«مردم در روی زمین برای کامیاب شدن یک چیز کم دارند و آن اعتماد به یکدیگر است؛ ولی این دانش برای کسانی که قلبی کوچک و روحی پست دارند و جز قانون سود شخصی هیچ قانونی نمی شناسند، دسترس پذیر نیست.» فارس پورخطاب هراتی

والاترین کاربرد نویسندگی این است که آزمون را به دانایی فرارویاند! ایگناتسیو سیلونه

۱۴۰۴ خرداد ۲۸, چهارشنبه

باید میان رژیم دزدان اسلام پیشه با توده های مردم ایران، مرزی باریک و روشن کشید!

بله، ایران گناهکار نیست.۱ توده های مردم یهودی نیز شاید تنها گناه شان این باشد که نتوانسته اند رژیم فراراست و ددمنش «عزراییل» را برکنار نموده و «نادان یابو»ی دزد و دَغَل را حتا برای دله دزدی هایش، آنگونه که باید و شاید به دادگاه سپرده و بزندان افکنند؛ ولی به هر رو، جداگانگی بزرگی است میان توده های مردمِ از هر باره ستمدیده و زیر چکمه های رژیمی ده ها برابر ددمنش تر از آن رژیم فراراست لِه شده که دَم و دستگاه دیوانسالاری روسیه به هر شَوَندی، به هر رو، کوته بینانه، از آن پشتیبانی کرده و می کند با رژیمی آدمکش، سرکوبگر و ایران بربادده.۲ هستینگی رخدادهای سخت ناگوار کنونی، حتا با نادیده گرفتنِ آنچه نزدیک به ۵۰ سال گذشته بر سرِ ایران و ایرانی رفته، خود گواه روشنی بر این نکته است. بدین سان، باید در گفتار و کردار یا چنانچه می خواهید جیک و پیک تان با آن دزدان حرامزاده را پی گیرید، دستکم در گفتار، میان رژیم دزدان اسلام پیشه ی گردآمده زیر چتر رژیمی از سال ها پیش پوشالی و فرمانبردار بیگانگان با توده های میلیونی مردم ایران، مرزی باریک و روشن بکشید.

این نکته را نیز ناچارم در اینجا یادآور شوم که رژیم میوه چین انقلاب بزرگ توده ای مردم ایران در سال ۱۳۵۷ از همان آغاز روی کار آمدنش، نه سیاستی بر بنیاد همگرایی و «بهره وری های ملّی» (حتا در تنگ نگرانه ترین چارچوب این مانش نارسا و فراطبقاتی!) که روش رویارویی و سرکوبِ آمیخته به هرج و مرج جویی با کم و بیش هر جریان سیاسی و هر ملت و کشوری «ناخودی» در پیش گرفت که بویژه در برخورد با یهودیان باشنده ی آن سرزمین باستانی کوچک و دولت آن از سمت و سویی کینه جویانه تر برخوردار بود؛ روشی که در آن، رگه ای از سیاست به مانش دانشورانه آن دیده نمی شد و تاکنون با خَریّتی بیمانند یا باریک تر بگویم: «کینه ای شتری» دنبال شده و چنین کلاف سردرگمی پدید آورده است. چنین برخوردی در خودِ ایران بویژه از سال ۱۳۸۸ خورشیدی به این سو کار را گام بگام به گروگانگیری توده های مردم ایران تا آنجا کشاند که گروهبندی های خرموش اسلام پیشه ی فرمانروا بر میهن مان دیگر به تَب کردن شان خشنود نبودند۳ و بزبانِ کژدم های بیابان هایِ تازیان گزیده شان، آشکارا خواست پلید به بهشت فرستادن مرم هست و نیست از دست داده را در میان نهاده و در کردار بکار گرفتند تا شماری از انگل های هازمانیِ برخوردار از هرچیزی، نمازهای جانانه بدرگاه الله بخوانند. این نیز بماند که چنان روش برخوردی در چارچوب هماوندی های شناخته شده ی جهانی نیز نمی گنجید که در این یادداشت شتابزده به آن نپرداخته ام.

سرنگون باد گروهبندی های خرموش اسلام پیشه ی فرمانروا بر میهن مان در جنگی ساز و برگ یافته به جنگ ابزار!

برپا، پایدار و پیروز باد پیشانی یگانه ی خلق های ایران برهبری طبقه کارگر!

