بعله اصل خوب و بن بست شکنی است؛ ولی آیا زبانم لال، ما به بن بست رسیده ایم؟! ما هم اینک یکی دو پله از پله های انقلاب اسلامی را بحمدلله پشت سر نهاده و چهارنعل به جلو می تازیم. می خواهی اسب را از تاختن بازداریم، پیاده شویم و جنابعالی را سوار آن کنیم؟! کمی با خود نیندیشیدی که قد و قواره ات، حتا بزیر تخم اسب مان هم نمی رسد و بجای آن، بهتر است سوار الاغ شوی؟ یا شاید استغفرلله ما را الاغ پنداشته ای؟ تازه، آقا مجتبا نیز دلبستگی ویژه ای به سواری با این اسب دارد و چشمش نزینیم، بحمدلله چون خودمان از قد و قواره ی خوبی هم برخوردار است. از این ها گذشته، تو و آن «سیّد ولدالزّنا»، سر ما را شیره مالیدید و نتیجه اش همینکه الاغِ نظام، میان «پُل صراطِ آشتی با شیطان بزرگ» پا در هوا مانده، نه می تواند به جلو برود و نه برگردد. حال به اسب مان چشم دوخته ای! چه چیزهای دیگری در سر داری؟
از زبان «کیر خر نظام»: ب. الف. بزرگمهر پنجم خرداد ماه ۱۳۹۸
https://www.behzadbozorgmehr.com/2019/05/blog-post_159.html
«در سال ۸۳ از رهبر معظم انقلاب خواستم تا موضوع هستهای را به آراء مردم بگذارند؛ ایشان استفاده از این اصل را خوب دانسته و قبول کردند؛ اما در مورد زمان اجرای آن، مطلبی عنوان نشد ... اصل ۵۹ قانون اساسی، اصلی بنبست شکن است و میگوید در هر زمان لازم، دریچه به روی مردم باز است؛ حالا چه موقع باید از این اصل استفاده کرد یا آیا باید قبلاً استفاده میکردیم، موضوعی دیگر است.»
گزیده ای از سخنان آخوند پفیوز امنیتی: حسن فریدون روحانی شده در گفتگو با برخی مدیران رسانه ای، برگرفته از «قطره» چهارم خرداد ماه ۱۳۹۸
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر