«مردم در روی زمین برای کامیاب شدن یک چیز کم دارند و آن اعتماد به یکدیگر است؛ ولی این دانش برای کسانی که قلبی کوچک و روحی پست دارند و جز قانون سود شخصی هیچ قانونی نمی شناسند، دسترس پذیر نیست.» فارس پورخطاب هراتی

والاترین کاربرد نویسندگی این است که آزمون را به دانایی فرارویاند! ایگناتسیو سیلونه

۱۴۰۲ آذر ۹, پنجشنبه

باید یاد پیشوای گرانمایه مان: «آدولف هیتلر» را زنده کنیم

«بله! روز و روزگار در میدان جنگ بسیار دشوار است؛ ولی این شَوَندی برای درنگ در پشتیبانی [از اوکراین] نیست [که] واژگون آن، شَوَندی برای بهبود بخشیدنِ آن است.»* ما باید تا واپسین اوکراینی های همچنان جنگنده در میدان جنگ برای شان جنگ ابزار و خوراک و پوشاک بفرستیم تا روس های زورگو و دشمن دمکراسی را به زانو درآوریم؛ آنگاه و شاید زودتر که می تواند همین فردا پس فردا باشد، باید با یورش بارباروسایی زمینگیر کننده ای دشمن بزرگ و بیم برانگیزمان را از پا درآوریم و یاد پیشوای گرانمایه مان: «آدولف هیتلر» را زنده کنیم.

از زبان «بانو هیتلرنژاد»:  ب. الف. بزرگمهر   نهم آذر ماه ۱۴۰۲

* برگرفته از «چوب دو سر گُه»   نهم آذر ماه ۱۴۰۲ (با ویرایش و پارسی نویسی درخور از اینجانب؛ افزوده های درون [ ] نیز از آنِ من است.  ب. الف. بزرگمهر)

هیچ نظری موجود نیست:

برداشت و بازنویسی درونمایه ی این تارنگاشت در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید!
از «دزدان ارجمند اندیشه و ادب» نیز خواهشمندم به شاخه گلی بسنده نموده، گل را با گلدان یکجا نربایند!

درج نوشتارهایی از دیگر نویسندگان یا دیگر تارنگاشت ها در این وبلاگ، نشانه ی همداستانی دربست با آنها نیست!