ننگ و نفرت بر همه ی رژیم هایی که به هر شوند سودجویانه و کوته بینانه از رژیم تبهکارِ دزدان اسلام پیشه ی ننگ ایران و ایرانی پشتیبانی می کنند!

ب. الف. بزرگمهر   ۲۸ خرداد ماه ۱۴۰۴ 

***

۱ ـ روسیه: اسرائیل پس از حمله به ایران،‌ ناامن‌تر خواهد شد

 ـ ریابکوف معاون وزیر خارجه روسیه که کشورش تجاوز نظامی رژیم صهیونیستی به ایران را به شدت محکوم کرده است،‌ گفت:‌ اسرائیلی‌ها با وضعیت امنیتی بدتری نسبت به قبل (از حملات به ایران) مواجه خواهند شد.

ـ تلاش‌های اسرائیل برای اینکه وانمود کند که خسارت و آسیب جبران‌ناپذیری به آن وارد شده و (موشک‌های ایرانی) به اهداف خود رسیده‌اند یا خیر، اهمیتی ندارد؛ آنچه مهم است، این است که آنها با وضعیت بدتری مواجه خواهند شد.

ـ  وی با اشاره به مواضع لندن، برلین و پاریس در قبال تجاوز اسرائیل به خاک ایران گفت: آنها به دنبال تحریف گسترده در افکار عمومی جهان هستند و به نظر می‌رسد که دیگر وجدانی ندارند.  در این شرایط، انگلیس، فرانسه و آلمان باید تلاش‌های خود را برای دستیابی به راه‌حل سیاسی و دموکراتیک دوچندان می‌کردند اما اکنون بدون ذره‌ای وجدان ـ البته نمی‌دانم آیا آنها وجدانی دارند یا خیر ـ همه چیز را به گونه‌ای ارائه می‌دهند که خود ایران مقصر این حمله است.*

ـ (قبل از حمله اسرائیل به ایران) طی روزهای اخیر،‌ شدت‌گرفتن تنش‌ها حتی به صورت علنی کاملاً آشکار بود، همچنانکه آمریکایی‌ها نیروهای خود و خانواده‌هایشان را از تأسیسات نظامی در منطقه خارج کردند و به نظر رسید که اقدام برای حمله به ایران، مدتی است که در حال آماده‌سازی بوده است.

برگرفته از «تلگرام خبرگزاری خرموش نشان ایر و اینا»   ۲۴ خرداد ماه ۱۴۰۴ (بختی برای ویرایش این گزیده گزارش نداشتم.  ب. الف. بزرگمهر)

۲ ـ  «امیدوارم، هر کدام از شما کودن ها که دهان باز می کنید، زین پس جداگانگی سترگ میان توده های مردم ایران با چندین هزاره تاریخ سرشار و نشانه گذار در پهنه ی جهان را با رژیمی توسری خور، مایه ی شرمساری و انباشته از دزدانی که کمابیش همه شان نیز زیر سایه ی خودتان پناه گرفته اند، نیک دریابید و ایران را با چنین رژیم آبروریزی که خودتان به توده های مردم ایران گرانبار نموده اید، یکی نگیرید!»

برگرفته از نوشتارِ «جداگانگی سترگی است میان ایران و توده های مردم آن با رژیم خرموش های اسلام پیشه»

ب. الف. بزرگمهر   ۲۳ اُردی بهشت ماه ۱۳۹۸

https://www.behzadbozorgmehr.com/2019/05/blog-post_67.html

۳ ـ از زبانزد پرمایه ی «به مرگ می گیرد تا به تب راضی (خشنود) کند»

«به مرگ گرفته اند که نابود کنند!»  ب. الف. بزرگمهر   ۱۱ آذرماه ۱۳۸۹

https://www.behzadbozorgmehr.com/2010/12/blog-post_02.html

هیچ نظری موجود نیست:

برداشت و بازنویسی درونمایه ی این تارنگاشت در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید!
از «دزدان ارجمند اندیشه و ادب» نیز خواهشمندم به شاخه گلی بسنده نموده، گل را با گلدان یکجا نربایند!

درج نوشتارهایی از دیگر نویسندگان یا دیگر تارنگاشت ها در این وبلاگ، نشانه ی همداستانی دربست با آنها نیست!