می بینی که «عزراییل» در بردن برادران مان به بهشت تعجیل دارد؛ ولی شما حتا اگر شده در سوراخ موشی کوچک پناه بگیر تا انشاء الله نیروهای جنگی مادرمرده ی «ولایت» بی پناه و بی سرپرست نمانده و «أَعُوذُ بِاللَّه ...»، خدای ناکرده به دامن مان نیاویزند!*
از زبان رهبر نادان و الدنگی که بگفته ای «امامِ شومِ سیزدهم» توان گرداندن یک نانوایی را نداشت و با رسیدن برهبری پلیدترین رژیم تاریخ ایران، در جایگاه «بصیرت العظما» هم «پولیتیک» می زند؛ هم با پرهیز از کشیدن نخشه های راهبردی (تاکتیکی) که کاریای زیردستان الدنگ دیگری است به چیزی کم تر از کشیدنِ نخشه های دوربردی (استراتژیک) خشنود نیست و هم چنان دستی دراز در چالش های هازمانی و اینا بویژه جُستارهای زنانه دارد که اَبروهای سزاوار و ناسزاوارِ ولایت را برای شان روشن کرده و می کند تا مبادا گرفتار تخم جِنّ های اسیدپاش و اینا که کسی تاکنون رد پایی از آن ها نیافته، نشوند؛ و هم خِیرِ سرش «اِلا ماشاء الله» ریسیده و می ریسد: ب. الف. بزرگمهر ۲۳ خرداد ماه ۱۴۰۴
* با فرمان رهبر عظیم الشأن، امیر حبیبالله سیاری به جایگاه فرماندهی رفتنیِ (در اینجا بجای «مَوَقَّت» «کل نیروهای مسلح ولایت» گماشته شد.
برگرفته از «تلگرام» ۲۳ خرداد ماه ۱۴۰۴ (با ویرایش، پارسی و پاکیزه نویسی درخور از اینجانب: ب. الف. بزرگمهر)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر