی کدو تنبل ها» و دستیابی به جایگاه نخست وزیری در کشوری که خورشیدش نه تنها چون گذشته ای دورتر از خاور تا باختر نمی درخشد* که رو به فروشدن است.

نگاهِ از بالا به پایینِ زنکی نادان، فرومایه و نژادپرست در سرشتِ خود که اگر دستش برسد، می تواند جهان را به آتش بکشد. گفته ها و یاوه هایی که تاکنون بر زبان رانده بخوبی گویای آن است؛ گرچه در اینجا دوربین در مژه بهم زدنی همه چیز را آشکار نموده است. از آن یکی، تنها همین را می توانم بگویم که آدم بخت جویی (فرصت طلب) است و پول را خوب می شناسد؛ شاید هم چون بسیاری دیگر از نمونه های پیشین خود و یکی از واپسین نمونه های آن: آن زنک هندی تبار دَم و دستگاه دیوانسالاری لات بی همه چیز «یانکی»: «آروادین قحبه ترامپانا»، کاسه ی داغ تر از آشی هم باشد که هنوز خود را خوب به نمایش ننهاده است؛ یا من آگاهی بسنده ندارم.

ب. الف. بزرگمهر   ۳۰ تیر ماه ۱۴۰۱

* ریشه ی این گفته به دورانِ امپراتوری ساسانیان در گسترده ترین پهنه ی تاریخی آن بازمی گردد که گویا آفتابش از خاور تا باختر همواره می درخشید و هیچگاه فرونمی شد. در دوره امپراتوری انگلیس در جهان، همین گفته از سوی «کدو تنبلی» گران سر بی کم و کاست بر زبان آمد و آوازه یافت؛ گفته ای که بی هیچ گمان و گفتگو، بازگویی و رونویسی همان گفته ی کهن بود.

هیچ نظری موجود نیست:

برداشت و بازنویسی درونمایه ی این تارنگاشت در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید!
از «دزدان ارجمند اندیشه و ادب» نیز خواهشمندم به شاخه گلی بسنده نموده، گل را با گلدان یکجا نربایند!

درج نوشتارهایی از دیگر نویسندگان یا دیگر تارنگاشت ها در این وبلاگ، نشانه ی همداستانی دربست با آنها نیست!