«مردم در روی زمین برای کامیاب شدن یک چیز کم دارند و آن اعتماد به یکدیگر است؛ ولی این دانش برای کسانی که قلبی کوچک و روحی پست دارند و جز قانون سود شخصی هیچ قانونی نمی شناسند، دسترس پذیر نیست.» فارس پورخطاب هراتی

والاترین کاربرد نویسندگی این است که آزمون را به دانایی فرارویاند! ایگناتسیو سیلونه

۱۴۰۱ تیر ۱۹, یکشنبه

نمونه ای شایان از همکاری های سودمند میان کشورها و ملت های گوناگون بر بنیاد همزیستی آشتی آمیز و پاس و سپاس به هوده ی دیگران

همکاری های سیاسی و اختسادی هند و روسیه، نمونه ای شایان از همکاری های سودمندِ دوسویه (و نیز سودمند برای دیگر کشورها) میان کشورها و ملت های گوناگون بر بنیاد همزیستی آشتی آمیز و پاس و سپاس به هوده ی دیگران در آینده ای نزدیک است. نمونه ای که شیوه های همکاری بر بنیاد برده دار و برده، سرور و پیشکار (یا نوکر) را به واپس می راند و بستری درخور برای همکاری های گسترده میان خلق ها و ملت های جهان می آماید. در چنین شیوه ای از همکاری، کشورهای امپریالیستی و نوچه های پرروی آن در اروپای باختری و جاهای دیگر جایی نخواهند داشت و گام بگام ناگزیر به پذیرش هستینگیِ آن خواهند شد. اشاره ی وزیر «کار و بار برونمرزی» هند به همکاری میان آن کشور و «اتحاد جمهوری های شوروی سوسیالیستی» در یکی از واپسین بندهای گزارش زیر، نشان از تراز بالای هوشمندی وی در دریافت اگر و مگرها و گیر و دارهای پیش رو دارد:
«همزمان، دولت روسیه درمی یابد که هند در پیِ بهره وری های ملی خود خواهد بود و ꞌدوستی جاودانهꞌ در سیاست برونمرزی از هستی برخوردار نیست. اگر پیش تر هماوندی های میان کشورها همیشه بر پایه ی داشتن اختسادی نیرومند انگاشته می شد، اینک همه چیز دگرگون می شود. همکاری دوربردی (استراتژیک) شوروی و هند به این شَوَند پدیدار شد که هر دو کشور در پیِ یافتن بهره وری های همبسته بودند.» (برگرفته از «آرتی»  ۱۶ تیر ماه ۱۴۰۱)

ب. الف. بزرگمهر   ۱۹ تیر ماه ۱۴۰۱ 

***

چالش اوکراین نمایشی چشمگیر از جابجاییِ ساختار هماوندی های جهانی را آشکار نموده است. این خود را در شتابِ سمتگیری روسیه بسوی آسیا و در واگراییِ بهره وری ها میان بزرگ ترین نیروها، نشان می دهد.

گسیختگی نشانه ی فرآیندی بنیادی تر است: یک بریدگی در دریافتِ دوسَره؛ پدیده ای که [تنها] از آنِ سال کنونی نیست.

با آنکه ما به سختی می توانیم تاریخِ آغاز را روشن کنیم ـ به شَوَند سرشت ناروشن و گریزپای آن - نشانه ها نمایان هستند. سیاست‌های راهبست (تحریم) ‌ها، جنگ‌های بازرگانی، درگیری ها پیرامون «سارس ـ ۲» («کووید ـ ۱۹»)، سیاست های پشتیبانی از فرآورده های درونمرزی (protectionism)، چالش های هسته‌ای ایران و «کره شمالی» [بخوان: جمهوری سرفراز دمکراتیک خلق کره] و برونرفت «ایالات متحد» [بخوان: «یانکی» ها!] از افغانستان، تنها چند نمونه‌ از جهانی در روز و روزگارِ آشفته است.

