«مردم در روی زمین برای کامیاب شدن یک چیز کم دارند و آن اعتماد به یکدیگر است؛ ولی این دانش برای کسانی که قلبی کوچک و روحی پست دارند و جز قانون سود شخصی هیچ قانونی نمی شناسند، دسترس پذیر نیست.» فارس پورخطاب هراتی

والاترین کاربرد نویسندگی این است که آزمون را به دانایی فرارویاند! ایگناتسیو سیلونه

۱۳۹۸ اسفند ۲۸, چهارشنبه

چشم تان کور! دمکراسی اسلامی همین است دیگر ... ـ بازانتشار

چرا هیاهو بپا می کنید؟! نمی توانید ببینید برای دوازدهمین سال پیاپی، رییس مجلس می شویم؟ چشم تان کور! دمکراسی اسلامی همین است دیگر؛ تنها در این مجلس هم نیست؛ در همه جای این ولایت و حتا در میان حزب ها و سازمان های چپ نیز همینگونه است. آدمی به هر شَوَندی، نمود بیش تری می یابد و همه، هر بار او را می خواهند و بریاست برمی گزینند؛ یکی کلّه اش از بی مویی برق می زند؛ دیگری بینی کژ و کوله ای دارد؛ سومی زبانش چرب تر است و «قس علی هذا». حالا ما درباره ی خودمان چیزی نمی دانیم؛ ولی حتمن ما هم «کاریزما» (گیرایی) داریم که چنین پیش می آید؛ وگرنه، مانند رهبر عظیم الشان، مادام العمر سر جای مان می نشستیم و نیازی به برگزیده شدن و اینا نداشتیم.
از زبان این برادر تازی ـ انگلیسی نظام:  ب. الف. بزرگمهر  پنجم خرداد ماه ۱۳۹۸


هیچ نظری موجود نیست:

برداشت و بازنویسی درونمایه ی این تارنگاشت در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید!
از «دزدان ارجمند اندیشه و ادب» نیز خواهشمندم به شاخه گلی بسنده نموده، گل را با گلدان یکجا نربایند!

درج نوشتارهایی از دیگر نویسندگان یا دیگر تارنگاشت ها در این وبلاگ، نشانه ی همداستانی دربست با آنها نیست!