«مردم در روی زمین برای کامیاب شدن یک چیز کم دارند و آن اعتماد به یکدیگر است؛ ولی این دانش برای کسانی که قلبی کوچک و روحی پست دارند و جز قانون سود شخصی هیچ قانونی نمی شناسند، دسترس پذیر نیست.» فارس پورخطاب هراتی

والاترین کاربرد نویسندگی این است که آزمون را به دانایی فرارویاند! ایگناتسیو سیلونه

۱۳۹۸ مهر ۲۴, چهارشنبه

در قرار و مداری از پیش برنامه ریزی شده، دست آدمکشان را باز نهاده اند!

«اردوغان پیش از این به همه هشدار داد كه می خواهند این عملیات [آدمکشی تبهکاران در کردستان با برنام ریشخندآمیزِ ՛چشمه ی همزیستی آشتی جویانه (صلح)՝] را انجام دهند. به باور اردوغان، آماج این عملیات، پیکار با گروه های تروریستی بود. بر این بنیاد، پس از انجام این كار، نیروهای ترکیه از شمال سوریه بیرون می روند.»۱ 

بخت چندانی برای پرداختن به این گفته های تبهکارانه در اینجا ندارم؛ روشن تر از روز است که چنان عملیات تبهکارانه ای که سازمان تبهکار و جنگ افروز «ناتو» نیز پشت آن پنهان شده،۲ بدون قرار و مداری از پیش برنامه ریزی شده میان امپریالیست های «یانکی» و رژیم مافیایی روسیه با هماهنگی یا همدستیِ گروهبندی های خرموش اسلام پیشه ی فرمانروا بر ایران،۳ رژیم پلید سوریه و کشورهای امپریالیستی اروپای باختری و شاید برخی دیگر از ریزه خوران منطقه، شدنی نبود.

به شَوَندهای گوناگونی که ناچارم از کنار آن ها بگذرم، سیاست کوته بینانه ی پراگماتیستی رژیم مافیایی روسیه که در کردار به پیچیده شدن هر چه بیش تر روندهای سیاسی درون و پیرامون سوریه ـ و بیگمان نه تنها در آنجا ـ دامن زده و می زند، هم گام بگام خودِ آن کشور گرفتار دیوانسالاری پا گرفته  از سرمایه داری مافیایی را بیش تر بدامن امپریالیست ها  بویژه امپریالیست های «یانکی» می اندازد و به بازیچه ی دست آن ها دگرمی دیسد و هم زمینه ی یورش امپریالیستی به آن کشور را بیش از پیش فراهم می کند. این سخن باریک و پاکیزه که پیش تر نیز در نوشتارهای گوناگونی به آن اشاره نموده ام را باری دیگر یادآور می شوم که روسیه کنونی با همه ی سراشیبی که در آن گرفتار شده، همچنان برجسته ترین سنگر بر جای مانده از «اتحاد جمهوری های شوروی سوسیالیستی» است و نقشی بازدارنده در برابر سیاست های تبهکارانه و سمت و سو یافته ی امپریالیست ها برای نابودی بخشی بزرگ و انبوه از مردم جهان، بر دوش دارد. این نقش، آنچنان از دید من برجسته است که در پیش نویس بخش پایانیِ هنوز در دستِ کارِ نوشته ی نیمه کاره منتشر شده ام،۴ آنجا که به یکی از  جداگانگی (استثناء) های گمانه ی یورش نظامی امپریالیست ها به ایران می پردازد، نوشته ام:   
«مگر آنکه چنگ اندازی به سرزمین پهناور ایران، انگیزه و زمینه ای سرراست برای بارباروسایی برق آسا از سپهر پیرامون کره زمین باشد؟»

به هر رو، نقش رژیم مافیایی فرمانروا بر روسیه برهبری «مستر مافیوز روسی» با همه ی دوربینی و زیرکی نسنجیدنی اش با آن «وزیر امور بیرونی» رویهمرفته کودن یا حتا آن رهبر ملی گرای کوته بینِ حزب نامور به «کمونیست» در آن کشور، هم اکنون با پیچیدگی های بسیار و باید افزود: بیم برانگیزی در آینده ی نزدیک برخوردار است؛ رژیمی که بنا بر سرشت طبقاتی اش از یکسو به همسویی و همکاری با امپریالیست ها که کارد را برای بریدن سر روسیه تیز می کنند، گرایش دارد و از سوی دیگر، ناچار است، نه به شَوَند پشتیبانی از توده های مردم روسیه در جای نخست که بیش تر برای قربانی نشدن مافیای اقتصادی ـ اجتماعی فرمانروا بر آن کشور و نمایندگان سیاسی اش، پاورچین پاورچین با آن ها همگام شود؛ کوته بینی و بیم برانگیز بودن سیاست پراگماتیستی پی گرفته شده از سوی آن رژیم در همین ناهمتایی نهفته است.

همینچا این سخن باریک و پاکیزه را نیز گرچه هم اکنون کوتاه و سربسته، ناگفته نگذارم که رژیم اردوغان، رژیمی پوشالی است که برای سر پا نگهداشتن خود به آب و آتش می زند و به هر تبهکاری از آن میان، بُزِ پیش شدنِ امپریالیست ها تن می دهد. سیاست پراگماتیستی رژیم مافیایی روسیه در این زمینه با دشواری های بزرگی روبروست و با پیگیری روند کنونی تا هنگام روفته شدنش، هر روز بیش از پیش به «آچار فرانسه» امپریالیست ها دگرمی دیسد.

ب. الف. بزرگمهر    ۲۴ مهر ماه ۱۳۹۸

پی نوشت:

۱ ـ گفته های «الكساندر لاورنتیف»، نماینده ویژه ی «مستر مافیوز روسی» (یا همانا رییس جمهور روسیه) برای گره گشایی آشوب در سوریه، برگرفته از «اسپوتنیک»  ۲۳ مهر ماه ۱۳۹۸ (با ویرایش و پارسی نویسی درخور از اینجانب؛ برجسته نمایی ها و افزوده های درون [ ] نیز از آنِ من است.  ب. الف. بزرگمهر)

۲ ـ برای آن، نمودها و نشانه هایی رویهمرفته بسنده دارم که در اینجا به آن نمی پردازم.

۳ ـ رزمایش نظامی «تیپ ۴۱ پیاده «قوشچی» در پیرامون اورمیا («ایرنا»  ۱۷ مهر ماه ۱۳۹۸) همزمان با یورش ددمنشانه ی ترکیه گواه آن است.

۴ ـ «در دام سیاست های ملی گرایانه نیفتیم!»، ب. الف. بزرگمهر  ۱۳ مهر ماه ۱۳۹۸

هیچ نظری موجود نیست:

برداشت و بازنویسی درونمایه ی این تارنگاشت در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید!
از «دزدان ارجمند اندیشه و ادب» نیز خواهشمندم به شاخه گلی بسنده نموده، گل را با گلدان یکجا نربایند!

درج نوشتارهایی از دیگر نویسندگان یا دیگر تارنگاشت ها در این وبلاگ، نشانه ی همداستانی دربست با آنها نیست!