چالش کنونی تنها پهنای شکاف و برداشت ناروای فزاینده را شتاب بخشیده است. چشم اندازِ تازه نیاز به واکنشی ویژه و ارزیابی دوباره ارزش ها و پایه های همکاری در ترازهای گوناگون دارد. دستکم از سوی مسکو چنین بدیده می آید.

با این همه، این هستینگی (واقعیت) که اشاره (سیگنال) های همانند در بخش های دیگرِ جهان نمایان (قابل مشاهده) است، نشان می دهد که چالش های هماوند با پیکربندی دوباره بسیار بهم پیوسته اند. این روز و روزگار بخوبی از سوی «سوبرامانیام جایشانکار» وزیر «کار و بار برونمرزی» (امور خارجه) هند در گفتگو با «رایسینا» (خبرگزاری روسی ـ هندی؟) بازتاب یافت.

وی ضمن رویارویی با انتقادات درباره ی آرایش «دهلی نو» بر این نکته پافشرد (تاکید کرد) که چالش کنونی می‌تواند یک زنگ بیدارباش برای اروپا باشد تا به رویدادهایی که ده سال است در آسیا رخ داده، بنگرند؛ این بازتابی از وضعیت خواب‌آلودگی است که با نادیده گرفتن چالش‌های آسیا و دریافت نادرست از بهره وری های ملیِ «جهان جنوب»، خود را برُخ می‌ کشد.

چون یک نمونه، هم اکنون نشان داده شده که آرایش کشورهای باختری در برابر هند این است که «شما یا با ما هستید یا رویاروی ما». با بدیده گرفتن اینکه در دو ماه نخست چالش اوکراین، کشورهای «باهماد اروپا» بیش از ۷۰⸓ از ساترات (صادرات) سوخت‌های سنگواره ای روسیه را به خود اختصاص داده‌ و سهم درآورد (واردات) «ایالات متحد» از هند پیشی گرفته، چنین آرایشی بویژه بی پایه بدیده می آید. افزون بر این، نگرش‌ِ باختری نشان از درنیافتن نخش (نقش) هند در پهنه جهانی و تاریخ پیشرفت این کشور دارد.

فرهنگ سیاسی هند پس از دستیابی به ناوابستگی بر سه پایه استوار بود: جستجوی جایگاه سیاسی و اختسادی بزرگ‌تر، اصل بی‌طرفی و کوشش برای در پیش گرفتن (اتخاذ) و گسترش آرایش اخلاقی خود چون یک صدای جهانِ پسابهره کشی. هر زمانی که ممکن بود. آرایش سیاست پایدار (متوازن) حتا پیش از ناوابستگی کشور بروشنی از سوی «جواهر لعل نهرو» نمودار شد و در فرجام، آماج های کلان این سیاست برونمرزی به جُستار همرایی ملی فرارویید.

در پهنه ی جهانی، این نگرش در «جنبش غیرمتعهدها» نهادینه شد و پس از فروپاشی نظام دوقطبی، به «چندسویگی» دگردیسید. براستی، سیاست هند گهگاه نشان دهنده ی همگرایی با «ایالات متحد» و «اتحاد جماهیر شوروی» بود؛ ولی کوشید تا آرایش کشور را ترازمند کند. با همه ی بهبودبخشی های مانشی (مفهومی)، گوهر سیاست برونمرزی دست نخورده برجای ماند: هند جایگاه پایدار خود را دنبال می کند و با رُک گویی، بهره وری های کشورهای سرگرم پیشرفت را در میان می نهد. بگونه ای کلی، این سیاست نگهبان بهره وری های ملیِ کارکردی، همزیستی و پایداری کشور در آن هنگام بود.

هسته بنیادین سویه ی کارکردی، رویش اختسادی پایدار است که نخست در بازار درونی کانونمند شده است. در پایان سده، بهبودها در زمینه ی آزادسازی، پهلویی (بُعدی) برونمرزی به این آخشیج افزود. با همه ی برخی راهبندهای (موانع) هازمانی (اجتماعی) ـ اختسادی، برآیندها هم اکنون آشکار است: هند به یکی از نیروهای اختسادی بزرگ دگردیسیده است.

