می بینید؟! مهمان نوازی ایرانیان از گذشته های دور تاکنون زبانزد عام و خاص بوده است؛ این هم نمونه ای زیبا از آن! کسی به آن ها نگفت یا بزور وادارشان نکرد تا از کانون شهرها به پیرامون شان بروند؛ خودشان آنچنان خردمند و مهمان نوازند که برای کارآفرینان و نُخبگان «جامعه جهانی» که به ولایت اسلامی مان تشریف فرما می شوند، باید جا باز کنند که به آن ها بد نگذرد و چشم شان خدای ناکرده به مردم وامانده ی لعنت شده از سوی الله نیفتد که وختی به کشورهای خود بازمی گردند، جز گل و بلبل و لاله های سیاه و سپید خوش آب و رنگ چیزی دیگر بر زبان نیاورند. برخی های شان، حتا آنچنان مهمان نوازند که بِگاه بایسته، آماده اند برای تنها نماندنِ بسیاری از مهمانانی که همگی روی چشم مان جای دارند، نمازهای دوپُشته هم با آن ها بخوانند! تا چنین مردمی داریم، هیچ غمی نداریم؛ بعله ...
از زبان «کیر خر نظامِ خرموش پرور»: ب. الف. بزرگمهر ۲۲ خرداد ماه ۱۴۰۴
***
ایران در سراشیبی تنگدستی
بررسی دادههای پخش شده از سوی «آچاره» نشان میدهد که کوچ از برزن های گوناگون تهران به پیرامون پایتخت در یک سال، ۷۳⸓ بیشتر شده است؛ اجاره نشین هایی که دیگر توان پرداخت اجاره های سنگین تهران را نداشتند و از برزن هایی چون نارمک، تهرانپارس، پونَک و هِرَوی به پردیس و بومِهِن پناه بردهاند. بزبانی دیگر، مردم ایران روز بروز تنگدست تر میشوند؛ چالشی که نه تنها در آمار و شمارگان که در دگرگونی شیوه ها و الگوهای زندگی هازمان ایرانی نیز دیده می شود.
برگرفته از «تلگرام» ۲۱ خرداد ماه ۱۴۰۴ (با ویرایش، پارسی و پاکیزه نویسی درخور از اینجانب: ب. الف. بزرگمهر)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر