«مردم در روی زمین برای کامیاب شدن یک چیز کم دارند و آن اعتماد به یکدیگر است؛ ولی این دانش برای کسانی که قلبی کوچک و روحی پست دارند و جز قانون سود شخصی هیچ قانونی نمی شناسند، دسترس پذیر نیست.» فارس پورخطاب هراتی

والاترین کاربرد نویسندگی این است که آزمون را به دانایی فرارویاند! ایگناتسیو سیلونه

۱۳۹۸ مهر ۲۸, یکشنبه

بنیادی بر جای نمانده است ...

آنجا و نه تنها آنجا که در بسیاری جاهای دیگر با یک پرخاش خیابانی تا اندازه ای انبوه، دولت و وزیرانش کناره می گیرند؛* در میهن خرموش زده ی ما هنگامی که پرخاش های گسترده ی مردم بجان آمده در خیابان و کارخانه و ده ها جای دیگر بالا می گیرد، «کیر خر نظام» به میدان می آید؛ مشتی یاوه می سراید و دستِ بالا خود را بگونه ای گذرا و پس گرفتنی، «حقیر» می خواند؛ ولی دولت دزد بی همه چیز و زنهارخواه که تنها در یک قلم از شاهکارهایش، ریال بخت برگشته را به یک سوم ارزش پیشین خود رساند، دست نخورده بر جای می ماند و دست بالا یکی دو وزیر از این و آن وزارتخانه به وزارتخانه ای دیگر جابجا می شوند و در فرجام کار، توده ی مردم باز هم تنگدست شده، گناهکار قلمداد می شوند! با خود می اندیشم:
«یک جای کار ایرادی بنیادین دارد  ...»؛ ولی ناچار می شوم، بی درنگ آن را از اندیشه ام بیرون کرده، چیزی دیگر بجایش بنشانم:
«بنیادی بر جای نمانده است ...» که اگر در زبانزدی زشت و زیبا آن را بگنجانم: «بوته ای نشاشیده بر جای ننهاده اند!» سپس ناخودآگاه به یاد یکی از داستانک های جاودانه عُبید زاکانی می افتم:
«واعظی در کاشان بر منبر می گفت که روز قیامت، حوض کوثر به دست امیرالمومنین علی (ع) باشد و آب آن به کسی دهد که کونش درست باشد.

کاشی ای برخاست و گفت: ای مولانا مگر او در کوزه کند و هم خود بازخورد!»

ب. الف. بزرگمهر  ۲۸ مهر ماه ۱۳۹۸

* در پی سه روز پرخاش های خیابانی ده ها هزار تن در رویارویی با سیاست های اقتصادی دولت لبنان، وزبران یک حزبِ ترسایان (مسیحیان) آن کشور از دولت «سعد حریری» کناره گرفتند.

هیچ نظری موجود نیست:

برداشت و بازنویسی درونمایه ی این تارنگاشت در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید!
از «دزدان ارجمند اندیشه و ادب» نیز خواهشمندم به شاخه گلی بسنده نموده، گل را با گلدان یکجا نربایند!

درج نوشتارهایی از دیگر نویسندگان یا دیگر تارنگاشت ها در این وبلاگ، نشانه ی همداستانی دربست با آنها نیست!