الگوی پیشرفت را می توان چون یک همزیستی میان پایه ها و بهره وری های سیاست ملی هند بدیده گرفت. برای بسیاری در هند، سیاست «ایالات متحد» نسبت به سه پهلوی یادشده در بالا زیانبار انگاشته می شد. برونرفت پر هرج و مرج از افغانستان و سیاست راهبستی پیش بینی ناپذیر در برابر ایران از سوی دو دولت پی در پی نمونه های روشنی هستند. با این همه، این هستینگی که هند و «ایالات متحد» کوشیدند آرایش خود درباره ی بندر چابهار و درآورد نفت را ساماندهی کنند، راهبست (محدودیت) های به انجام رسیده، آخشیجی از ناآرامی را افزود و از جنبش بازماندن همکاری های اختسادی و هماوندی (ارتباطی) و آسیب رساندن به امنیت انرژی را در پی داشت که جُستار بسیار برجسته ای برای اختساد هند است. .

با بدیده گرفتن اینکه چالش کنونی اشاره‌هایی بر بنیاد کوشش برای دستیابی به دریافت دوسویه نمی فرستد، تنها راه ارزیابی دوباره ارزش‌ها، یافتن آماج تازه است. این درباره ی روسیه نیز درست است که در جستجوی راه های آسیایی برای همزیستی (تعامل) اختسادی است؛ همچنین شاید به هند اشاره داشته باشد که با میانداری (واسطه بودن) میان کشورها و دستیابی به بهره وری های مالی از داد و ستدهای پرسودتر و افزایش نخش چون یک کانون (قطب) اختسادی از برتری های سیاسی و اختسادی برخوردار خواهد شد.

یکی از زمینه های کلیدی همکاری آزمایش شده میان روسیه و هند، گستره (حوزه) رزمی (نظامی) است که آزمون زمان را پشت سر نهاده است. چون یک نمونه، درآورد نظامی هند پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، راه رهایی برای روسیه بود؛ ولی با بدیده گرفتن هستینگی گردش مالی کل کالاها که کم و بیش ۱۲ میلیارد دلار است و تنها ۱.۳ درصد از کل داد و ستد را دربرمی گیرد، هنوز گنجایش بهبود بیش تر دارد.

با وجود وابستگی کم به درآورد کشاورزی که به شَوَندِ رویش فرآوری درونی در حال کاهش است، روسیه بگونه ای ترادادی (سُنَّتی) نخش برجسته ای در دسترسی هند به روغن خوراکی و کود دارد. همزمان، فدراسیون روسیه درمی یابد که با روند چالش، هند جایگاه ساترات آسه تری (محورتری) می یابد. این به ناگزیر (لزوما) به مانش ناهمتایی بهره وری ها نیست.

پیش از همه، با وجود ذخایر کم و بیش بزرگ غلات، این کشور از ناهنجاری های اقلیمی بویژه خیزهای گرما، توفان ها و تندآب ها در پناه نیست. دوم، مصرف درونی نیاز به غلات، روغن، علوفه (با بدیده گرفتن افزایش گسترده ی دام) و سایر کالاها را در چشم انداز میان مدت پایور (تضمین) می کند. داد و ستدهای با بهای پایین، گیرایی بیشتر این زمینه همکاری را در پی دارد. سوم، همپایی (مشارکت) سودمند دوسویه را می توان به کشورهای دیگری که نیاز شدیدی برای پایوری امنیت خوراکی ها دارند، گسترش داد؛ چون یک نمونه، درباره ی بنگلادش، به کاهش تنش های گاه به گاه با هند بر سر کوچ کمک خواهد کرد.

هند اکنون نوآوری های جابجایی انرژی را دنبال می کند که آماج آن افزایش نسبت انرژی های بازگشت پذیر است. سویه ی کلیدی در اینجا تعهد دولت به پایوری (تضمین) امنیت انرژی کشور است؛ در حالی که نخش خاستگاه های متعارف انرژی در برابر کاهش شدید قرار نخواهد گرفت. در این راستا، روسیه می تواند به شریکی سودآور در زمینه ی تامین زغال سنگ، گاز و نفت دگردیسد. چنین همکاری هایی از خطرات برونمرزی جلو می گیرد که تا اندازه ای چالش زغال سنگ و کمبود انرژی در ایالت های ویژه در سال گذشته را در پی داشت و امکان بده بستان، کاستگی (تخفیف) را پدید می آورد که سود مالی به همراه خواهد داشت.

افزایش یک دلاری بهای هر بشکه نفت بیش از یک میلیارد دلار از بودجه ملی خواهد گرفت. به همین شَوَند است که هند برای نفت روسیه دو برابر خرید در سال ۲۰۲۱ سپارش داده است و اکنون سرگرم افزایش سهم در پیشاورد (پروژه) «ساخالین ـ ۱» است. افزون بر این با بدیده گرفتن افزایش آرام سهام گاز که با نوآوری هایی چون «یک ملت، یک شبکه گاز» پشتیبانی می شود، همکاری در بخش انرژی برای هر دو سو بسیار سودمند است.

آنچه بیش تر بیرون می ماند این است که روسیه می تواند از برنامه ریزی های جابجایی انرژی هند پشتیبانی کند. نخست، ساخت ایستگاه های آبی کوچک در «اوتاراکند»، «آروناچال ـ پرادش»، «هیماچال ـ پرادش»، «جامو» و «کشمیر» به از میان برداشتن (رفع) کمبود انرژی کمک می کند. دوم، کارهای همبسته در گستره انرژی هسته ای، نه تنها در هند که در سایر کشورها نیز کارگر (مؤثر) بوده است ـ چون یک نمونه به نیروگاه «روپور» نگاه کنید. هماوندی پیشاورد های سرزمینی چندسویه انرژی (مانند نپال ـ بوتان ـ بنگلادش) تنها افزایش خواهد یافت.

بسیاری از پیشاورد های دوسویه نیازمند بهبودبخشی (تقویت) زیرساخت های آماد («لجستیکی») هستند. برای زمانی دراز همکاری میان هند و روسیه در زمینه ی بهم پیوستن بسیار آرام پیشرفت کرد. اکنون آنها در دستور کار قرار گرفته اند. پیش از همه، پیشرفت راهروهای ترابری «شمال ـ جنوب» و «چنای ـ ولادیووستوک» در حال بروز رسانی است و اجرای همبسته ی آنها پایوری بالاتری را در خاستگاه ها پشتیبانی (تضمین) می کند. روسیه هم اکنون سرگرم استوار نمودن گفتگوها با ایران است؛ کشوری که می‌تواند کانون پشتوانه ی بسیاری از کالاهای بازرگانی باشد. این نه تنها به گسترش زیرساخت های سرزمین های روسیه و افزایش داد و ستد دوسویه کمک می کند که همچنین می تواند به دروازه ی هند به «آسیای کانونی (مرکزی)» فراروید که خود بخشی از «همسایگی گسترش یافته» است.

با این همه، تراز داد و ستد هند در آنجا نه تنها از نمودار های روسیه و چین بسیار واپس مانده است که همچنین بسیار واپس مانده تر از تراز داد و ستد با سایر بخش های همسایه است. داد و ستد دوسویه با «شورای همکاری شاخاب پارس» (GCC) و «انجمن کشورهای جنوب خاوری آسیا» (ASEAN) هر کدام بیش از ۱۱ درصد از کل داد و ستد هند را دربر می گیرند؛ همزمان، تراز داد و ستد با آسیای کانونی بیش از پنجاه برابر کمتر است.

