«مردم در روی زمین برای کامیاب شدن یک چیز کم دارند و آن اعتماد به یکدیگر است؛ ولی این دانش برای کسانی که قلبی کوچک و روحی پست دارند و جز قانون سود شخصی هیچ قانونی نمی شناسند، دسترس پذیر نیست.» فارس پورخطاب هراتی

والاترین کاربرد نویسندگی این است که آزمون را به دانایی فرارویاند! ایگناتسیو سیلونه

۱۴۰۲ آبان ۱۳, شنبه

آیا بر چنان عدالتی نباید رید؟

عدالت اسلامی!* آیا بر بنیاد سروده ی زنده یاد میرزاده عشقی بر چنان عدالتی نباید رید؟ نه! نیازی نیست؛ زیرا آن ولایت آسمانی ـ ریسمانی با همه ی آخشیج های آن که دادگری یا باریک تر: بیدادگری اش را نیز دربرمی گیرد، سر تا پا گُه اندود است؛ تنها کاری که باید کرد، فرو افکندن آن به چاه پسابی که خود آ را پدید آورده اند و شست و شو و پاکیزه نمودن سر تا پای گرامی میهن مان از برجای مانده های این گند و گه تاریخی چپانده شده از سوی امپریالیست های انگلیسی در همراهی با برادر شیر به شیرشان: «یانکی» ها به ایران است.

سرنگون باد گروهبندی های خرموش اسلام پیشه ی فرمانروا بر میهن مان در جنگی ساز و برگ یافته به جنگ ابزار!

برپا، پایدار و پیروز باد پیشانی یگانه ی خلق های ایران برهبری طبقه کارگر برای سرنگونی رژیم پوشالی اسلام پیشگان

ب. الف. بزرگمهر   ۱۳ آبان ماه ۱۴۰۲

* احمدرضا حائری، زندانی سیاسی محبوس در زندان قزل‌حصار، طی نامه‌ای درباره وضعیت قاسم آبسته، زندانی سیاسی محکوم به اعدام هشدار داده و از همگان خواسته برای جلوگیری از حکم اعدام او تلاش کنند.

هموطنانم، با درود و احترام فراوان به شرافت و شجاعت شما

قاسم آبسته هموطن اهل سنت‌مان از دیار کردستان را دو ماه پیش در بند امن واحد سه زندان قزل‌حصار دیدم، و تا پیش از آنکه مقامات وقت زندان مانع رفت و آمد آنها (۱۳ زندانی سیاسی عقیدتی اهل سنت کُرد و بلوچ که در فضایی بسیار محدود و غیرانسانی در بند امن نگه داشته می‌‌شوند) با ما شوند، ساعاتی را با او و دیگر دوستان هم‌پرونده‌اش گفتگو کردم، قاسم توضیح داد که دوستانش محفلی مذهبی داشته‌اند که‌ پس از بروز یک اتفاق‌ تروریستی در شهر آنها دوستانش را بازداشت می‌کنند، اتفاقی ‌که هیچ ربطی‌ به آنها نداشته، قاسم که تنها چند هفته‌ای به محفل مذهبی رفقایش رفت و آمد داشته، پس از بازداشت دوستانش، با این ذهنیت که ‌کل ماجرا یک سوتفاهم است، به صورت‌ "خودمعرف" شخصا خود را به مقامات قضایی معرفی می‌کند، اما متاسفانه با فشارهای غیرانسانی، شکنجه انفرادی و… و با پرونده‌سازی اداره اطلاعات ارومیه برای ایشان و دوستانش، در نهایت با اتهام محاربه و حکم اعدام مواجه می‌شود.

آن روز به ا‌و دلداری دادم که دستگاه‌های قضایی امنیتی جمهوری اسلامی زنده یاد محسن شکاری را به خاطر شکستن یک نرده و خط انداختن‌ روی بازوی یک بسیجی دو ماه پس از بازداشت، ناجوانمردانه اعدام کرد، این جماعت اگر یک تفنگ بادی هم از شما به دست می‌آوردند، شما را ۱۴ سال زیر حکم نگه نمی‌داشتند. ضمن آنکه بازجویان اداره اطلاعات هم آنقدر می‌فهمند کسی که خود معرف نزدشان می‌رود ریگی به کفش ندارد!

قاسم آبسته را با چنین روند ضد حقوق‌بشری و غیر انسانی و با نقض تمام حقوقش دو روز پیش به انفرادی‌های بند امن قزل‌حصار برده‌اند، جایی که زندانی را پیش‌ از اجرای حکم به آنجا منتقل می‌کنند، و چون حکم اعدام وی قطعی شده خانواده و همبندی‌هایش نگران اجرای این حکم غیرانسانی و نامشروع هستند. قاسم آبسته، خانواده‌، همبندی‌ها و به خصوص دو فرزند خردسال او چشم انتظار همدلی و همراهی و اعتراض شما برای جلوگیری از اجرای این حکم غیرانسانی و غیر قانونی هستند. نا امیدشان نکنید.

احمدرضا حائری   ۱۲ آبان ۱۴۰۲

زندان قزلحصار

برگرفته از «تلگرام»   ۱۳ آبان ماه ۱۴۰۲

هیچ نظری موجود نیست:

برداشت و بازنویسی درونمایه ی این تارنگاشت در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید!
از «دزدان ارجمند اندیشه و ادب» نیز خواهشمندم به شاخه گلی بسنده نموده، گل را با گلدان یکجا نربایند!

درج نوشتارهایی از دیگر نویسندگان یا دیگر تارنگاشت ها در این وبلاگ، نشانه ی همداستانی دربست با آنها نیست!