«مردم در روی زمین برای کامیاب شدن یک چیز کم دارند و آن اعتماد به یکدیگر است؛ ولی این دانش برای کسانی که قلبی کوچک و روحی پست دارند و جز قانون سود شخصی هیچ قانونی نمی شناسند، دسترس پذیر نیست.» فارس پورخطاب هراتی

والاترین کاربرد نویسندگی این است که آزمون را به دانایی فرارویاند! ایگناتسیو سیلونه

۱۴۰۴ تیر ۱, یکشنبه

شازده چُسی ذوق رده تر از همیشه در دیگ حلیمی هنوز خوب جا نیفتاده افتاد

شازده چُسی، وختی که هنوز «نه به باره، نه به دار»، ذوق زده تر از همیشه در دیگ حلیمی هنوز خوب جا نیفتاده، افتاد. پیامی که مزدور یا مزدورانی رسانه ای برایش آماده نموده اند تا از «خیزش همگانی» جا نمانده و از آن بهره مند شود، دربرگیرنده ی چند گزاره ی ساده ی سرهمبندی شده، ولی نَچَسب است که در برخی جاها کمی نمک نکوبیده به آن ها افزوده ام:

ـ آنچه آغاز شده، «برگشت‌ناپذیر» است و علی خامنه‌ای، رهبر جمهوری اسلامی، کنترل امور را از دست داده است؛

ـ «آینده روشن است و ما با هم از این پیچ تند تاریخ عبور خواهیم کرد»؛ [ایستادگی کنید تا ما خودمان را برسانیم!]

ـ دستگاه سرکوب جمهوری اسلامی در حال فروپاشی است و «تنها یک خیزش همگانی لازم است تا این کابوس برای همیشه پایان یابد»؛ [نیازی به هیچگونه سازماندهی رستایی ـ سیاسی و خلقی نیست؛ هر چه گَلّه ای تر، برای برپایی «دولت ملی» سودمندتر!]

ـ ایران دچار «جنگ داخلی و بی‌ثباتی» نخواهد شد و نباید نگران فردای پس از فروپاشی جمهوری اسلامی بود؛ [چون ما بسان پدرِ خدابیامرزمان بیداریم و کورُش نیز همچنان آسوده خوابیده است.]

ـ برای صد روز بعد از پایان جمهوری اسلامی و تشکیل یک «دولت ملی» آماده ام. [با این همه، برخی کارها و هماهنگی ها بستگی به آمادگیِ «عزراییل» دارد که دور از چشم خدای بزرگ، سرگرم  ساخت و پاخت با «شیطان بزرگ» است که نیم نگاهی هم به من داشته و وی را شیرفهم کند که رژیم پادشاهی بهتر از جمهوری اسلامی در حال فروپاشی است.]

وختی سخنان شازده را می خواندم، ناخودآگاه به یاد داستانِ کهن زیر افتادم:
«در جایی شتران را نعل می کردند. قورباغه ای از نزدیکی آنجا که جویباری نیز داشت، می گذشت. نگاهی در آب انداخت و با خود اندیشید:
من هم بی شباهت به این برادران بزرگم نیستم ... آنگاه به صف اشتران پیوست که پای او را نیز نعل کنند.»*

به چهره ی کم  و بیش کاریکاتوری اش در پرتور پیوست اندکی باریک شوید! به کودکی می ماند که از دیدنِ چیزی شیرین از خرسندی در پوست خود نمی گنجد. بیچاره بچه!

ب. الف. بزرگمهر   یکم تیر ماه ۱۴۰۴

* برگرفته از پی نوشت یادداشت «اگر آن "موشکان" گُزینه ای بینند ...»  ب. الف. بزرگمهر  ۱۵ اسپند ماه ۱۳۸۹

https://www.behzadbozorgmehr.com/2011/03/blog-post_5877.html 

***

رضا پهلوی: جمهوری اسلامی به پایان خود رسیده است

شاهزاده رضا پهلوی، ولیعهد پیشین ایران، با انتشار پیامی در روز سه‌شنبه اعلام کرد که جمهوری اسلامی به پایان خود رسیده و ابراز امیدواری کرد به‌زودی در کنار مردم ایران باشد.

او در این پیام ویدئویی تأکید کرد آنچه آغاز شده، «برگشت‌ناپذیر» است و علی خامنه‌ای، رهبر جمهوری اسلامی، کنترل امور را از دست داده است.

رضا پهلوی با اشاره به این که «آینده روشن است و ما با هم از این پیچ تند تاریخ عبور خواهیم کرد» خواستار ایستادگی مردم ایران شد.

او همچنین گفت که دستگاه سرکوب جمهوری اسلامی در حال فروپاشی است و «تنها یک خیزش همگانی لازم است تا این کابوس برای همیشه پایان یابد.»

ولیعهد پیشین ایران همچنین اعلام کرد که ایران دچار «جنگ داخلی و بی‌ثباتی» نخواهد شد و نباید نگران فردای بعد از فروپاشی جمهوری اسلامی بود.

رضا پهلوی همچنین اعلام کرد برای صد روز بعد از پایان جمهوری اسلامی و تشکیل یک «دولت ملی» آمادگی دارد.

برگرفته از تارنگاشت دروغپردازِ و بی هیچگونه مسوولیتِ اخلاقیِ وابسته به وزارت امور خارجی یانکی ها: «رادیو فردا» ۲۷ خرداد ماه ۱۴۰۴

هیچ نظری موجود نیست:

برداشت و بازنویسی درونمایه ی این تارنگاشت در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید!
از «دزدان ارجمند اندیشه و ادب» نیز خواهشمندم به شاخه گلی بسنده نموده، گل را با گلدان یکجا نربایند!

درج نوشتارهایی از دیگر نویسندگان یا دیگر تارنگاشت ها در این وبلاگ، نشانه ی همداستانی دربست با آنها نیست!