در نگره (تئوری)، این پیشاورد، جایگاه هند را در سرزمین پیرامون افزایش خواهد داد و شاید به یک "پارسنگ" در برابر سیاست کنشگرانه ی اختسادی چین برازیده شود که تا اندازه ای بسیار شَوَندِ نگرانی رهبران کشورهای آسیای کانونی است. آنچه همچنین برجسته است این است که «ای ان اس تی سی» (INSTC) گذرگاه جایگزینی برای اروپا خواهد بود که هند بتازگی با آن پیمان پیوند همپایی دستینه کرده و همچنین بسیار به کالاهای چینی وابسته است.

با افزایش کانونمندی بر اُکیانوس هند و اُکیانوس آرام، راهرو دریایی «چنای ـ ولادی وستوک» نیز بسیار برجسته می شود. هند این چارچوب مانشی را چون یک استراتژی یا باشگاهی از هموندان اندک نمی بیند. این کشور در پیِ جلوگیری از چیرگی هر نیرویی یکتا بر سرزمین های پیرامون یا آبراه های آن است. بنابراین بهبود بخشیدن پیشاورد های بهم پیوسته با آماج افزایش داد و ستد دوسویه و نخش هند و روسیه در سرزمین های پیرامون شدنی است. همزمان، اگر هند بتواند گزینه ای در آسیای کانونی باشد، نخش فزاینده ی روسیه در آسیای جنوب خاوری نیز سازگار (مثبت) انگاشته می شود.

براستی، توان (پتانسیل) همکاری [تنها] در گستره ‌های یاد شده در بالا مرزبسته (محدود) نیست و می‌تواند در گستره ‌هایی از صنایع سنگین تا زیرساخت‌های پایدار در برابر بلاها گرفته تا نوآوری های شهر هوشمند جامه ی کردار پوشد ...

در فرجام، در زمان‌های سخت، توانایی یافتن گرایش های همبسته و پیشرفت پیشاورد‌های دوسویه سودمند کردارآس («عمل‌محور») بویژه بسیار برجسته است؛ اینگونه دوستی آزموده می شود.

همزمان، دولت روسیه درمی یابد که هند در پیِ بهره وری های ملی خود خواهد بود و «دوستی جاودانه» در سیاست برونمرزی از هستی برخوردار نیست. اگر پیش تر هماوندی های میان کشورها همیشه بر پایه ی داشتن اختسادی نیرومند انگاشته می شد، اینک همه چیز دگرگون می شود. همکاری دوربردی (استراتژیک) شوروی و هند به این شَوَند پدیدار شد که هر دو کشور در پیِ یافتن بهره وری های همبسته بودند.

امروزه هماوندی های اختسادی برجستگی بیشتری یافته است و کشورها نیاز دارند تا آماج های همبسته ی خویش در گستره اختسادی را بازشناسند و الگوهای ویژه ای از همکاری را گسترش دهند. برای اینکه این ها به نشانه ی همکاری هند و روسیه زیبنده شوند، نیاز سترگی به خواست سیاسی از هر دو سوست که از تاریخ دوستی ما و بنیاد پاس و سپاس (احترام) دوسویه برمی آید.

برگردان گزارشی برگرفته از «آرتی» به تاریخ  ۱۶ تیر ماه ۱۴۰۱ به یاری «گوگل» (با ویرایش، پارسی و پاکیزه نویسی درخور از اینجانب؛ برجسته نمایی های بوم و افزوده های درون [ ] نیز همه جا از آنِ من است.  ب. الف. بزرگمهر) 

هیچ نظری موجود نیست:

برداشت و بازنویسی درونمایه ی این تارنگاشت در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید!
از «دزدان ارجمند اندیشه و ادب» نیز خواهشمندم به شاخه گلی بسنده نموده، گل را با گلدان یکجا نربایند!

درج نوشتارهایی از دیگر نویسندگان یا دیگر تارنگاشت ها در این وبلاگ، نشانه ی همداستانی دربست با آنها نیست!